• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات 2

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تحلیل هندسی و جنبشی تاقدیس¬های کبیرکوه و چناره در کمربند چین-راندگی زاگرس
        فاطمه   زینعلی محمدحسین ‏ گودرزی
        تاقدیس های کبیرکوه و چناره در پهنه لرستان، در کمربند چین-راندگی زاگرس واقع شده اند. هندسه و تحول جنبشی چین ها در کمربند چین-راندگی زاگرس توسط گسل های راندگی کنترل می شود. در این مقاله، هندسه ساختاری تاقدیس های کبیرکوه و چناره به منظور تحلیل سبک دگرریختی آن ها بررسی شده چکیده کامل
        تاقدیس های کبیرکوه و چناره در پهنه لرستان، در کمربند چین-راندگی زاگرس واقع شده اند. هندسه و تحول جنبشی چین ها در کمربند چین-راندگی زاگرس توسط گسل های راندگی کنترل می شود. در این مقاله، هندسه ساختاری تاقدیس های کبیرکوه و چناره به منظور تحلیل سبک دگرریختی آن ها بررسی شده است. به‌منظور تحلیل سبک دگرریختی در تاقدیس های نامبرده، پنج برش عرضی ساختاری، عمود بر امتداد اثر محوری تاقدیس ها تهیه شده است. بر پایه تحلیل هندسی و جنبشی انجام شده، تاقدیس های کبیرکوه و چناره هندسه ای شیبه به چین های فراکنشی گسلیده با چند سطح فراکنش دارند. سطح فراکنش عامل این چین‌خوردگی ها عمیق و احتمالاً در سری پالئوزوییک زیرین است. همچنین برش های عرضی ساختاری ترسیم شده، بیانگر نقش مهم سازند دشتک به عنوان سطح فراکنش میانی عامل توسعه دگرریختی ها در این بخش از پهنه لرستان هستند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - رویکرد زمین¬ریخت¬شناسی زمین¬ساختی در ارزیابی سازوکار رشد چین¬ها در زاگرس چین و راندگی، مطالعه موردی دو تاقدیس در گستره فارس
        آرش جمشیدی معصومه  وطن دوست بهنام  اویسی علی  فقیه
        زاگرس چین و راندگی شامل مجموعه ای از چین‌های مرتبط با گسل است که ذخایر هیدروکربنی مهمی در ارتباط با تکامل آن‌ها شکل گرفته است. شناخت هندسه و الگوی رشد چین‌ها از پارامترهای موثر در برنامه‌های اکتشافی و حفاری مخازن هیدروکربنی می‌باشد.‌‌ در این پژوهش از الگوی فرسایش بستر چکیده کامل
        زاگرس چین و راندگی شامل مجموعه ای از چین‌های مرتبط با گسل است که ذخایر هیدروکربنی مهمی در ارتباط با تکامل آن‌ها شکل گرفته است. شناخت هندسه و الگوی رشد چین‌ها از پارامترهای موثر در برنامه‌های اکتشافی و حفاری مخازن هیدروکربنی می‌باشد.‌‌ در این پژوهش از الگوی فرسایش بستر آبراهه ها و شاخص‌های کمی ریخت‌سنجی به عنوان نشانگرهای زمین‌ریختی جهت شناخت سازوکار رشد چین استفاده شده است. نتایج بررسی‌های زمین‌ریختی بیانگر غالب بودن الگوی چین خوردگی جدایشی در فارس ساحلی می باشد. همچنین اثر تغییر در ضخامت افق جدایشی بر روی الگوی چین خوردگی مورد ارزیابی قرار گرفته است.   پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - ارزیابی تغییر و تحولات ژئومورفولوژیک سواحل شمال خلیج فارس از بندر کنگان تا خور زیارت با استفاده از تکنیک¬های سنجش از دور و GIS
        حسین  تقوی علیداش
        تغییر و تحولات ژئومورفولوژیکی سواحل در کوتاه مدت و بلند مدت در تمامی نواحی ساحلی قابل مشاهده می باشد. این تغییرات در جهت رسیدن این نواحی به مرز تعادل می باشد.آگاهی از این تغییرات می تواند برنامه ریزان محیطی به ویژه ژئومورفولوژیست ها را در حل مسائل و مشکلات ساحلی یاری چکیده کامل
        تغییر و تحولات ژئومورفولوژیکی سواحل در کوتاه مدت و بلند مدت در تمامی نواحی ساحلی قابل مشاهده می باشد. این تغییرات در جهت رسیدن این نواحی به مرز تعادل می باشد.آگاهی از این تغییرات می تواند برنامه ریزان محیطی به ویژه ژئومورفولوژیست ها را در حل مسائل و مشکلات ساحلی یاری دهد. هدف از این پژوهش ارزیابی تغییرات ژئومورفولوژیک رخ داده در گستره سواحل استان بوشهر و در بازه مکانی بندر کنگان تا خور زیارت می باشد. بدین منظور ابتدا اطلاعات مورد نیاز از نقشه‌های توپوگرافی، زمین‌شناسی، خاک‌شناسی و هیدرولوژی وارد پایگاه اطلاعاتی شده و سپس طبقه بندی شدند. در ادامه با استفاده از روش تحلیل مولفه های اصلی و منطق فازی، تغییرات ژئومورفولوژیکی منطقه مورد پایش، بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در طی 21 سال دوره آماری تحقیق از 2006-1986،تغییرات سطح آب خلیج فارس مهمترین عامل تغییر دهنده سواحل منطقه می باشد که خطوط ساحلی و لندفرم های منطقه را تحت تاثیر قرار داده است. به نحوی که در محدوده ساحلی منطقه مورد مطالعه 46 کیلومتر مربع از اراضی منطقه به زیر آب رفته است. این اراضی شامل محدوده وسیعی از دلتای رودخانه مند می باشد. این تحقیق می تواند در زمینه اجرای طرح های زیربنایی، تاسیسات بندری، تجاری و نظامی در منطقه مورد استفاده قرار گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسی نقش زمین¬ساخت فعال در ناهنجاری¬های زمین¬ریختی حوضه آبریز گرگان¬رود- قره¬سو
        مریم  آق¬آتابای مجید  نعمتی معصومه  روستائی
        گستره مورد بررسی در کناره شمالی البرز خاوری قرار گرفته است. با توجه به موقعيت ساختارى ويژه این منطقه، در این پژوهش سعی شده است که با ارزیابی شاخص های ریخت زمین ساختی حوضه آبريز گرگان رود- قره سو و چگونگی پراکندگی زمین لرزه ها، الگوی نو زمین ساختی جنوب استان گلستان بررسی چکیده کامل
        گستره مورد بررسی در کناره شمالی البرز خاوری قرار گرفته است. با توجه به موقعيت ساختارى ويژه این منطقه، در این پژوهش سعی شده است که با ارزیابی شاخص های ریخت زمین ساختی حوضه آبريز گرگان رود- قره سو و چگونگی پراکندگی زمین لرزه ها، الگوی نو زمین ساختی جنوب استان گلستان بررسی شود. در این راستا، حوضه آبريز گرگان رود- قره سو به 22 زيرحوضه تقسیم گردید و شاخص های شیب رود، ناتقارنی حوضه زهکشی، تقارن توپوگرافی معکوس، انتگرال فرازسنجی، شکل حوضه و پیچ و خم پیشانی کوهستان در زیرحوضه های یاد شده، محاسبه شد. نتایج بررسی این ویژگی ها با هم، به عنوان شاخص زمین ساخت فعال نسبی محاسبه شد و به چهار رده شامل مناطق خیلی فعال تا مناطق با فعالیت کم تقسیم بندی شد. رده های بالای فعالیت نسبی زمین ساختی بیشتر در جنوب و جنوب باختری حوضه گرگانرود- قره سو به دست آمد. در حالی که نواحی خاوری و جنوب خاوری دارای رده های متوسط تا پایین فعالیت هستند. میزان فعالیت زمین ساختی در این ناحیه از شمال به جنوب افزایش می یابد. این افزایش می تواند وابسته به موقعیت نقاط اوج شاخص شیب رودخانه ها در راستای گسل ها و پاره های گسلی باشد. همچنین مقدار ناتقارنی حوضه زهکشی در بیشتر زیرحوضه های این منطقه نشان دهنده انحراف حوضه ها به سوی باختر یا خاور هر آبراهه است. نتایج حاصل از بررسی ریخت زمین ساختی و نحوه پراکندگی لرزه خیزی منطقه مورد مطالعه، گویای این مطلب است که منطقه مورد نظر تا اندازه زیادی از جنبش های زمین ساختی منطقه، به ویژه جنبش گسل کاسپین و شمال البرز و سیستم گسلی تراستی در شمال گرگان تاثیر پذیرفته است. نواحی دارای فعالیت خیلی بالای زمین ساختی و بخش های؛ میزان کج شدگی بالای رودخانه ها همخوان با یک سیستم گسل تراستی با روند تقریبی NNE- SSW می باشد. از سوی دیگر، روند لرزه خیزی مشاهده شده را می توان به وجود احتمالی تراست ژرف و نسبتاً جوانی در شمال جبهه رشته کوه البرز نسبت داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تحلیل وضعیت ناپیوستگی¬ها به روش مونت کارلو و مقایسه آن با محاسبات نرم افزار Dips (بررسی موردی: معادن سنگ سعیدی کرمان)
        وحید  حسیبی شهرام  شفیعی بافتی
        روش های آماری و احتمالاتی برای بررسی عدم اطمینان های موجود در داده ها و همچنین اعتبار سنجی جواب‌های به دست آمده از محاسبات به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرند. در این مطالعه برای تعیین دقیق مختصات ناپیوستگی ها و اعتبارسنجی نتایج به دست آمده از محاسبات نرم افزار Dip چکیده کامل
        روش های آماری و احتمالاتی برای بررسی عدم اطمینان های موجود در داده ها و همچنین اعتبار سنجی جواب‌های به دست آمده از محاسبات به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرند. در این مطالعه برای تعیین دقیق مختصات ناپیوستگی ها و اعتبارسنجی نتایج به دست آمده از محاسبات نرم افزار Dips از روش شبیه‌سازی مونت کارلو استفاده شد. دراین روش با در نظر گرفتن تمامی حالات ممکن برای متغیرها با تعیین تابع توزیع احتمالی و نمونه گیری از آن ها، تابع نهایی شبیه سازی شد. در این مطالعه از داده های مربوط به ناپیوستگی ها در معدن سنگ سعیدی استفاده گردید. در مرحله اول با استفاده از نرم افزار Dips دسته درزه های اصلی شناسایی شد وسپس برای محاسبه مختصات ناپیوستگی با استفاده از روش شبیه سازی مونت کارلو برای هر دسته درزه تعداد50000 داده تصادفی شیب و جهت شیب شبیه سازی گردید ودر مرحله نهایی با استفاده داده های شبیه سازی شده مشخصات آماری شیب و جهت شیب هر دسته درزه تعیین شد. نهایتا" نتایج شبیه سازی با نتایج حاصل از نرم افزار Dips مقایسه گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که میزان اطمینان به محاسبات نرم افزارDips برای جهت شیب ناپیوستگی ها به طور متوسط 38/99% و برای مقدار شیب به طور متوسط 34/94% است.   پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بررسی¬های ریخت¬زمین¬ساختی و پارینه لرزه¬شناختی پاره گسله سهلان، قطعه شمال باختری گسل شمال تبریز
        الهه   احمدزاده سمانه علی اکبرنظری مرتضی  طالبیان شهریار  سلیمانی آزاد مرضیه فریدی ماسوله
        گسل شمال تبریز یکی از گسل های راستالغز- راست بر در شمال باختری ایران است که با راستای شمال باختری- جنوب خاوری از صوفیان تا بستان آباد امتداد یافته و در قالب دو قطعه گسلی اصلی مشاهده می شود. در پژوهش حاضر، به منظور مطالعه آخرین جنبش های زمین ساختی پهنه گسلی شمال تبریز، چکیده کامل
        گسل شمال تبریز یکی از گسل های راستالغز- راست بر در شمال باختری ایران است که با راستای شمال باختری- جنوب خاوری از صوفیان تا بستان آباد امتداد یافته و در قالب دو قطعه گسلی اصلی مشاهده می شود. در پژوهش حاضر، به منظور مطالعه آخرین جنبش های زمین ساختی پهنه گسلی شمال تبریز، پدیده های ریخت زمین ساختی جوان و نیز پارینه لرزه شناسی قطعه شمال باختری گسل شمال تبریز در گستره سهلان مورد ارزیابی قرار گرفته است. در اين پژوهش، گسيختگي گسله جوان سهلان با درازاي حدود 10 كيلومتر و راستاي چيره شمال باختري – جنب خاوري، در شمال باختري فرودگاه بين المللي تبريز به نقشه درآمده است. در بررسی های ریخت زمین ساختی انجام گرفته در این گستره، جابجایی راست بر احتمالاَ منسوب به آخرین رویداد مهلرزه ای ( 1780میلادی، 4/7 MW = )، 5/0± 5/3 متر و جابجایی شاقولی آن بین0 و 5/0 متر برآورد گردید. بنابراین، با توجه به نسبت بین لغزش افقی و لغزش شاقولی (H/V) می توان سازوکار چیره این قطعه از گسل شمال تبریز را راستالغز- راست بر در نظر گرفت که در تایید با داده های جدید GPS این گستره از کشور می باشد. بر پایه پژوهش های پارینه لرزه شناختی به عمل آمده در پژوهش حاضر، با بررسی دیواره ای عمود بر راستای گسل شمال تبریز در شمال روستای سهلان، آثار زمین شناختی چهار پارینه زمین لرزه با بزرگای نسبی (در مقیاس MW ) بیش از 4/6 شناسایی گردیده است. بزرگای جوان ترین رخداد ثبت شده در نهشته های ترانشه یاد شده، در محدوده 7 برآورد شده است که با توجه به موقعیت های جغرافیایی، این رویداد را می توان در پیوند با زمین لرزه تاریخی سال 1780 میلادی (4/7MW = ) دانست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - دیاژنز، میکروفاسیس و تعیین کانی¬شناسی اولیه کربنات¬های سازند آسماری در برش کوه ریگ
        امید  کاک¬مم حميد  ميرمحمد صادقي
        این مطالعه با هدف بررسی فرایندهای دیاژنتیکی، میکروفاسیس و دلایل ژئوشیمیایی تأییدکننده کانی شناسی اولیه نهشته های کربناته سازند آسماری به سن الیگو- میوسن در برش سطحی تاقدیس ریگ واقع در میدان نفتی کوه ریگ صورت گرفته است. در این منطقه سازند آسماری با 364 متر ضخامت به‌صورت چکیده کامل
        این مطالعه با هدف بررسی فرایندهای دیاژنتیکی، میکروفاسیس و دلایل ژئوشیمیایی تأییدکننده کانی شناسی اولیه نهشته های کربناته سازند آسماری به سن الیگو- میوسن در برش سطحی تاقدیس ریگ واقع در میدان نفتی کوه ریگ صورت گرفته است. در این منطقه سازند آسماری با 364 متر ضخامت به‌صورت یک توالی از سنگ های کربناته نازک، متوسط و ضخیم لایه تا توده ای بیرون‌زدگی پیدا کرده است. بر اساس بافت‌های رسوبی، مطالعات پتروگرافی و فوناهای موجود، 12 میکروفاسیس مختلف کربناته شناسایی شده است. این میکروفاسیس های کربناته در چهار زیرمحیط پهنه جزر و مدی، لاگون، سدی/ شول و زیرمحیط دریای باز تشکیل شده است. نبود نهشته‌های توربیدایتی، کمربند ریفی و تغییر تدریجی رخساره‌ها نشان می‌دهد که سازند آسماری در یک محیط رمپ کربناته تک شیب (هموکلینال) نهشته شده است. فرایندهای اصلی دیاژنتیکی شناسایی شده شامل دولومیتی-شدن، سیمانی شدن، میکرایتی شدن، انحلال، فشردگی و جانشینی می باشند. شواهد پتروگرافی و تغییرات عناصر اصلی و فرعی و مقایسه آن با محدوده هایی که توسط محققین مختلف برای کانی شناسی کلسیتی و آراگونیتی ارائه شده اند حاکی از کانی شناسی اولیه آراگونیتی برای کربنات های سازند آسماری است. نسبت Sr/Na بالا، کانی شناسی اولیه آراگونیتی را پیشنهاد می کند. تغییرات Sr و Na در مقابل Mn تبدیل کانی شناسی اولیه آراگونیتی به کلسیت طی دو مرحله ثبات دیاژنتیکی را تأیید می-کند. رسم تغییرات نسبت Sr/Ca در مقابل Mn نشان می دهد که سنگ آهک های آسماری تحت تأثیر دیاژنز متئوریکی در یک سیستم بسته تا نیمه بسته دیاژنتیکی قرار گرفته است.   پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - تحليل ساختاري ناوديس بالاآمده سبزكوه در زاگرس مرتفع
        یاسر نریمانی اصغر ضرابی الهام اسدی مهماندوستی
        كمربند زاگرس مرتفع بخش شمال خاوري كمربند چين خورده-رانده زاگرس است و عمدتا ازگسلهای راندگي باراستاي شمال باختر-جنوب خاور تشکیل شده است.در ناحيه سبزكوه گسترش گسل های راندگي به صورت پيش راندگي ها و پس راندگي هابا توسعه پهنه هاي سه گوش منفی و مثبتهمراه شده و موجب بالاآمدگ چکیده کامل
        كمربند زاگرس مرتفع بخش شمال خاوري كمربند چين خورده-رانده زاگرس است و عمدتا ازگسلهای راندگي باراستاي شمال باختر-جنوب خاور تشکیل شده است.در ناحيه سبزكوه گسترش گسل های راندگي به صورت پيش راندگي ها و پس راندگي هابا توسعه پهنه هاي سه گوش منفی و مثبتهمراه شده و موجب بالاآمدگی ناوديس سبزكوه در فراديواره گسل های دوپلان و آوردگان-سولقان و فروافتادگي چغاخور در فروديواره گسل-های اصلي زاگرس و آوردگان-سولقان گردیده است. افقی بودن سازند های ایلام-سروک در فروديواره گسل-های اصلي زاگرس و آوردگان-سولقان شاهدی بر توسعه چنین ساختارهایی است. بالا آمدگی ناودیس سبزکوه با توسعه راندگی های همراه با چین به صورت راندگی گوه ای پهلویی همراه بوده است. توسعه چنین ساختارهایی مبین منشا گرفتن گسل های یادشده از افق هایجدایشی پالئوزوئیکسازند هرمز است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - ارزیابی خطر زمین¬لرزه و تحلیل ریسک زلزله در شهر خوی با استفاده از روش¬های قطعی و احتمالی
        نسیم رحمانی علیرضا  عباسفام
        احداث شهرهای جدید یا توسعه شهرهای قدیمی در هر منطقه نیازمند مطالعات زمین شناسی و لرزه خیزی می باشد. شهرستان خوی نیز یکی از شهرستان های در حال توسعه است که انجام این مطالعات برای آن ضروری به نظر می رسد. به همین دلیل، در این پژوهش لرزه خیزی و ریسک زلزله در این شهر به روش چکیده کامل
        احداث شهرهای جدید یا توسعه شهرهای قدیمی در هر منطقه نیازمند مطالعات زمین شناسی و لرزه خیزی می باشد. شهرستان خوی نیز یکی از شهرستان های در حال توسعه است که انجام این مطالعات برای آن ضروری به نظر می رسد. به همین دلیل، در این پژوهش لرزه خیزی و ریسک زلزله در این شهر به روش های قطعی و احتمالی تعیین گردیده و نتایج حاصل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با یکدیگر مقایسه شده اند. برای این منظور، ابتدا چشمه های لرزه زا و گسل های موجود در درون شهر و مناطق پیرامون آن به شعاع حدود 100 کیلومتر مورد شناسایی و مطالعه قرار گرفته اند و مشخصات آن ها نظیر طول، جهت یابی و فاصله آن ها تا مرکز شهر تعیین گردیده است. سپس بزرگترین زلزله قابل انتظار و شتاب بیشینه حرکت زمین به علت فعالیت این گسل ها با استفاده از دو روش قطعی و احتمالی محاسبه شده است.در این شهرستاناحتمال وقوع زمین لرزه هایی با بزرگای حدود 5/6 ریشتر و بزرگتر در مقیاس امواج درونی زمین وجود دارد که در این صورت شتاب بیشینه حرکت زمین در این شهر به علت فعالیت احتمالی این گسل ها ممکن است حداکثر به g31/0 نیز برسد. همچنین خطر وقوع زمین لرزه های با بزرگای بیشتر از 1/6 ریشتر، با احتمال 64 درصد وجود دارد. در این صورت دوره بازگشت آن ها 110 سال است و احتمال وقوع سالیانه این زمین لرزه ها در حدود 009/0 می باشد. احتمال وقوع زمین لرزه های با بزرگای بیشتر از 1/7 ریشتر، 10 درصد و برای زمین-لرزه های بزرگتر از 3/6 ریشتر، 50 درصد ارزیابی شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - تعيين گروه¬های سنگی سازند آسماری با استفاده از مفهوم واحد¬های جریانی هيدروليکی با تاکيد بر بخش ماسه¬سنگی اهواز در میدان منصوری
        مسلم  خداویسی ، مجتبی  کاویانپور سنگنوء اعظم  نامداریان سید رضا  موسوی حرمی اسدا...  محبوبی علی  کدخدایی داود فریدونی
        سازند آسماری (الیگوسن – میوسن) مهمترین سنگ مخزن حوضه زاگرس محسوب می شود. این سازند در میدان منصوری شامل مخلوطی از نهشته های سیلیسی و کربناته است که نهشته های سیلیسی-آواری آن با نام بخش ماسه-سنگی اهواز شناخته شده است. تعیین گروه سنگی مخزنی فرایندی است که در طی آن رخساره چکیده کامل
        سازند آسماری (الیگوسن – میوسن) مهمترین سنگ مخزن حوضه زاگرس محسوب می شود. این سازند در میدان منصوری شامل مخلوطی از نهشته های سیلیسی و کربناته است که نهشته های سیلیسی-آواری آن با نام بخش ماسه-سنگی اهواز شناخته شده است. تعیین گروه سنگی مخزنی فرایندی است که در طی آن رخساره های زمین شناسی با رفتار دینامیک خود مشخص می شوند. هر واحد جریانی با نشانگر زون جریانی مرتبط است، بنابراین زون بندی یک مخزن با استفاده از نشانگرهای زون جریانی (FZI) و شناسایی واحد های جریانی می تواند برای ارزیابی کیفیت مخزنی بر اساس روابط تخلخل-تراوایی استفاده شود. برای بررسی کیفیت مخزنی و مشخص کردن توزیع فضایی شاخص های پتروفیزیکی در ماسه سنگ های سازند آسماری، از ارتباط تخلخل و تراوایی و هم چنین ارتباط آن ها با گروه های سنگی استفاده شد و در نهایت واحدهای جریانی و گروه های سنگی شناسایی شدند. در این مطالعه بخش ماسه سنگی سازند آسماری به 4 واحد جریانی A، B، Cو D تقسیم شده است. از بین واحد های جریانی شناسایی شده، واحد جریانی C به عنوان بهترین واحد جریانی از نظر کیفیت مخزنی شناخته شد و واحد جریانی D نیز دارای کیفیت مخزنی خوبی می باشد. با مقایسه واحد های جریانی شناسایی شده و لاگ های تخلخل (نوترون، چگالی و صوتی) مشاهده گردید که از توالی های ماسه سنگی مخزن آسماری که تحت تاثیر فرایند های دیاژنزی مانند شکستگی، انحلال، سیمانی شدن دولومیتی و مهاجرت هیدروکربور ها قبل از سیمانی شدن قرار گرفته اند، واحد های جریانی C و D گسترش بیشتری دارند و در نتیجه لاگ های تخلخل نیز کیفیت مخزنی خوبی در این قسمت از توالی آسماری نشان می-دهند. بنابراین می توان با استفاده از واحد های جریانی هیدرولیکی به تعیین گروه های سنگی در چاه هایی که دارای مغزه هستند، پرداخت و نتایج را به چاه های فاقد مغزه تعمیم داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - جلبك هاي آهكي سازند شاه¬كوه (كرتاسه پيشين) در جنوب غرب خور (ايران مركزي)
        حميد  ميرمحمد صادقي محمدحسین  آدابی مهسا  نوری
        توالي كاملي از نهشته هاي سازند شاه كوه به سن كرتاسه پيشين در جنوب غرب خور واقع در ايران مركزي برونزد دارد. به منظور مطالعه و توصيف جلبك‌هاي آهكي اين سازند، يك برش چينه شناسي در كوه تنگل بالا واقع در 80 كيلومتري جنوب غرب شهرستان خور انتخاب، نمونه برداري و مطالعه گرديد. چکیده کامل
        توالي كاملي از نهشته هاي سازند شاه كوه به سن كرتاسه پيشين در جنوب غرب خور واقع در ايران مركزي برونزد دارد. به منظور مطالعه و توصيف جلبك‌هاي آهكي اين سازند، يك برش چينه شناسي در كوه تنگل بالا واقع در 80 كيلومتري جنوب غرب شهرستان خور انتخاب، نمونه برداري و مطالعه گرديد. مجموعه جلبك‌هاي آهكي، گونه هاي Delloffrella quercifoliipora از خانواده Triploporellaceae،Montiella elitzae ،Neomeris cretacea ، Salpingoporella sp. و Terquemella sp. از خانواده Dasycladacea و گونه Permocalculus cf. minutus از خانواده Gymnocodiacea را شامل مي شود. از خانواده Udoteaceae جنس هايي همچون Arabicodium و Boueina و از خانواده Solenoporaceae گونه Marinella Lugeoni در اين مجموعه فسيلي مطالعه شده‌اند. در اين پژوهش همچنين، يك گونه از جلبك با منشاء نامشخص به همراه قطعات اسكلتي از مرجان هاي Octocoral بررسي شده است. در ميكروفاسيس هاي مطالعه شده، جلبك هاي آهكي در محيط‌هاي سدي و لاگون مشاهده گرديدند. اجتماع جلبك هاي آهكي در كنار فرامينيفرهاي كف‌زي در توالي نهشته هاي سازند شاه كوه در برش مورد مطالعه مؤيد سن بارمين پسين- آپسين پيشين مي باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - بررسي خصوصيات زمين¬شناسي ¬مهندسي خاک¬هاي لسي شمال کلاله در استان گلستان با نگرش ويژه بر رمبندگي و فرسايش¬پذيري
        محمد رضا  نیکودل امید علی خوارزمی حسین  کوهستانی
        لس ها نوع خاصي از خاک هاي سيلتي با ساختار متخلخل و چسبندگي ضعيف بوده و در ادوار مختلف کواترنري ته-نشست شده اند. اين خاک ها از نظر زمين شناسي مهندسي جزو خاک هاي مسئله دار بوده و مي توان مهمترين خصوصيات زمين شناسي مهندسي آن‌ها را رمبندگي و فرسايش پذيري عنوان کرد. خاک‌هاي چکیده کامل
        لس ها نوع خاصي از خاک هاي سيلتي با ساختار متخلخل و چسبندگي ضعيف بوده و در ادوار مختلف کواترنري ته-نشست شده اند. اين خاک ها از نظر زمين شناسي مهندسي جزو خاک هاي مسئله دار بوده و مي توان مهمترين خصوصيات زمين شناسي مهندسي آن‌ها را رمبندگي و فرسايش پذيري عنوان کرد. خاک‌هاي لسي، پوشش اصلي منطقه شمال کلاله در استان گلستان را تشكيل مي‌دهند. اين خاک‌ها در سطحي معادل 4200 كيلومتر مربع گسترش يافته‌اند. در اين تحقيق به منظور بررسي و شناخت خاک‌هاي لسي، نمونه‌هايي به صورت دست نخورده تهيه و به آزمايشگاه منتقل گرديد و حدود اتربرگ، دانه بندي، درصد آهک، چگالي مخصوص دانه ها، ميزان تحکيم، پارامترهاي مقاومت برشي و همچنين قابليت واگرايي و رمبندگي اين خاک‌ها تعيين شد. قابليت رمبندگي اين خاک‌ها با استفاده از نتايج آزمايش تحكيم مضاعف به دست آمد. اين خاک‌ها بر مبناي استاندارد يونيفايد جزو خاک‌های با خاصيت خميري پايين بوده و در گروهCL و ML مي باشند. بر مبناي طبقه بندي کلونجر نيز جزو لس-هاي رسي و لس هاي سيلتي مي باشند. ميزان کربنات کلسيم اين خاک ها از 0/12 تا 3/22 درصد مي باشد و پارامترهاي مقاومت برشي پاييني را در حالت اشباع از خود نشان مي دهند. نتايج آزمايش تحکيم مضاعف نشان مي-دهد که اين خاک ها مستعد رمبندگي مي‌باشند. آزمايش‌هاي واگرايي انجام شده بر روي اين خاک ها نيز نشان مي-دهد که پديده واگرايي ناشي از حضور سديم در فرسايش اين خاک‌ها نقشي ندارد و فرسايش پذيري بالاي اين خاک‌ها اساساً يک پديده مکانيکي است که ناشي از بافت و دانه بندي خاص لس ها مي‌باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - بررسي هيدروژئولوژيکي چشمه¬هاي سازند آغاجاري در منطقه مسجد سليمان¬ و لالي در شمال شرق استان خوزستان
        علي  خوبياري دکتر اسماعیل کلانتری عباس  چرچي محمد رضا  کشاورزي
        منطقه مورد مطالعه با پوشش قابل ملاحظه اي از واحدهاي ماسه سنگي در شمال شرق استان خوزستان واقع شده است. هدف از انجام اين تحقيق بررسي خصوصيات هيدروژئولوژي منطقه و تعيين عوامل مؤثر بر آبدهي چشمه‌هاي موجود در منطقه است. در اين راستا مطالعات چينه شناسي، ليتولوژي و ساختاري انج چکیده کامل
        منطقه مورد مطالعه با پوشش قابل ملاحظه اي از واحدهاي ماسه سنگي در شمال شرق استان خوزستان واقع شده است. هدف از انجام اين تحقيق بررسي خصوصيات هيدروژئولوژي منطقه و تعيين عوامل مؤثر بر آبدهي چشمه‌هاي موجود در منطقه است. در اين راستا مطالعات چينه شناسي، ليتولوژي و ساختاري انجام شده است و جهت بررسي خصوصيات شيميايي آب زيرزميني منطقه از چشمه ها نمونه برداري شده است. نتايج نشان مي دهد در بخش هايي از منطقه که ضخامت ماسه سنگ قابل ملاحظه و تراکم شکستگي ها بيشتر است، آبخوان ماسه سنگي از ذخيره بيشتري برخوردار بوده و چشمه ها داراي آبدهي بيشتري مي باشند. علاوه بر اين محل ظهور چشمه ها با فراواني شکستگي هاي منطقه انطباق نزديکي نشان مي دهد. داده هاي هيدروشيميايي نيز نشان مي دهد که چينه‌شناسي منطقه نقش مهمي در کيفيت شيميايي آب زيرزميني ايفا مي نمايد. همبستگي بين يون هاي سولفات و کلسيم (90/0=R) مؤيد فرايند انحلال ژيپس و انيدريت در منطقه است، به طوري که تيپ آب اکثر چشمه ها سولفاته مي باشد.   پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - فاکتورهای کنترل کننده بافت¬های مختلف انیدریتی و ارتباط آن با کیفیت مخزنی در مخزن آسماری میدان نفتی اهواز
        نسترن  آزادبخت
        فرآیندهای دیاژنزی مختلفی کیفیت مخزنی سازند آسماری در میدان نفتی اهواز در چاه شماره 19 به ضخامت 357 متر و لیتولوژی آهک، دولومیت، آهک دولومیتی، دولومیت آهکی، دولومیت آهکی ماسه ای، ماسه سنگ آهکی و ماسه سنگ، سیلتستون و شیل را تحت تاثیر قرار داده است. بررسی 1100 مقطع نازک چکیده کامل
        فرآیندهای دیاژنزی مختلفی کیفیت مخزنی سازند آسماری در میدان نفتی اهواز در چاه شماره 19 به ضخامت 357 متر و لیتولوژی آهک، دولومیت، آهک دولومیتی، دولومیت آهکی، دولومیت آهکی ماسه ای، ماسه سنگ آهکی و ماسه سنگ، سیلتستون و شیل را تحت تاثیر قرار داده است. بررسی 1100 مقطع نازک از مغزه های موجود از این چاه و نیز داده های رقومی چاه و تخلخل و تراوایی مغزه ها مهم ترین این فرآیندها را تشکیل سیمان و بافت های مختلف انیدریتی نشان می دهد. که به ترتیب فراوانی به صورت پویکیلوتوپیک، پر کننده تخلخل و فراگیر، ندولی، پر کننده شکستگی و بلورهای پراکنده تبخیری و رگچه ای مشاهده می شوند. این بافت ها طی مراحل مختلف دیاژنزی، به صورت جانشینی و نیز پرکننده تخلخل (سیمان)، انواع رخساره ها را به درجات متفاوتی متاثر ساخته اند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که سیمان انیدریتی عمدتاً در رخساره های دولومیتی و ماسه سنگی تشکیل شده و بر کیفیت مخزنی آن-ها تاثیر به سزایی داشته است که بیان گر تاثیر شورابه های غنی از سولفات در فرایند دولومیتی شدن نیز می باشد. این در حالی است که در رخساره های آهکی، حضور سیمان انیدریتی به صورت پراکنده و خیلی اندک بوده و به همین سبب تاثیری بر روی کیفیت مخزنی آن ها نداشته است. هر چند بافت حفره پرکن و فراگیر انیدریت با پر کردن تمامی فضاهای خالی در رخساره های دولوگرینستونی و دولوپکستونی دانه پشتیبان طی تدفین کم عمق کیفیت مخزنی آن ها را به شدت کاهش داده اما با انحلال این سیمان در مراحل بعدی دیاژنز (ایجاد تخلخل ثانویه ) کیفیت مخزنی بهبود یافته است. همچنین با انحلال بافت انیدریت پویکیلوتوپیک در رخساره های ماسه سنگی و تبدیل آن به انیدریت پویکیلوتوپیک با توزیع نامنظم و تکه ای تخلخل کاهش می یابد ولی سایز گلوگاه ها را تغییر نمیدهد بنابراین بافت تکه-ای انیدریت پویکیلوتوپیک با کم کردن تخلخل نمونه را از کلاس 2 لوسیا به کلاس یک تبدیل می کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - بررسی خصوصیات ناحیه منشأ سنگ¬های آلکالن بازیک قاعده سازند شمشک در البرز شرقی
        حبیب  قاسمی
        سنگ های آلکالن بازیک قاعده سازند شمشک، عمدتاً به شکل نفوذی و گاهی خروجی، در محدوده استان سمنان و به صورت پراکنده در بخش های مختلف زون البرز شرقی حضور دارند. ترکیب سنگ شناسی آن ها در نمونه های نفوذی، از الیوین گابرو تا مونزونیت و در نمونه های خروجی، الیوین بازالت اس چکیده کامل
        سنگ های آلکالن بازیک قاعده سازند شمشک، عمدتاً به شکل نفوذی و گاهی خروجی، در محدوده استان سمنان و به صورت پراکنده در بخش های مختلف زون البرز شرقی حضور دارند. ترکیب سنگ شناسی آن ها در نمونه های نفوذی، از الیوین گابرو تا مونزونیت و در نمونه های خروجی، الیوین بازالت است. جایگاه درون ورقه قاره ای تشکیل این سنگ ها در نمودارهای تکتونوماگمایی مختلف به تأیید رسیده است. همچنین بررسی های ژئوشیمیایی و پتروژنتیکی، از نشأت گیری ماگمای والد این سنگ ها از ذوب بخشی10 تا 15 درصدی یک منبع گوشته ای غنی شده زیر لیتوسفر قاره ای با ترکیب گارنت لرزولیت حکایت دارند. ماگمای آلکالن مذکور در فشارهای بیش از 30-25 کیلوبار و از اعماق 100-90 کیلومتری منشأ گرفته و در حین صعود و جایگزینی، توسط سنگ های پوسته قاره ای، متحمل آلایش پوسته ای اندکی شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - منشاء و محیط تکتونیکی سنگهای آتشفشانی ترسیر داماش گیلان(شمال ایران)
        محمد حسین مختاری
        سنگ های آتشفشانی ترسیر داماش در 70 کیلومتری شرق رودبار در استان گیلان برون زد دارند. از نظر ژئوشیمیایی آنومالی های منفی P ,Ba ,Zr ,Ti ,Ta ,Nb و آنومالی های مثبت K ,Th ,Pb ,Rb از شاخصه های آلودگی پوسته ای این سنگ ها هستند. نسبت های (Tb/Yb)N ,Nb/Yb ,Zr/Yb ,Zr/Y ,Zr چکیده کامل
        سنگ های آتشفشانی ترسیر داماش در 70 کیلومتری شرق رودبار در استان گیلان برون زد دارند. از نظر ژئوشیمیایی آنومالی های منفی P ,Ba ,Zr ,Ti ,Ta ,Nb و آنومالی های مثبت K ,Th ,Pb ,Rb از شاخصه های آلودگی پوسته ای این سنگ ها هستند. نسبت های (Tb/Yb)N ,Nb/Yb ,Zr/Yb ,Zr/Y ,Zr/Nb ,Y/Nb نشانة نشأت گیری ماگما از گوشتة تهی شده منبع مورب با رخساره اسپینل دارد. مطالعه بر روی روند الگوی عناصر ناسازگار و مقایسه آن ها با مقادیر پوستة قاره ای و نسبت های عناصر کمیاب ناسازگار بیانگر آن است که سنگ های آتشفشانی منطقه در ارتباط با ماگماتیسم مناطق ریفتی درون قاره ای بوده که با سنگ های پوستة قاره ای آلایش یافته اند. در اثر آلایش پوسته ای، خصوصیات ژئوشیمیایی اولیه این بازالت ها تغییر کرده است به نحوی که خصوصیات مناطق فرورانش را به صورت کاذب نشان می دهند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - سنتز نانوذرات پلیمری هوشمند برای استخراج سموم فنوكسي¬اسيد از نمونه¬های آب رودخانه
        مجید  طاشی غلامعباس فنایی خیرآباد سوگل میرزائی نمین مهرداد  پاکزاد بهروز  اسکویی نوربخش میرزایی نسیم  حیدریان دهکردی هادی  تابانی
        علف‌کش‌های فنوکسی اسید ترکیبات قطبی بوده و حلالیت نسبتا زیادی در آب دارند که با بارندگی از سطح خاک و گیاهان شسته شده و وارد آب‌های زیرزمینی و رودخانه‌ها می‌شوند. سازمان بهداشت جهانی حداکثر مقدار مجاز این علف‌کش‌ها را در آب 70 میکروگرم بر لیتر اعلام نموده ‌است. بنابراین چکیده کامل
        علف‌کش‌های فنوکسی اسید ترکیبات قطبی بوده و حلالیت نسبتا زیادی در آب دارند که با بارندگی از سطح خاک و گیاهان شسته شده و وارد آب‌های زیرزمینی و رودخانه‌ها می‌شوند. سازمان بهداشت جهانی حداکثر مقدار مجاز این علف‌کش‌ها را در آب 70 میکروگرم بر لیتر اعلام نموده ‌است. بنابراین اندازه‌گیری این علف‌کش‌ها در آب‌های زیرزمینی و رودخانه‌ها که مهمترین منبع برای آب‌های آشامیدنی هستند، از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین توسعه‌ یک روش پیش تغلیظ کارآمد در این زمینه ضروری به نظر می‌رسد. لذا در این پروژه، از مایکروژل مغناطیسی برای پیش تغلیظ علف‌کش‌های فنوکسی اسید در نمونه های محیطی استفاده شد. این مایکروژل در محیط های بازی بسته شده و آنالیت را به دام انداخته و جذب می کند و در محیط های اسیدی باز شده و آن را آزاد می کند. برای اندازه‌گیری سموم استخراج شده، از تکنیک الکتروفورز موئین استفاده شد. در این مطالعه، پارامترهایی مانند نوع حلال، مقدار جاذب، زمان استخراج و سایر پارامترهای مورد نیاز بهینه شدند. در نهایت روش بهینه شده، مورد ارزیابی قرار گرفته و برای اندازه‌گیری سموم مورد نظر در آب‌های زیرزمینی و رودخانه‌ها به کار گرفته شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - ارزیابی اثرات زیست‌محیطی معادن با استفاده از روش پاستاکیا (مطالعه موردی: معدن سنگ‌آهن آنومالی شمالی بافق)
        لمبرینی  پاپادوپولو محمدرضا  علمی علیرضا  احسان زاده سجاد  بهرامی
        ارزيابی اثرات محيط زيستي يكي از روش هاي مناسب براي دستيابي به اهداف توسعه پايدار است و مي تواند به‌عنوان يك ابزار برنامه ريزي در دسترس مديران و تصميم گيران قرار گيرد. در اين پژوهش، تأثیرات محيط زيستی معدن سنگ‌آهن آنومالی بررسی‌شده است. بدین منظور با تهیه چک‌لیستی از نظ چکیده کامل
        ارزيابی اثرات محيط زيستي يكي از روش هاي مناسب براي دستيابي به اهداف توسعه پايدار است و مي تواند به‌عنوان يك ابزار برنامه ريزي در دسترس مديران و تصميم گيران قرار گيرد. در اين پژوهش، تأثیرات محيط زيستی معدن سنگ‌آهن آنومالی بررسی‌شده است. بدین منظور با تهیه چک‌لیستی از نظر کارشناسان و خبرگان، مهم‌ترین فاکتورهای محیط زیستی و اقتصادی- اجتماعی که از پروژه متأثر می شوند، شناسایی شدند و در ادامه با استفاده از روش ماتریس پاستاکیا، ارزیابی اثرات محيط زيستی پروژه در دو مرحله ساختمانی و بهره برداری انجام شد. نتایج نشان می دهد که در مرحله ساختمانی طرح، 2 اثر مثبت متوسط، 1 اثر مثبت کم، 4 اثر مثبت ناچیز، 7 اثر منفی ناچیز، 2 اثر منفی کم و 3 اثر منفی متوسط و در مرحله بهره برداری طرح نیز 2 اثر مثبت متوسط، 3 اثر مثبت کم، 3 اثر مثبت ناچیز، 5 اثر منفی ناچیز، 2 اثر منفی کم و 3 اثر منفی متوسط در محیط ایجاد می‌شود. همچنین برنامه مدیریت و پایش محيط زيستی برای هرکدام از بخش ها ارائه گردیده که در بخش فیزیکی باید پارامترهای هوا، خاک و صوت دائما نمونه برداری شود؛ در بخش بیولوژیکی، تنوع و تراکم و زادآوری، مهاجرت حیات‌وحش و گیاهان به‌صورت فصلی کنترل گردد؛ نشت و انتشار پساب ها، پسماندها و غبارات دائما پایش گردد. در مورد حوادث طبیعی باید بحث مدیریت بحران و ارزیابی ریسک به‌صورت فصلی صورت گیرد. همچنین مشارکت مردمی و جلب رضایت جوامع و اطلاع رسانی به‌صورت پیوسته انجام گردد و نیز سطح آگاهی محيط زيستی پرسنل ارتقاء داده شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        19 - تأثیر زمانی کاربری¬های مختلف بر کیفیت آب دریاچه زریبار
        مجید  دلاور محمد حسین  نیک سخن سمیه   ایمانی امیرآباد
        ورود مواد مغذی و رسوبات از حوضه‌های آبخیز به پیکره های آبی به یک بحران در مدیریت کیفی منابع آب سطحی بدل شده است. در این راستا، شناسائی منابع آلاینده اصلی و برآورد بار ورودی به دریاچه‌ها و مخازن سدها برای شبیه‌سازی و تعیین علل اصلی آلودگی از اهمیت بسزایی برخوردار است. به چکیده کامل
        ورود مواد مغذی و رسوبات از حوضه‌های آبخیز به پیکره های آبی به یک بحران در مدیریت کیفی منابع آب سطحی بدل شده است. در این راستا، شناسائی منابع آلاینده اصلی و برآورد بار ورودی به دریاچه‌ها و مخازن سدها برای شبیه‌سازی و تعیین علل اصلی آلودگی از اهمیت بسزایی برخوردار است. به همین منظور، هدف از این مطالعه استفاده از مدل SWAT جهت برآورد بار نیتروژن و فسفر ورودی به دریاچه زریبار و شناسایی اثرات کاربری اراضی و ارزیابی الگوی تغییرات مکانی و زمانی بار آلودگی در سطح حوضه آبریز دریاچه و ورودی به آن می باشد. شایان ذکر است دریاچه زریبار یک دریاچه آب شیرین بوده و مصارف شرب و تفریحی دارد. همچنان این مخزن با مشکل تغذیه‌گرایی مواجه می‌باشد که بیشتر ناشی از فعالیت‌های کشاورزی می باشد. مطابق نتایج حاصل، کشت آبی در ماه اوت و ژوئن دارای بیشترین خروجی نیتروژن کل و در ماه مه دارای بیشترین خروجی فسفر کل می باشد. که این افزایش ناشی از افزایش آبیاری می باشد. در کشت دیم نیز بیشترین خروجی نیتروژن کل را در ماه اکتبر و بیشترین خروجی فسفر کل در ماه سپتامبر می باشد که ناشی از افزایش کوددهی و ذخیره آن در خاک است و با شروع بارش سبب انتقال فسفر می گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        20 - مطالعه حوزه رسوبي شمال غرب ايران با استفاده از مدل¬سازي سه¬بعدي داده‌هاي گراني‌سنجي
        مجتبی  توکلی علي  نجاتي كلاته
        مدل سازی وارون داده های گرانی ، یکی از جالب ترین ابزارهای عددی به منظور به دست آوردن تصاویر سه-بعدی از ساختارهای زمین شناسی است. در این مقاله از مدل سازی وارون غیرخطی داده های گرا نی سنجی جهت تعیین توپوگرافی سه بعدی سنگ بستر استفاده می شود. در فرآیند مدل سازی سه بعدی آن چکیده کامل
        مدل سازی وارون داده های گرانی ، یکی از جالب ترین ابزارهای عددی به منظور به دست آوردن تصاویر سه-بعدی از ساختارهای زمین شناسی است. در این مقاله از مدل سازی وارون غیرخطی داده های گرا نی سنجی جهت تعیین توپوگرافی سه بعدی سنگ بستر استفاده می شود. در فرآیند مدل سازی سه بعدی آنومالی-های گرانی، یک سنگ بستر عموما به وسیله یک سری از بلوک های راست گوشه کنارهم چیده شده، مدل شده و سپس ضخامت آن ها محاسبه می‌شود. الگوریتم تهیه شده بر مبنای روش تجزیه مقادیر تکین، طی تکرارهای مختلف با مقایسه داده های واقعی و داده های مدل تعدیل یافته، مدل اولیه را بهبود می دهد. به-منظور نشان دادن کارایی زیر برنامه های کامپیوتری ارائه شده، ابتدا مدل سازی وارون برای داده های مصنوعی بدون نوفه و حاوی نوفه صورت گرفت. در پایان مدل سازی روی قسمتی از داده های گرانی سنجی ناحیه مغان در شمال غربی ایران انجام شد. حوضه رسوبی مغان به علت نزدیکی به مناطق نفت خیز باکو و ضخامت زیاد سنگ های رسوبی جهت اکتشافات هیدروکربوری مورد توجه می باشد. یک فاکتور مهم در بحث اکتشاف نفت و گاز، بررسی سنگ های رسوبی به ویژه از لحاظ ضخامت می باشد. در منطقه مورد مطالعه هدف پیداکردن ضخامت رسوبات یا به عبارت دیگر مرز میان سازند اجاق قشلاق و سنگ بستر غیر رسوبی است که نتایج با واقعیات زمین شناسی، مقاطع لرزه ای و مطالعات گرانی سنجی قبلی هم خوانی دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        21 - بررسی کانی¬سازی و منشأ مس رسوبی چینه¬کران با میزبان کنگلومرای پلیوسن در منطقه قره¬آغاج ماکو
        مهدی  مرادی سجاد  مغفوری محسن  مؤید مهدی  عشرتی
        منطقه مورد مطالعه در شمال غرب ایران و در شمال کمربند افیولیتی خوی واقع شده است. مجموعه سنگ های موجود در منطقه قره آغاج شامل رسوبات سازند قم، توالی قرمز بالایی (URF) و کنگلومرای پلیوسن می باشد. مجموعه واحدهای سنگی پلیوسن شامل سیلتستون، ماسه سنگ (آرکوز، لیت آرنایت) و میکر چکیده کامل
        منطقه مورد مطالعه در شمال غرب ایران و در شمال کمربند افیولیتی خوی واقع شده است. مجموعه سنگ های موجود در منطقه قره آغاج شامل رسوبات سازند قم، توالی قرمز بالایی (URF) و کنگلومرای پلیوسن می باشد. مجموعه واحدهای سنگی پلیوسن شامل سیلتستون، ماسه سنگ (آرکوز، لیت آرنایت) و میکروکنگلومرا و کنگلومرا می باشد. میزبان کانی سازی مس چینه کران در منطقه قره آغاج میکروکنگلومرا و کنگلومرای پلیوسن است ولی در واحد ماسه-سنگی نیز کانی زایی به صورت جزئی دیده می شود. بخش اعظم کانسار سازی به صورت پرکننده فضای خالی می باشد. کانی شناسی کانسار مس قره آغاج بسیار ساده بوده و شامل مس طبیعی، کوپریت و تنوریت می باشد. نبود سولفیدهای مس، عدم وجود فسیل های گیاهی بعنوان عامل احیا کننده، عدم رخداد فرآیند جانشینی مس به جای بافت های گیاهی، وجود کانی زایی بصورت پرکننده فضای خالی و سیمان بین دانه ای و تشکیل کانی زایی به صورت مس طبیعی نشان-دهنده عدم تشابه کانی زایی مس قره آغاج با کانسارهای مس رسوبی تیپ Redbed می باشد. بنابراین سیالات درون حوضه ای طی فرآیندهای دیاژنز از توالی قرمز بالایی نشأت گرفته و باعث شسته شدن مس از توالی مزبور و تشکیل کمپلکس کلریدی مس می شود. افزایش سطح ایستابی باعث ایجاد شرایط احیایی در کنگلومرای پلیوسن شده و سیالات مس دار در طی ورود به این شرایط احیایی، مس خود را در زیر سطح ایستابی به صورت مس طبیعی ته-نشست داده اند. با کاهش سطح ایستابی و افزایش فوگاسیته اکسیژن(Eh بالا)، مس طبیعی تشکیل شده در مرحله قبل توسط کانی های اکسیدی مانند کوپریت و تنوریت جانشین شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        22 - برهم¬کنش سیال- سنگ در اسکارن پنـاه¬کوه با استفاده از ایزوتوپ¬های پایدار کربن و اکسیژن در انواع کلسیت، غرب یزد
        اعظم  زاهدی محمد  بومری
        اسکارن های کلسیمی و منیزیمی پناه کوه در 50 کیلومتری شمال غرب شهر تفت در استان یزد واقع شده است. نفوذ استوک گرانودیوریتی پناه کوه با سن الیگومیوسن به درون سنگ های آهکی- دولومیتی سازند جمال منجر به شکل گیری اسکارن کلسیمی- منیزیمی در منطقه پناه کوه گردیده است. مقادیر δ18O چکیده کامل
        اسکارن های کلسیمی و منیزیمی پناه کوه در 50 کیلومتری شمال غرب شهر تفت در استان یزد واقع شده است. نفوذ استوک گرانودیوریتی پناه کوه با سن الیگومیوسن به درون سنگ های آهکی- دولومیتی سازند جمال منجر به شکل گیری اسکارن کلسیمی- منیزیمی در منطقه پناه کوه گردیده است. مقادیر δ18O در سنگ های گرانیتی و مقادیر δ18O و δ13C در انواع کلسیت ها در این مطالعه تعیین شده است. بر اساس داده های ایزوتوپی، مقادیر δ18O و δ13C در انواع کلسیت های مورد بررسی نسبت به کلسیت های رسوبی فقیرتر شده اند. این تغییرات ایزوتوپی در اسکارن پناه کوه بیشتر توسط تراوش سیالات ماگمایی به درون سنگ های کربناتی ایجاد گردیده است. تهی شدگی مقادیر δ18O و δ13C در انواع کلسیت ها در اسکارن پناه کوه توسط برهم کنش سیالات ماگمایی =11.0‰) δ18O) با سنگ های آهکی دگرسان نشده در دمای 450- -350 درجه سانتی گراد، (X(CO2 برابر 05/0 و نسبت آب به سنگ (W/R)%50- 25 قابل تفسیر است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        23 - برهم¬کنش سیال- سنگ در اسکارن پنـاه¬کوه با استفاده از ایزوتوپ¬های پایدار کربن و اکسیژن در انواع کلسیت، غرب یزد
        اعظم  زاهدی محمد  بومری
        اسکارن های کلسیمی و منیزیمی پناه کوه در 50 کیلومتری شمال غرب شهر تفت در استان یزد واقع شده است. نفوذ استوک گرانودیوریتی پناه کوه با سن الیگومیوسن به درون سنگ های آهکی- دولومیتی سازند جمال منجر به شکل گیری اسکارن کلسیمی- منیزیمی در منطقه پناه کوه گردیده است. مقادیر δ18O چکیده کامل
        اسکارن های کلسیمی و منیزیمی پناه کوه در 50 کیلومتری شمال غرب شهر تفت در استان یزد واقع شده است. نفوذ استوک گرانودیوریتی پناه کوه با سن الیگومیوسن به درون سنگ های آهکی- دولومیتی سازند جمال منجر به شکل گیری اسکارن کلسیمی- منیزیمی در منطقه پناه کوه گردیده است. مقادیر δ18O در سنگ های گرانیتی و مقادیر δ18O و δ13C در انواع کلسیت ها در این مطالعه تعیین شده است. بر اساس داده های ایزوتوپی، مقادیر δ18O و δ13C در انواع کلسیت های مورد بررسی نسبت به کلسیت های رسوبی فقیرتر شده اند. این تغییرات ایزوتوپی در اسکارن پناه کوه بیشتر توسط تراوش سیالات ماگمایی به درون سنگ های کربناتی ایجاد گردیده است. تهی شدگی مقادیر δ18O و δ13C در انواع کلسیت ها در اسکارن پناه کوه توسط برهم کنش سیالات ماگمایی =11.0‰) δ18O) با سنگ های آهکی دگرسان نشده در دمای 450- -350 درجه سانتی گراد، (X(CO2 برابر 05/0 و نسبت آب به سنگ (W/R)%50- 25 قابل تفسیر است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        24 - برهم¬کنش سیال- سنگ در اسکارن پنـاه¬کوه با استفاده از ایزوتوپ¬های پایدار کربن و اکسیژن در انواع کلسیت، غرب یزد
        اعظم  زاهدی محمد  بومری
        اسکارن های کلسیمی و منیزیمی پناه کوه در 50 کیلومتری شمال غرب شهر تفت در استان یزد واقع شده است. نفوذ استوک گرانودیوریتی پناه کوه با سن الیگومیوسن به درون سنگ های آهکی- دولومیتی سازند جمال منجر به شکل گیری اسکارن کلسیمی- منیزیمی در منطقه پناه کوه گردیده است. مقادیر δ18O چکیده کامل
        اسکارن های کلسیمی و منیزیمی پناه کوه در 50 کیلومتری شمال غرب شهر تفت در استان یزد واقع شده است. نفوذ استوک گرانودیوریتی پناه کوه با سن الیگومیوسن به درون سنگ های آهکی- دولومیتی سازند جمال منجر به شکل گیری اسکارن کلسیمی- منیزیمی در منطقه پناه کوه گردیده است. مقادیر δ18O در سنگ های گرانیتی و مقادیر δ18O و δ13C در انواع کلسیت ها در این مطالعه تعیین شده است. بر اساس داده های ایزوتوپی، مقادیر δ18O و δ13C در انواع کلسیت های مورد بررسی نسبت به کلسیت های رسوبی فقیرتر شده اند. این تغییرات ایزوتوپی در اسکارن پناه کوه بیشتر توسط تراوش سیالات ماگمایی به درون سنگ های کربناتی ایجاد گردیده است. تهی شدگی مقادیر δ18O و δ13C در انواع کلسیت ها در اسکارن پناه کوه توسط برهم کنش سیالات ماگمایی =11.0‰) δ18O) با سنگ های آهکی دگرسان نشده در دمای 450- -350 درجه سانتی گراد، (X(CO2 برابر 05/0 و نسبت آب به سنگ (W/R)%50- 25 قابل تفسیر است.   پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        25 - بررسی زمین¬شیمی عناصر فرعی و کمیاب (نادر خاکی) در کانی¬سازی رگه¬اي فلزات پايه منطقه يارالوجه (شمال¬غرب اهر-آذربایجان¬شرقی)
        زهره  جبارزاده مهدی  مرادی محسن  مؤید رزگار  فرامرزی
        اندیس رگه اي يارالوجه در 40 كيلومتري شمال غرب اهر در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. براساس نتايج حاصل از داده های زمین شیمیایی، ترکیب اولیه سنگ میزبان دگرسان شده در محدوده میکرودیوریت با سری ماگمایی کالک-آلکالن قرار گرفته و محیط زمین ساختی تشكيل آن، کمان آتشفشانی حا چکیده کامل
        اندیس رگه اي يارالوجه در 40 كيلومتري شمال غرب اهر در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. براساس نتايج حاصل از داده های زمین شیمیایی، ترکیب اولیه سنگ میزبان دگرسان شده در محدوده میکرودیوریت با سری ماگمایی کالک-آلکالن قرار گرفته و محیط زمین ساختی تشكيل آن، کمان آتشفشانی حاشیه فعال قاره ای است. كانه سازي به صورت پراكنده، داربستي و رگه-رگچه اي و حاوي كاني هاي كربناتي، كوارتز و سولفيد در سنگ هاي نیمه آتشفشانی دگرسان شده در حد میکرودیوریت، است. پيريت، اسفالريت، گالن و كالكوپيريت مهم ترين كاني هاي سولفيدي منطقه هستند. مهم ترین دگرسانی-های مشاهده شده در منطقه، سریسیتی و کربناتی شدن بوده و كاني‌هاي كوارتز، سریسیت، ايليت، آلبیت، كائولينيت، لوكوكسن و کربنات های تأخیری از مهم ترين كاني هاي شناسايي شده در زون های دگرسانی هستند. نمودارهاي دو متغيره Ba+Sr در برابر Ce+Y+La و Zr در برابر TiO2 و همچنين مقادير کمتر از یک برای TiO2 نشان دهنده منشأ درون زاد براي سيالات دگرسان كننده مي باشد. نمودارهای عنکبوتی عناصر نادر خاكي به هنجار شده نسبت به کندریت و متوسط ترکیب پوسته قاره ای بالایی نشان دهنده تفريق LREE از HREE و تهي شدگي بيشتر LREEها نسبت به متوسط ترکیب پوسته قاره-ای بالایی می باشد. براساس شاخص‌های زمین شيميايی مانند Hf/Sm، Nb/La و Th/La و غنی شدگی LREE نسبت به HREE، مهم ترین همبافت های یونی انتقال دهنده فلزات، هم بافت های Cl- هستند. بررسی بی هنجاري هاي Eu، Ce و Pr Eu/Eu*)، Ce/Ce* وPr/Pr*) در رگه کانه دار و سنگ ميزبان نشان دهنده pH نزدیک به خنثی براي سيالات مسئول دگرساني و شرايط Eh احيائي محيط تشكيل انديس رگه اي يارالوجه مي باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        26 - لیتواستراتیگرافی و بیواستراتیگرافی سازند آسماری در یال جنوبی تاقدیس میش، تنگ گناوه (شمال گچساران)
        فرزاد  مرادی عباس  صادقی حسن  امیری بختیار
        سازند آسماری در برش چینه شناسی تنگ گناوه در یال جنوبی تاقدیس میش با ستبرای 366 متر ضخامت است و بطور عمده از تناوب سنگ آهک های رسی با سنگ آهک های بسیار ضخیم، ضخیم و متوسط لایه گاه همراه با میان‌لایه های دولومیتی تشکیل شده است. مرز زیرین این سازند با سازند پابده تدریجی و چکیده کامل
        سازند آسماری در برش چینه شناسی تنگ گناوه در یال جنوبی تاقدیس میش با ستبرای 366 متر ضخامت است و بطور عمده از تناوب سنگ آهک های رسی با سنگ آهک های بسیار ضخیم، ضخیم و متوسط لایه گاه همراه با میان‌لایه های دولومیتی تشکیل شده است. مرز زیرین این سازند با سازند پابده تدریجی و مرز فوقانی آن با سازند گچساران بصورت هم شیب و همراه با گسستگی سنگ شناسی می باشد. در این مطالعه، توالی کربناته در برش تنگ گناوه بر مبنای جنس، تغییر ضخامت لایه ها و رنگ به سه واحد سنگ شناسی تقسیم شده است. در مطالعات زیست چینه ای 28 گونه متعلق به 41 جنس از فرامینیفرها شناسایی و 4 زون زیستی و یک زون مبهم براساس زون بندی لارسن و همکاران 2009 شناسایی و معرفی گردید. براساس مجموعه فسیلی و زون های زیستی شناسایی شده سن سازند آسماری در برش مورد مطالعه الیگوسن (روپلین - شاتین) - میوسن پیشین (آکی تانین -بوردیگالین) تعیین شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        27 - شناسایی مخزن سامانه زمین¬گرمایی منطقه تکاب با استفاده از روش گرانی¬سنجی
        محمد  محمدزاده مقدم جواد  نورعلیئی سهیل  پرخیال لیلا ابراهیمی صبا مرادعلیوند
        وجود چشمه های آبگرم، رخنمون وسیع رسوبات تراورتنی، محدوده های دگرسان شده گرمابی و همچنین تکتونیک فعال در شمال شرق شهر تکاب در استان آذربایجان غربی نشان دهنده وجود یک سامانه زمین‌گرمایی مهم در این منطقه می باشد. به منظور شناسایی مخزن سامانه زمین گرمایی و همچنین بررسی ساخ چکیده کامل
        وجود چشمه های آبگرم، رخنمون وسیع رسوبات تراورتنی، محدوده های دگرسان شده گرمابی و همچنین تکتونیک فعال در شمال شرق شهر تکاب در استان آذربایجان غربی نشان دهنده وجود یک سامانه زمین‌گرمایی مهم در این منطقه می باشد. به منظور شناسایی مخزن سامانه زمین گرمایی و همچنین بررسی ساختارهای زمین شناسی مرتبط با سامانه زمین گرمایی در منطقه تکاب، عملیات گرانی سنجی در 140 ایستگاه در محدوده ای به مساحت حدود 600 کیلومترمربع انجام شد. پس از اعمال تصحیحات مربوط به داده ها شامل تصحیح گرانی نرمال، بوگه، توپوگرافی و هوای آزاد، نقشه بی هنجاری بوگه کامل به دست آمد. سپس با استفاده از برازش یک سطح منحنی درجه 3 بر میدان بی هنجاری بوگه کامل، میدان گرانی ناحیه ای محاسبه گردید و نقشه بی هنجاری باقی مانده به دست آمد. نقشه گرانی بی هنجاری باقی مانده نشان دهنده وجود دو زون منفی گرانی است (زون A1 و A2). زون های منفی به عنوان نواحی احتمالی وجود مخزن در یک ناحیه زمین گرمایی مورد توجه هستند. قرارگیری منطقه مورد مطالعه بر روی کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر و همچنین حضور گسل های از پیش شناخته شده و گسل های جدید شناسایی شده توسط نقشه های گرادیان افقی و قائم میدان گرانی حاکی از وجود ساز و کار گسلی پیچیده در این منطقه می باشد. همچنین با استفاده از روش اویلر، تخمین عمق بی هنجاری ها انجام شد. نتایج این تخمین عمق، نشان می دهد که بی‌هنجاری A1 که به عنوان مستعدترین ناحیه برای بهره برداری از انرژی زمین گرمایی شناخته می شود، حداقل عمق آن در حدود 1000 تا 2000 متر می باشد. در نهایت به منظور مدل سازی مخزن زمین گرمایی واقع در اعماق منطقه، وارون سازی سه-بعدی داده ها با استفاده از الگوریتم غیرخطی لی و اولدنبرگ انجام شد. نتایج این مدل سازی نشان می دهد که فقط زون A1 دارای تباین چگالی منفی قابل توجهی بوده و مخزن زمین‌گرمایی تکاب در این زون و در عمق بین 3000 تا 5000 متری منطقه قرار دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        28 - معرفی کانسار مس ماری بعنوان یک ذخیره چینه¬کران نوع مانتو در زون طارم، شمال غرب ایران
        مهدی  مرادی سجاد  مغفوری محسن  موءید وحید فریداصل
        کانسار مس ماری در شمال غرب ایران و در منطقه طارم در شمال زنجان واقع شده است. این کانی سازی از نوع چینه کران و سنگ درونگیر آن، تراکی آندزیت مگا پورفیری به سن ائوسن است. سولفیدهای اصلی مس شامل بورنیت، کالکوسیت و کالکوپیریت عمدتا همراه با پیریت می باشند. بافت های موجود در چکیده کامل
        کانسار مس ماری در شمال غرب ایران و در منطقه طارم در شمال زنجان واقع شده است. این کانی سازی از نوع چینه کران و سنگ درونگیر آن، تراکی آندزیت مگا پورفیری به سن ائوسن است. سولفیدهای اصلی مس شامل بورنیت، کالکوسیت و کالکوپیریت عمدتا همراه با پیریت می باشند. بافت های موجود در کانی سازی شامل پرکننده فضای خالی، دانه پراکنده، رگه- رگچه ای و جانشینی است. سنگ‌هاي آتشفشانی محدوده مورد مطالعه بيشتر دارای تركيب حدواسط تا اسيدي با سرشت شوشونیتی و پتاسیم بالا بوده و یک محيط کششی ریفتی درون کمانی را نشان می دهند. دگرسانی های کربناتی، کلریتی، اپیدوتی و سریسیتی در سنگ میزبان دیده می شوند. فراوانی مس و نقره در تراکی آندزیت مگاپورفیری سالم به ترتیب تا 3200 و 216 قسمت در میلیون می باشد. بر اساس ویژگی‌های اساسی توده کانه دار ماری از جمله محیط تکتونیکی، سنگ دربرگیرنده، حالت چینه کران، کانی‌شناسی، محتوای فلزی و دگرسانی و مقایسه این ویژگی ها با ذخایر مس تیپ مانتو (Manto- type)، کانسار مس ماری می‌تواند به-عنوان یک ذخیره مس تیپ مانتو در شمال غرب ایران معرفی شود. همانند سایر کانسارهای مشابه این تیپ در دنیا، سه مرحله اصلی برای کانی سازی در کانسار ماری می توان در نظر گرفت. مرحله اول شامل فعالیت آتشفشانی زیردریائی و فوران گدازه تراکی آندزیت مگا پورفیری به همراه دگرسانی ناحیه ای پروپیلیتی می باشد. در مرحله دوم، دیاژنز اولیه و فعالیت میکروارگانیسم های احیاکننده سولفات باعث تشکیل پیریت هم به صورت پرکننده فضای خالی و هم به صورت دانه پراکنده در واحد تراکی آندزیتی میزبان شده است. نهایتاً در مرحله سوم، افزایش ضخامت رسوبات، فرونشست حوضه و دیاژنز تدفینی به همراه ورود سیالات غنی از مس به داخل واحد میزبان احیایی موجب جانشینی سولفیدهای مس به جای پیریت های اولیه و کانی زایی در کانسار ماری شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        29 - بررسی تاثیر تغییرات منطقه ای برافرازش بر شاخص¬های ژئومورفیک: مطالعه موردی کمپلکس میشو در شمال باختر ایران
        مهدی  بهیاری محمد  محجل محسن  موءید مهناز  رضاییان
        کمپلکس میشو در شمال باختر ایران به‌صورت برجستگی شاخصی می باشد که توسط گسل های فعال شناخته‌شده-ای محدود شده است. آرایش فضایی این گسل ها سبب برافرازش منطقه و برونزد سازند کهر به سن پرکامبرین در مرکز این کمپلکس شده است. بررسی شاخص های پروفیل های طولی رودخانه، مورفولوژی جبه چکیده کامل
        کمپلکس میشو در شمال باختر ایران به‌صورت برجستگی شاخصی می باشد که توسط گسل های فعال شناخته‌شده-ای محدود شده است. آرایش فضایی این گسل ها سبب برافرازش منطقه و برونزد سازند کهر به سن پرکامبرین در مرکز این کمپلکس شده است. بررسی شاخص های پروفیل های طولی رودخانه، مورفولوژی جبهه کوهستان، مورفولوژی دره ها و داده های ترموکرونومتری حوضه نشان می دهد که میزان نرخ برافرازش در راستای باختر به خاور و شمال به جنوب کاهش می یابد. نمودارهای هیپسومتری که برای دامنه شمالی و جنوبی تهیه شده است، نشان می دهند که دامنه شمالی نسبت به دامنه جنوبی در حالت ناپایدار تری قرار دارد. همچنین مقایسه منحنی توپوگرافی همگن شده کمینه و بیشینه در سه مقطع باختر، مرکزی و خاور میشو مشخص کرد که بیشترین اختلاف در مقطع باختری میشو است که دلالت بر نرخ بالای برافرازش در این بخش دارد. داده های زمین دماسنجی آغاز فرایش سریع از حدود 21 تا 22 میلیون سال (میوسن) پیشنهاد می کند. نرخ برافرازش 16/0 تا 24/0 Km/Ma قابل انتظار می باشد. مقایسه نتایج نمونه های برگرفته از باختر و خاور منطقه نشان از کاهش فرایش از باختر به خاور دارد که با نتایج داده های ساختاری و وضعیت چینه شناسی منطقه و یافته های مورفولوژیکی مطابقت دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        30 - ‌شیمی کانی‌ها و تخمین دما و فشار تشکیل گارنت‌شیست‌های کوه ارغون،غرب معدن انگوران
        میرعلی ‌اصغر  مختاری محسن  مؤذن جواد  ایزدیار
        گارنت‌شیست های کوه ارغون دارای مجموعه کانیایی کوارتز، فلدسپار، میکا و گارنت هستند. ترکیب شیمیایی پلاژیوکلاز، بیوتیت، مسکویت، کلریت و گارنت نشان می‌دهد که پلاژیوکلازها غنی از آلبیت، میکای سفید غنی از اعضای نهایی مسکویت، کلریت بیشتر دارای اعضای نهایی آمسیت و سدیت بوده و ف چکیده کامل
        گارنت‌شیست های کوه ارغون دارای مجموعه کانیایی کوارتز، فلدسپار، میکا و گارنت هستند. ترکیب شیمیایی پلاژیوکلاز، بیوتیت، مسکویت، کلریت و گارنت نشان می‌دهد که پلاژیوکلازها غنی از آلبیت، میکای سفید غنی از اعضای نهایی مسکویت، کلریت بیشتر دارای اعضای نهایی آمسیت و سدیت بوده و فلوگوپیت – آنیت تشکیل دهنده اصلی بیوتیت می‌باشند. گارنت‌ها غنی از آلماندن و اسپسارتین هستند. در این مطالعه، فشار و دمای حد بالایی و حد پایینی دگرگونی سنگ ها با استفاده از روش های متداول زمین دما-فشارسنجی محاسبه شد. با استفاده از دماسنج تبادل کاتیون Fe-Mg بین گارنت و بیوتیت با فرض فشار 4Kbarبالاترین حرارت محاسبه شده 615 و کمترین حرارت محاسبه شده 429 درجه سانتی‌گراد و برای 8Kbar بالاترین حرارت محاسبه شده 644 و کمترین حرارت محاسبه شده 452 درجه سانتی‌گراد می‌باشد. با استفاده از روش تعادل کانی شناسی چندگانه، به ترتیب فشار و دمای محاسبه شده برای حد بالایی و حد پایینی دگرگونی، حدود 801 درجه سانتی‌گراد و فشار 9kbar و 450 درجه سانتی‌گراد و فشار 7kbar محاسبه گردید. این مجموعه تحت تأثیر دو فاز دگرگونی و دگرشکلی سنگ‌ها را تحت تاثیر قرار داده‌اند. دگرشكلي دوم در منطقه همراه با اوج دگرگوني بوده است. کاهش دمای حدود 351 درجه سانتی‌گراد به ازای کاهش فشار حدود 2kbar در سنگهای رسی دگرگون شده منطقه مورد مطالعه دیده می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        31 - پتروگرافی، زمین¬شیمی و مینرالوگرافی سنگ¬های ولکانیکی منطقة سیستانک (جنوب¬شرق قائن)
        حجت  محولاتی ایرج  رساء آیدا  محبی
        کانسار مس سیستانک از نظر جغرافیایی در شرق ایران و جنوب شرق شهرستان قائن (خراسان جنوبی) واقع شده است. به طور کلی محدودی مس سیستانک واقع در شرق زون ایران مرکزی است که بخشی از آن در زون فلیشی و قسمت دیگر آن در بلوک لوت قرار گرفته است. از لحاظ چینه شناسی، سنگ های قدیمی ت چکیده کامل
        کانسار مس سیستانک از نظر جغرافیایی در شرق ایران و جنوب شرق شهرستان قائن (خراسان جنوبی) واقع شده است. به طور کلی محدودی مس سیستانک واقع در شرق زون ایران مرکزی است که بخشی از آن در زون فلیشی و قسمت دیگر آن در بلوک لوت قرار گرفته است. از لحاظ چینه شناسی، سنگ های قدیمی تر از ژوراسیک در محدوده مورد مطالعه مشاهده نشده است. بر اساس مطالعات پتروگرافی، سنگ های آتشفشانی منطقه به دوگروه گدازه (آندزیتی و آندزیت -بازالت) و آذرآواری (آگلومرا و توف) تقسیم می شوند. این سنگ ها در ردة کالک آلکالن و کالک آلکالن پتاسیم بالا قرار می گیرند. براساس ترکیب شیمیایی، سنگ های آتشفشانی مورد نظر در محدوده آندزیت و آندزیت-بازالت قرار می گیرند. کانه های اصلی مس در گدازه های آندزیتی شامل: مس خالص، کالکوسیت، مالاکیت است. علاوه بر این کانی های اکسیدآهن شامل هماتیت و گوتیت نیز در نمونه ها حضور دارند. عموما زون-کانه زایی در بالاترین تراز گدازه های آتش فشانی قرار می گیرد و ماده معدنی به صورت چینه کران است. چنین ویژگی نشانگر اپی ژنتیک بودن ذخایر است. براساس ویژگی های زمین شناسی و کانی سازی، کانسار مس سیستانک احتمالا یک کانسار تیپ میشیگان است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        32 - تحولات دگرگونی و تخمین شرایط ترمودینامیکی مقطع دگرگونی حلب- میانج براساس شیمی کانی¬ها
        محبوبه  جمشیدی بدر گلزار  فرجی گوگردچی شهریار  محمودی
        دگرگونی های مقطع حلب- میانج بخشی از دگرگونی های پرکامبرین کمپلکس تکاب است که در شمال غرب ایران برونزد دارند. مقطع حلب- میانج شامل انواع سنگ های دگرگونی است که در رخساره شیست سبز و آمفیبولیت دگرگون شده اند. شیمی پورفیروبلاست های گارنت در گارنت شیست ها در محدوده آلماندن چکیده کامل
        دگرگونی های مقطع حلب- میانج بخشی از دگرگونی های پرکامبرین کمپلکس تکاب است که در شمال غرب ایران برونزد دارند. مقطع حلب- میانج شامل انواع سنگ های دگرگونی است که در رخساره شیست سبز و آمفیبولیت دگرگون شده اند. شیمی پورفیروبلاست های گارنت در گارنت شیست ها در محدوده آلماندن قرار می-گیرد. ترکیب کانی های آمفیبول در آمفیبول‎شیست و متادیوریت ها از نوع کلسیک و ترکیب شیمی آن ها از اکتینولیت تا مگنزیو هورنبلند متغیر است. ترکیب شیمی کانی های پلاژیوکلازها در محدوده آلبیت تا الیگوکلاز قرار دارد. بیشترین دما برای سنگ های دگرگونی گارنت- شیستی بر اساس زوج کانی گارنت- بیوتیت ها، 552 درجه سانتی‎گراد تخمین زده که نشان‎دهنده رخساره اپیدوت- آمفیبولیت هستند. دما و فشار دگرگونی بر اساس زوج کانی های آمفیبول- پلاژیوکلاز در آمفیبول، شیست ها و متادیوریت ها در حدود 420 تا 487 درجه سانتی‎گراد و 9/3 تا 7/6 کیلوبار تعیین شده است که نشانگر شروع رخساره آمفیبولیت است؛ بنابراین درجه زمین‎گرمایی بر مبنای سنگ های دگرگونی با پروتولیت های مختلف در محدوده 29 تا 31 درجه سانتی‎گراد بر کیلومتر است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        33 - كاني‌شناسي،‌ ژئوشیمي و خاستگاه نهشته بوكسيت رسي شیرین¬آباد،‌ جنوب شرق گرگان
        مریم شامانیان زهرا  مریدی
        نهشته بوكسيت رسی شیرین آباد با ضخامت حدود 8 متر و طول 1 کيلومتر در 60 کیلومتری جنوب شرق گرگان واقع شده ‌است. نهشته شیرین آباد به شکل يک افق چينه‌سان بین سنگ آهک های دولومیتی الیکا و شیل و ماسه سنگ های سازند شمشک قرار دارد. مرز زيرين اين افق به طور عمده موجی است،‌ در حال چکیده کامل
        نهشته بوكسيت رسی شیرین آباد با ضخامت حدود 8 متر و طول 1 کيلومتر در 60 کیلومتری جنوب شرق گرگان واقع شده ‌است. نهشته شیرین آباد به شکل يک افق چينه‌سان بین سنگ آهک های دولومیتی الیکا و شیل و ماسه سنگ های سازند شمشک قرار دارد. مرز زيرين اين افق به طور عمده موجی است،‌ در حالي که مرز بالايي آن با شيل و ماسه‌سنگ هاي فراديواره هم ساز و شارپ است. سنگ های درون این افق، بافت های پلیتومورفیک،‌ ریزدانه‌ای،‌ اووئیدي و پیزوئیدي را نشان می دهند. تجزيه وتحليل هاي بافتي، دو خاستگاه برجازا و نابرجازا را براي نهشته شیرین آباد نشان می دهد. این نهشته که دارای منطقه‌بندي دروني است و به چهار واحد مجزا قابل تفكيك است، به طور عمده از کائولینیت، آناتاز، روتیل، بوهميت، هماتیت،‌ گوتیت و برتیرین تشكيل شده ‌است. بر اساس داده‌هاي زمين‌شيميايي،‌ نهشته شیرین آباد محصول دگرساني و هوازدگي سنگ‌هايي با تركيب بازالت است. تلفيق داده هاي کاني شناسي و ژئو شيميايي نشان مي‌دهد كه اين نهشته در طي دو مرحله تشكيل شده است. ابتدا، مواد بوکسيتي و کاني هاي رسي بر اثر فرآيندهاي بوکسيت‌زايي درجازا از بازالت‌هاي قليايي تشکيل شده اند. سپس، اين مواد به حفرات کارستي انتقال يافته و نهشته بوكسيت رسی شیرین آباد را پديد آورده‌اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        34 - کانی¬شناسی، ژئوشیمی و دگرسانی کانه¬ها در رگه¬های اپی¬ترمال کانسار گلوجه، شمال زنجان
        مجيد  قاسمي سياني بهزاد  مهرابي محمد خان عزیزی
        کانسار چند فلزي اپي‌ترمال گلوجه در بخش مرکزی ايالت فلززايي طارم-هشتجين در منطقه ساختاری البرز-آذربایجان (البرزغربی) قرار دارد. کانسار گلوجه متشکل از چهار رگه اصلی در دو منطقه مجزا با نام‌های گلوجه شمالی و گلوجه جنوبی است. آندزیت بازالت و داسیت به ترتیب سنگ میزبان کانه‌ز چکیده کامل
        کانسار چند فلزي اپي‌ترمال گلوجه در بخش مرکزی ايالت فلززايي طارم-هشتجين در منطقه ساختاری البرز-آذربایجان (البرزغربی) قرار دارد. کانسار گلوجه متشکل از چهار رگه اصلی در دو منطقه مجزا با نام‌های گلوجه شمالی و گلوجه جنوبی است. آندزیت بازالت و داسیت به ترتیب سنگ میزبان کانه‌زایی در گلوجه جنوبی و گلوجه شمالی هستند. این منطقه دربردارنده سنگ‌هاي نفوذي (گرانوديوريت، گرانيت و کوارتز‌مونزونيت)، دايک‌های دیابازی و سنگ‌هاي آتشفشاني- آذراواری (داسيت، ريوليت، آندزيت‌بازالت، بازالت، آندزيت و توف‌) است. بر اساس روابط ژنتیکی و متقاطع رگه و رگچه ها، کانه‌زايي در رگه‌هاي گلوجه در سه مرحله (1) مرحله اول شامل مجموعه کانی‌های حاوی آرسنیک-آنتیموان-مس-طلا-آهن، (2) مرحله میانی شامل مجموعه کانی‌های حاوی سرب-روی-مس-نقره و (3) مرحله پایانی حاوی هماتیت، گوتیت و کانی‌های حاوی نقره، بیسموت، طلا و سرب تشکیل شده است. مطالعات کاني‌شناسي و شيمي کاني‌ها نشان داد که گالن در مرحله دوم (زیر مرحله 2B) حاوي ادخال‌هايي از کاني‌هاي نقره‌دار است. مهم‌ترین کاني‌هاي نقره‌دار در گلوجه شامل آرژنتيت، نقره‌طبيعي، تتراهدريت‌نقره‌دار، پلي‌بازيت، ماتيلديت و ماريت مي‌باشند. کانه‌زايي طلا در زیر مرحله 1B (مرحله اول) به همراه هماتيت‌هاي ورقه‌اي (اسپکيولاريت) به‌صورت خالص و در زیرمرحله 3A (مرحله سوم) به‌صورت ادخال طلای خالص و الکتروم در هماتيت و کوارتز رخ داده است. دگرساني‌هاي منطقه گلوجه شامل پروپيليتی، آرژيليکی، سريسيتي و سيليسي شدن بوده، که به‌صورت يک منطقه‌بندي مشخص تا 30 متر اطراف رگه‌ها در سنگ ميزبان گسترش دارند. حرارت‌سنجي کلريت‌ در پهنه آرژيليکی دماي 275 درجه سانتی‌گراد (مرحله دوم کانه‌زايي) و در پهنه پروپیليتي دماي 200 درجه سانتی‌گراد (مرحله سوم کانه‌زايي) را نشان مي‌دهد. تبادلات جرمی پهنه ‌های دگرسان نشان داد که عناصر آلومینیم، زیرکنیم، تیتانیم، ایتریم، نیوبیم و عناصر نادر خاکی سنگین، عناصر غیر متحرک در طی دگرسانی هستند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        35 - پترولوژی، ژئوشیمی و پتانسیل اسکارن زایی توده گرانیتوئیدی سامن (جنوب غرب ملایر، همدان)
        حسن  زمانیان فرهاد  احمدنژاد اکرم کرمی بتول  تقی پور
        گرانیتوئید سامن در امتداد بخش شمال غربی پهنه سنندج- سیرجان در جنوب غربی ملایر واقع شده است. بر اساس ویژگی های کانی شناسی و ژئوشیمیایی پنج رخساره اصلی شامل واحدهای گرانودیوریت، مونزوگرانیت، سینوگرانیت، آلکالی فلدسپار گرانیت و کوارتزمونزونیت در گرانیتوئید سامن تشخیص داده چکیده کامل
        گرانیتوئید سامن در امتداد بخش شمال غربی پهنه سنندج- سیرجان در جنوب غربی ملایر واقع شده است. بر اساس ویژگی های کانی شناسی و ژئوشیمیایی پنج رخساره اصلی شامل واحدهای گرانودیوریت، مونزوگرانیت، سینوگرانیت، آلکالی فلدسپار گرانیت و کوارتزمونزونیت در گرانیتوئید سامن تشخیص داده شده است. واحدهای گرانودیوریتی در مقایسه با سایر واحدها از گسترش بیشتری برخوردار بوده و غالب ترکیب این توده را به خود اختصاص می‌دهند. ژئوشیمی عناصر اصلی نشان می دهد که گرانیتوئید سامن متاآلومینوس (ACNK=0.75) تا پرآلومینوس (ACNK=1.21) بوده و در دسته گرانیت های قوس های آتشفشانی (VAG) مرتبط با حاشیه فعال قاره ای قرار می-گیرد، و از لحاظ ویژگی‌های پتروشیمیایی متعلق به سری کالک آلکالن با پتاسیم بالا می‌باشد. تهی شدگی واحدهای سنگی گرانیتوئید سامن از عناصر Nb، Zr، Hf، Y، Ti و HREE و غنی‌شدگی از عناصر K، Rb، Cs، Th و LREE با ویژگی جایگاه‌های قوسی مرتبط با فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر پهنه سنندج- سیرجان سازگار می‌باشد. بررسی های صورت گرفته نشان می‌دهد که این توده توسط واکنش و فعل و انفعال با پوسته بالایی آلودگی پیدا کرده است. در منطقه سامن برون اسکارن کلسیک (گراسولار-آندرادیت/ اوژیت-دیوپسید) و درون اسکارن (ترمولیت-اکتینیولیت/ اپیدوت) در امتداد همبری گرانیتوئید و مرمر رخ داده است. مطالعه حاضر نشان می‌دهد که ویژگی‌های ژئوشیمیایی گرانودیوریت ها و کوارتزمونزونیت های سامن به ترتیب مشابه ترکیب متوسط گرانیتوئیدهای همراه با اسکارن های Au-Cu و Fe بوده درحالی‌که ویژگی‌های ژئوشیمیایی واحدهای مونزوگرانیتی، سینوگرانیتی و آلکالی فلدسپار گرانیتی سامن به ترکیب گرانیتوئیدهای همراه با اسکارن های Sn و Mo نزدیک تر می‌باشد. گرانیتوئیدهای سامن را می‌توان بر اساس شرایط اکسایشی و میزان تکامل ماگما در دسته گرانیتوئیدهای نسبتا تکامل نیافته تا اندکی تکامل یافته و اکسایشی همانند بیشتر مجموعه‌های فلزی اصلی Au-Cu در مقیاس جهانی رده بندی کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        36 - تفاوت سری دگرگونی در سنگ¬های رسی دگرگون شده شمال و جنوب باتولیت الوند، همدان
        عادل  ساکی
        روابط صحرایی و پتروگرافی نشان می دهد که سنگ های رسی دگرگون شده منطقه همدان واقع در باختر ایران، تحت تاثیر دگرگونی های متفاوت در جنوب و شمال باتولیت الوند (با سن ژوراسیک) قرار گرفته اند. نفوذ باتولیت در سنگ-های میزبان رسی در منطقه شمال الوند (محدوده روستای چشین) باعث چکیده کامل
        روابط صحرایی و پتروگرافی نشان می دهد که سنگ های رسی دگرگون شده منطقه همدان واقع در باختر ایران، تحت تاثیر دگرگونی های متفاوت در جنوب و شمال باتولیت الوند (با سن ژوراسیک) قرار گرفته اند. نفوذ باتولیت در سنگ-های میزبان رسی در منطقه شمال الوند (محدوده روستای چشین) باعث شکل گیری سنگ های دگرگونی هورنفلسی دارای کانی های استارولیت، کیانیت، گارنت و سیلیمانیت شده است، درحالی‌که چنین سنگ هایی در منطقه جنوب الوند (شهر تویسرکان) دارای کانی های کردیت، آندالوزیت، گارنت و سیلیمانیت هستند. مجموعه کانی های دگرگونی در سنگ های رسی دگرگون شده دو منطقه (شمال و جنوب) با هم متفاوت است. با استفاده از تعادل ترمودینامیکی کانی ها و واکنش های تعادلی چندگانه، فشار و دمای اوج دگرگونی و همچنین اکتیویته سیالات در سنگ های شمال باتولیت الوند به ترتیب630-600 درجه سانتی‌گراد، –دو-چهار کیلو بار و کسر مولیCO2 حدود 17/0 و در سنگ های دگرگونی جنوب به ترتیب 750 درجه سانتی‌گراد، چهار کیلو بار و اکتیویته آب پایین تخمین زده شده است. بر اساس دما و فشارهای محاسبه شده گرادیان زمین‌گرمایی در منطقه شمال و جنوب الوند با هم متفاوت و به ترتیب 5/42 و 58 درجه سانتی‌گراد بر کیلومتر است که به ترتیب با سری های دگرگونی بارووین و باکان منطبق است. داده های حاصل از رسم سودو سکشن با استفاده از برنامه Theriak/Dominoبا نتایج به‌دست‌آمده از دیگر روش ها تطابق خوبی نشان می دهد. بنابراین، سنگ های دگرگونی منطقه همدان تحت تاثیر یک دگرگونی چند مرحله ای تدفینی و حرارتی مرتبط با فرورانش و بسته شدن اقیانوس نئوتتیس در طی ژوراسیک-کرتاسه قرار گرفته اند، به‌طوری‌که این وقایع سبب شکل گیری دگرگونی های متفاوت در قسمت هایی از هاله دگرگونی کمپلکس نفوذی الوند شد ه است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        37 - تحلیل فعالیت های لرزه زمین ساختی در گستره شهر طبس
        راضیه  عباس¬پور سید مرتضی  موسوی محمودرضا  هیهات
        دراین پژوهش برآورد های مستقلی از طریق روش های قطعی (Deterministic) و احتمالی (Probabilistic) برای تحلیل خطر در گستره شهر طبس انجام گرفته است. با استفاده از داده های لرزه ای منطقه رابطه گوتنبرگ - ریشتر برای شهر طبس برحسب امواج سطحی (Log N= 2.3 - 0.50 Ms) بدست آمد. بیش تر چکیده کامل
        دراین پژوهش برآورد های مستقلی از طریق روش های قطعی (Deterministic) و احتمالی (Probabilistic) برای تحلیل خطر در گستره شهر طبس انجام گرفته است. با استفاده از داده های لرزه ای منطقه رابطه گوتنبرگ - ریشتر برای شهر طبس برحسب امواج سطحی (Log N= 2.3 - 0.50 Ms) بدست آمد. بیش ترین شتاب افقی بر شهر طبس g7/0 شتاب ثقل زمین، از راندگی شتری با توان لرزه زایی 4/7 ریشتر است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که گسل کلمرد به طول170 کیلومتر به فاصله ی 50کیلومتری از شهر طبس بیش ترین تأثیر را بعد از راندگی شتری خواهد داشت. بطوری که بیش ترین زمین لرزه قابل انتظار(93/8 ریشتر)، بیشینه شدت نسبی در کانون(32/8)، حداکثر جابجایی افقی در کانون(82/29 سانتی متر)، حداکثر جابجایی قائم(70/66 سانتی متر) در نتیجه ی عملکرد این گسل بر شهر طبس وارد می شود. با استفاده از ابزار تحلیلی زمین آمار (کریجینگ معمولی) در GIS مدل مناسب برای نقشه پیش گویی مقادیر بیشینه شتاب گرانشی معرفی شد. با کمک این نقشه محدوده های با خطر لرزه ای بالا و خیلی بالا، دو سرچشمه لرزه ای خطی با روند های شمال خاور- جنوب باختر در باختر طبس، مربوط به گسل های کلمرد و لادر و روند شمال باختر- جنوب خاور در خاور طبس و مربوط به گسل های شتری، اسفندیار و نایبند شناسایی شدند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        38 - بررسی تاثیر گسل شمال تبریز بر ویژگی‌های کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی مجاور در شرق تبریز
        ابراهیم رجب پور عبدالرضا واعظی هیر
        بر اساس نتایج این مطالعه، گسل شمال تبریز به‌عنوان ساختار تکتونیکی برجسته در شمال غرب ایران تاثیر زیادی بر شرایط هیدروژئولوژیک آبخوان محلی منطقه داشته است. بر اساس بررسی های هیدرواستراتیگرافی لاگ چاه های منطقه، از تجمع توف های تراوا، آبخوان غیر محبوسی تشکیل شده و در کل م چکیده کامل
        بر اساس نتایج این مطالعه، گسل شمال تبریز به‌عنوان ساختار تکتونیکی برجسته در شمال غرب ایران تاثیر زیادی بر شرایط هیدروژئولوژیک آبخوان محلی منطقه داشته است. بر اساس بررسی های هیدرواستراتیگرافی لاگ چاه های منطقه، از تجمع توف های تراوا، آبخوان غیر محبوسی تشکیل شده و در کل منطقه به‌صورت مستقیم بر روی مارن قرمز رنگ میوسن (سنگ کف)، قرار گرفته است. سنگ کف بخش شمالی آبخوان در ترازی بالاتر از سنگ کف بخش جنوبی قرار گرفته و می تواند دلیلی بر وجود حرکت شیب‌لغز معکوس گسل در این منطقه باشد که در اثر آن، بخش شمالی (فرادیواره) بر روی بخش جنوبی (فرودیواره) لغزیده است. اختلاف تراز سنگ کف در فاصله ای نسبتاً کم (کمتر از 200 متر)، می تواند نشانه ای بر شیب نزدیک به قائم برای گسل باشد. مجموع عمق چاه های بخش جنوبی، چهار برابر بخش شمالی و مجموع آبدهی سالانه چاه های بخش جنوبی در حدود هشت برابر بخش شمالی است. همچنین، اختلاف بین تراز سطح آب زیرزمینی طرفین گسل در برخی مقاطع در فاصله ای حدود 200 متر به بیش از هشت متر بالغ می‌شود. نتایج ارزیابی تغییرات کلر و EC، نشانه وجود تغییرات شدید کیفی آب زیرزمینی در عرض زون گسلی است. نتایج حاصله می تواند نشانه ای بر رفتار مانع وار گسل در مقابل جریان از عرض آن در این منطقه باشد. بررسي سختی کل و غلظت يون هاي موجود در آب هاي منطقه نشان می‌دهد كه اكثر نمونه-هاي بخش شمالی جهت مصارف شرب مناسب نمی باشند ولی نمونه های بخش جنوبی جهت شرب مناسب می باشند. درحالی‌که تمامی نمونه های بخش شمالی دارای ضریب لانژلیه منفی (خورنده) می باشد. تمامی نمونه های بخش جنوبی دارای ضریب لانژلیه مثبت خیلی نزدیک به صفر بوده و حاکی از متعادل بودن این آب ها می باشد. این امر با واقعیت منطقه نیز تطابق کامل دارد چرا که اکثر صنایع موجود در منطقه در بخش جنوبی گسل متمرکز شده اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        39 - شناخت منابع تغذیه چشمه¬های کارستی مهم استان خوزستان با استفاده از ایزوتوپ¬های پایدار اکسیژن 18 و دوتریم
        حمیدرضا  محمدی بهزاد دکتر اسماعیل کلانتری عباس  چرچي آرش  ندری
        چشمه های کارستی سبزآب و بی بی تلخون از جمله چشمه های پرآب استان خوزستان هستند که به ترتیب از آهک های آسماری تاقدیس های کمارون و پابده تخلیه می‌گردند. سطح بیرون زده آهک های آسماری هر دو تاقدیس متناسب با حجم آب تخلیه شده از این چشمه ها نمی باشد. بر اساس بررسی های بیلان اج چکیده کامل
        چشمه های کارستی سبزآب و بی بی تلخون از جمله چشمه های پرآب استان خوزستان هستند که به ترتیب از آهک های آسماری تاقدیس های کمارون و پابده تخلیه می‌گردند. سطح بیرون زده آهک های آسماری هر دو تاقدیس متناسب با حجم آب تخلیه شده از این چشمه ها نمی باشد. بر اساس بررسی های بیلان اجمالی و هیدروگراف تخلیه چشمه ها، منابع آب مهمی در منطقه مورد مطالعه وجود دارد (از جمله مخزن سد شهید عباسپور و همچنین تاقدیس شیرگون) که می توانند در امر تغذیه چشمه های یاد شده دخالت داشته باشند. بنابراین، جهت ارزیابی این موضوع، محتوی ایزوتوپ های پایدار 18O و 2H تمامی منابع آب موجود در منطقه هدف (تخلیه) و در منطقه تغذیه برای دو دوره تر (بهمن 91) و خشک (تیر 92) تعیین گردید. سپس، با استفاده از این نتایج ایزوتوپی و خط آب جوی محلی، به بررسی منشأ تغذیه چشمه های منطقه هدف پرداخته شد و ارتفاع منطقه تغذیه و سهم تغذیه احتمالی این چشمه‌ها از منابع آب موجود در منطقه تعیین گردید. نتایج نشان داد که ارتفاع منطقه تغذیه چشمه های منطقه هدف با ارتفاع آنها در تاقدیس کارستی شیرگون مطابقت دارد. همچنین، مشخص گردید که دریاچه سد شهید عباسپور در تغذیه چشمه سبزآب مشارکت دارد. با این حال، سهم آب دریافتی چشمه سبزآب از منبع یاد شده در مقایسه با آب دریافتی از تاقدیس شیرگون، چندان قابل ملاحظه نمی‌باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        40 - زمین¬شناسی، دگرساني، كانه¬زايي و مطالعات ژئوشیمیایی در معدن مس، منطقه گل¬چشمه، جنوب نیشابور
        فاطمه نجمی سید احمد  مظاهری سعید سعادت اعظم  انتظاری هرسینی
        معدن مس گل چشمه در شمال شرق ایران (جنوب شهر نیشابور) در حاشیه زون ساختاری سبزوار واقع گردیده است. براساس مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی، رخنمون های سنگی این منطقه شامل سنگ های آتشفشانی منسوب به ائوسن و یا جوان‌تر با ترکیب آندزیت تا بازالت به همراه واحدهای رسوبی، سنگ-آهک و چکیده کامل
        معدن مس گل چشمه در شمال شرق ایران (جنوب شهر نیشابور) در حاشیه زون ساختاری سبزوار واقع گردیده است. براساس مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی، رخنمون های سنگی این منطقه شامل سنگ های آتشفشانی منسوب به ائوسن و یا جوان‌تر با ترکیب آندزیت تا بازالت به همراه واحدهای رسوبی، سنگ-آهک و میان لایه هایی از توف و برش می باشد. زون های دگرسانی مرتبط با لایه های آندزیتی - بازالتی شامل کربناتی شدن، پروپلیتیکی، اندکی سیلیسی، آرژیلیکی و سرسیتی می باشد و کربناتی شدن مهم‌ترین دگرسانی منطقه می باشد. کانه زایی به‌طور گسترده درمیان واحدهای آتشفشانی منسوب به ائوسن و یا جوان‌تر رخ داده و از نظر بافتی به‌صورت رگه ـ رگچه، پرکننده حفرات و فضاهای خالی (آمیگدالوئید)، دانه پراکنده، آغشتگی در پلاژیوکلازها و جانشینی صورت گرفته است. بر پایه مطالعات کانه نگاری صورت گرفته، کانه های اصلی حاوی مس به دو فاز اکسیدی و سولفیدی قابل تفکیک هستند که کانه زایی به‌طور عمده شامل فاز اکسیدی است و به‌صورت آغشتگی در سطوح شکستگی ها و خلل و فرج و یا پرکننده فضاهای خالی در سنگ میزبان مشاهده می شود. کانه های اکسیدی به‌صورت کانه های کربناتی و سیلیکاتی مس شامل مالاکیت، آزوریت و کریزوکلا بوده و کانه‌های سولفیدی مس شامل کالکوسیت، کوولیت، به مقدار جزئی کالکوپیریت، بورنیت، دیژنیت، تتراهدریت و همچنین مس خالص بوده که در این بین، کالکوسیت ها بیشترین فراوانی کانه های سولفیدی را دارا می باشند. کانه اصلی سولفیدی مس در این محدوده کالکوسیت می باشد که احتمالاً شاهد دو نسل از آن هستیم. نسل اول که به‌صورت اولیه و پراکنده در اکثر نقاط تشکیل شده است و نسل دوم کالکوسیت که از تبدیل بورنیت و کالکوپیریت به‌صورت جانشینی و در شرایط سوپرژن ایجاد شده است. مطالعات ژئوشیمیایی حاصل از این پژوهش نشان‌دهنده این است که سنگ های آتشفشانی موجود در منطقه ماهیت بازالت های کالک آلکالن با گرایش شوشونیتی را داشته و از نظر جایگاه زمین ساختی احتمالاً شاخص ماگماتیسم کمان قاره ای مرتبط با زون فرورانش می باشد. علاوه بر این، بر پایه نتایج حاصل از آنالیز عناصر کمیاب و نادر خاکی مقدار بالای Nb (بیش از 16 گرم در تن)، غنی شدگی Rb و نسبت (Zr/Nb)N ( کمتر از 2 و بین 7/0 تا 46/0) می تواند نشان دهنده ی آغشتگی ماگما با پوسته قاره ای ‌باشد. عدم وجود آنومالی مشخص از عنصر Eu نشان‌دهنده شرایط ذوب در حالت اکسیدان می باشد. با توجه به مطالعات صورت گرفته و با تأکید بر شواهد مختلف از قبیل محیط زمین ساختی، کانی شناسی و نوع سنگ دربرگیرنده، ساخت و بافت ماده معدنی، پاراژنز کانه‌نگاری، شکل ماده معدنی و عناصر همراه، این منطقه معدنی با ذخایر مس نوع مانتو واقع در شیلی مقایسه گردیده است و علیرغم پاره ای از تفاوت ها، می توان منطقه گل‌چشمه را در رده کانسارهای تیپ مس نوع مانتو طبقه‌بندی کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        41 - پهنه‌بندی نوزمین¬ساختی با استفاده از شاخص¬های ریخت¬سنجی در منطقه لالی – گتوند، خوزستان
        طیبه  احمدی عزیز  رحیمی حجت اله  صفری آرش  برجسته
        ارزیابی کمی اشکال و عوارض سطح زمین و محاسبه ی شاخص های ریخت سنجی رودخانه ها و مجرای رودها و پیشانی کوهستان ها از بهترین روش های بررسی زمین ساخت فعال می باشد. گستره مورد مطالعه در پهنه فروبار دزفول، در کمربند ساده زاگرس چین‌خورده قرار گرفته است. در این پژوهش با بهره گیری چکیده کامل
        ارزیابی کمی اشکال و عوارض سطح زمین و محاسبه ی شاخص های ریخت سنجی رودخانه ها و مجرای رودها و پیشانی کوهستان ها از بهترین روش های بررسی زمین ساخت فعال می باشد. گستره مورد مطالعه در پهنه فروبار دزفول، در کمربند ساده زاگرس چین‌خورده قرار گرفته است. در این پژوهش با بهره گیری از مدل رقومی ارتفاع، زمین ساخت و ریخت زمین ساخت منطقه لالی - گتوند تفسیر شده است در این تحقیق برای تعیین فعالیت های زمین ساختی، با توجه به زمین ساخت کلی زاگرس ساده چین‌خورده و فروبار دزفول، سه شاخص پیچ‌وخم پیشانی کوهستان ، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن و شاخص طول شیب رودخانه در منطقه ی لالی - گتوند در شمال خاوری خوزستان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پس از محاسبه ی شاخص های مذکور و تلفیق لایه های اطلاعاتی آن ها، نقشه پهنه بندی فعالیت نوزمین ساختی به‌صورت کمی در چهار رده خیلی فعال، فعال، نسبتاً فعال و غیرفعال تفکیک گردید. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده به ترتیب شاخص طول شیب رودخانه حداکثر فعالیت زمین ساختی را در شمال خاوری، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن حداکثر فعالیت را در خاور، شمال خاوری و شمال باختری و شاخص پیچ‌وخم پیشانی کوهستان بیشترین فعالیت را در شمال خاوری، جنوب خاوری و مرکز نشان می دهد. نقشه ی پهنه بندی نوزمین ساختی نشان می دهد بیشترین میزان فعالیت زمین ساختی در شمال، شمال خاوری و مرکز و کمترین فعالیت در جنوب است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        42 - اختلاط ماگمایی در گرانودیوریت¬ها و انکلاوهای مافیک ده بالا: شاهدی برای ماگماتیسم کالک-آلکالن نوع I از دو منشا پوسته زیرین و گوشته لیتوسفریک
        زینب  قرامحمدی فاطمه نجمی
        توده گرانودیوریتی ده بالا با روند شرقی - غربی در 45 کیلومتری جنوب غرب بویین‌زهرا، در استان قزوین برونزد دارد. این توده حاوی انکلاوهای میکروگرانولار مافیک متعدد با ترکیب دیوریت - کوارتزمونزودیوریت است. انکلاوها با اشکال گرد شده و بیضوی با اندازه های دو تا 20 سانتی متر در چکیده کامل
        توده گرانودیوریتی ده بالا با روند شرقی - غربی در 45 کیلومتری جنوب غرب بویین‌زهرا، در استان قزوین برونزد دارد. این توده حاوی انکلاوهای میکروگرانولار مافیک متعدد با ترکیب دیوریت - کوارتزمونزودیوریت است. انکلاوها با اشکال گرد شده و بیضوی با اندازه های دو تا 20 سانتی متر در گرانودیوریت های میزبان پراکنده شده اند. انکلاوها عموماً تماس ناگهانی با گرانودیوریت های میزبان دارند و از مجموعه کانی های آذرین تشکیل شده اند. وجود شواهد بافتی نشان‌دهنده عدم تعادل از قبیل حضور پلاژیوکلازهایی با زونینگ ترکیبی و سطوح تحلیلی مکرر، سوزن های آپاتیت و کوارتزهای اوسلی در انکلاوها نشانه تغییرات شیمیایی و یا حرارتی مذاب در حین رشد بلور و شاهدی برای وقوع اختلاط ماگمایی هستند. انکلاو ها از LREES و LILES غنی شده و از HFSES تهی شده هستند. گرانودیوریت ها با محتوای 9/66-2/64= SiO2، از نوع کالک آلکالن غنی از پتاسیم بوده و مشخصات سنگ های متا آلومین (1/1>A/CNK) را نشان می دهند. غنی شدگی از عناصر ناسازگار La, Ce, Rb, Th, K وNd در کنار آنومالی منفیTi, Ba, Eu, Nb و P دلالت بر نقش پوسته زیرین در شکل گیری ماگمای سازنده گرانودیوریت ها دارد، اما محتوای نسبتاً بالای≠Mg ( 43/0- 039/0) پیشنهاد می کند که گرانودیوریت های ده بالا از اختلاط ماگمای مافیک حاصل از گوشته با ماگمای فلسیک پوسته به وجود آمده باشند. انکلاوها با مقادیر نسبتاً پایین 2/58- 8/52=SiO2، 92/0- 77/0=A/CNK، مقدار متوسط پتاسیم 8/3-4/1=K2O و مقدار نسبتاً بالای (46/0-4/0)≠Mg مشخص می شوند. بر اساس ویژگی های ژئوشیمیایی و مقادیر 8/1-6/1=Dy/Yb، به نظر می رسد ماگمای سازنده انکلاوها از ذوب بخشی گوه گوشته در زون انتقالی اسپینل- گارنت حاصل شده و در تماس با ماگماهای فلسیک حاصل از ذوب پوسته، تا حدی متحول شده باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        43 - اختلاط ماگمایی در گرانودیوریت¬ها و انکلاوهای مافیک ده بالا: شاهدی برای ماگماتیسم کالک-آلکالن نوع I از دو منشا پوسته زیرین و گوشته لیتوسفریک
        زینب  قرامحمدی علی  کنعانیان محسن ضرغام
        توده گرانودیوریتی ده بالا با روند شرقی - غربی در 45 کیلومتری جنوب غرب بویین‌زهرا، در استان قزوین برونزد دارد. این توده حاوی انکلاوهای میکروگرانولار مافیک متعدد با ترکیب دیوریت - کوارتزمونزودیوریت است. انکلاوها با اشکال گرد شده و بیضوی با اندازه های دو تا 20 سانتی متر در چکیده کامل
        توده گرانودیوریتی ده بالا با روند شرقی - غربی در 45 کیلومتری جنوب غرب بویین‌زهرا، در استان قزوین برونزد دارد. این توده حاوی انکلاوهای میکروگرانولار مافیک متعدد با ترکیب دیوریت - کوارتزمونزودیوریت است. انکلاوها با اشکال گرد شده و بیضوی با اندازه های دو تا 20 سانتی متر در گرانودیوریت های میزبان پراکنده شده اند. انکلاوها عموماً تماس ناگهانی با گرانودیوریت های میزبان دارند و از مجموعه کانی های آذرین تشکیل شده اند. وجود شواهد بافتی نشان‌دهنده عدم تعادل از قبیل حضور پلاژیوکلازهایی با زونینگ ترکیبی و سطوح تحلیلی مکرر، سوزن های آپاتیت و کوارتزهای اوسلی در انکلاوها نشانه تغییرات شیمیایی و یا حرارتی مذاب در حین رشد بلور و شاهدی برای وقوع اختلاط ماگمایی هستند. انکلاو ها از LREES و LILES غنی شده و از HFSES تهی شده هستند. گرانودیوریت ها با محتوای 9/66-2/64= SiO2، از نوع کالک آلکالن غنی از پتاسیم بوده و مشخصات سنگ های متا آلومین (1/1>A/CNK) را نشان می دهند. غنی شدگی از عناصر ناسازگار La, Ce, Rb, Th, K وNd در کنار آنومالی منفیTi, Ba, Eu, Nb و P دلالت بر نقش پوسته زیرین در شکل گیری ماگمای سازنده گرانودیوریت ها دارد، اما محتوای نسبتاً بالای≠Mg ( 43/0- 039/0) پیشنهاد می کند که گرانودیوریت های ده بالا از اختلاط ماگمای مافیک حاصل از گوشته با ماگمای فلسیک پوسته به وجود آمده باشند. انکلاوها با مقادیر نسبتاً پایین 2/58- 8/52=SiO2، 92/0- 77/0=A/CNK، مقدار متوسط پتاسیم 8/3-4/1=K2O و مقدار نسبتاً بالای (46/0-4/0)≠Mg مشخص می شوند. بر اساس ویژگی های ژئوشیمیایی و مقادیر 8/1-6/1=Dy/Yb، به نظر می رسد ماگمای سازنده انکلاوها از ذوب بخشی گوه گوشته در زون انتقالی اسپینل- گارنت حاصل شده و در تماس با ماگماهای فلسیک حاصل از ذوب پوسته، تا حدی متحول شده باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        44 - بررسی ژئوشیمی و کانی¬شناسی سنگ¬های آداکایتی روستای منور، شمال تبریز (شمال¬غرب ایران)
        مهدیه  فاضلی حق نصیر  عامل احمد  جهانگیری
        منطقه مورد مطالعه در 35 کیلومتری شمال غرب تبریز واقع شده است. بر اساس شواهد چینه ای سنگ-های آتشفشانی منطقه منور، سنی از میو- پلیوسن تا پلیو- کواترنری داشته و از نظر زمین شناسی ساختاری بخشی از زون البرز باختری – آذربایجان به شمار می روند. سنگ های آتشفشانی بیشتر از نوع دا چکیده کامل
        منطقه مورد مطالعه در 35 کیلومتری شمال غرب تبریز واقع شده است. بر اساس شواهد چینه ای سنگ-های آتشفشانی منطقه منور، سنی از میو- پلیوسن تا پلیو- کواترنری داشته و از نظر زمین شناسی ساختاری بخشی از زون البرز باختری – آذربایجان به شمار می روند. سنگ های آتشفشانی بیشتر از نوع داسیت، ریوداسیت، آندزیت، آندزیت بازالت و تراکی آندزیت می باشند. در نمودارهای عنکبوتی، این سنگ ها غنی‌شدگی از عناصر LREE و LILEنسبت به HREE و HFSE، تهی شدگی و آنومالی منفی Ti، Nb و Ta (TNT) و نسبت های بالای Ba/Nb و Ba/Ta را نمایان می سازند که نشانگر شکل گیری آنها در قوس های قاره ای و قوس های بعد از تصادم هستند. مقادیر بالای SiO2 برابر با 55 تا 66 درصد وزنی و پایین بودن مقادیر MgO، Y و Yb و نسبت های بالایSr/Y و La/Yb بیانگر شکل-گیری آنها از یک ماگمای آداکایتی پرسیلیس در منطقه است. با وجود این شواهد و بررسی الگوهای پراکندگی عناصر نادر خاکی نشان دهنده تشکیل ماگما از ذوب بخشی پوسته ضخیم شده پس از برخورد است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        45 - تاثیر شیب مرزهای نفوذناپذیر در منحنی افت-زمان در اطراف یک چاه پمپاژ در آبخوان¬های محبوس
        آرش ندری عزت اله قنواتی نصرالله  کلانتری
        بررسی تاثیر مرزهای نفوذناپذیر بر جریان به چاه های نزدیک به آن با استفاده از تئوری چاه های مجازی انجام می گیرد. در مواردی که مرزهای نفوذناپذیر مطالعه شده اند، این مرزها به‌صورت عمودی در نظر گرفته شده اند درحالی‌که در بسیاری موارد عمودی نبوده و شیب دار هستند. در این مطال چکیده کامل
        بررسی تاثیر مرزهای نفوذناپذیر بر جریان به چاه های نزدیک به آن با استفاده از تئوری چاه های مجازی انجام می گیرد. در مواردی که مرزهای نفوذناپذیر مطالعه شده اند، این مرزها به‌صورت عمودی در نظر گرفته شده اند درحالی‌که در بسیاری موارد عمودی نبوده و شیب دار هستند. در این مطالعه هدف بر آن است که تاثیر شیب مرزهای نفوذناپذیر بر جریان به چاه در یک آبخوان محبوس بررسی شود. در این مطالعه شبیه سازی عددی و نیز محاسبات افت با استفاده از روش چاه های مجازی برای مرزهای عمودی انجام شده و سپس شبیه سازی جریان برای مرزهای شیب‌دار انجام شد. مدل مفهومی مورد نظر شامل یک آبخوان محبوس است که توسط دو مرز نفوذناپذیر محصور شده است و یک چاه با دبی ثابت در آن پمپاژ می شود. فاصله بین مرزها در فاصله‌ای از400 تا 10000 متر قرار گرفته است. شبیه سازی نشان داد که درصورتی‌که مرزهای نفوذناپذیر و محدودکننده عمودی باشند تطابق بسیار عالی بین نتایج شبیه‌سازی عددی ازیک‌طرف و استفاده از رابطه تایس و تئوری چاه های مجازی از طرف دیگر وجود دارد. منحنی های افت زمان برای مرزهای نفوذناپذیر شیب‌دار تفاوت قابل‌توجهی در زوایای مختلف و نیز عرض های مختلف (10000 تا 400 متر) با نتایج حاصل از مرزهای عمودی نشان دادند. نتایج نشان داد اگر فاصله مرزهای نفوذناپذیر زیاد باشد و مرزهای نفوذناپذیر دارای زوایای کمتر از 30 درجه باشند، تفاوت ها به حدی است که تقریب استفاده از روش چاه های مجازی می تواند قابل‌قبول باشد. اما هنگامی‌که فاصله بین مرزها کمتر باشد حتی در زوایای کم نیز تفاوت قابل‌ملاحظه‌ای در مقادیر افت- زمان مرزهای شیب‌دار با نتایج روش چاه های مجازی وجود دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        46 - تعیین فعالیت منطقه نبود گسیختگی گسل رودبار، مبتنی بر شاخص¬‌های ریخت زمین¬-‌ساختی رودخانه سفیدرود، استان گیلان
        شجاع  انصاری
        در این پژوهش شاخص های ریخت زمین ساختی بخشی از طول رودخانه سفیدرود جهت تعیین فعالیت منطقه نبود گسیختگی گسل رودبار که دربرگیرنده منطقه شدید لرزه ای ناشی از وقوع زمین‌لرزه 1369 رودبار می باشد، مورد بررسی قرار گرفته است. از مدل ارتفاعی رقومی با دقت تفکیک مکانی 30 متر برای چکیده کامل
        در این پژوهش شاخص های ریخت زمین ساختی بخشی از طول رودخانه سفیدرود جهت تعیین فعالیت منطقه نبود گسیختگی گسل رودبار که دربرگیرنده منطقه شدید لرزه ای ناشی از وقوع زمین‌لرزه 1369 رودبار می باشد، مورد بررسی قرار گرفته است. از مدل ارتفاعی رقومی با دقت تفکیک مکانی 30 متر برای استخراج داده های ارتفاعی و همچنین 15 کیلومتر از طول رودخانه سفیدرود که به فواصل 100 متری تقسیم‌بندی شده اند جهت محاسبه شاخص‌های ریخت زمین ساختی استفاده شده است. این شاخص ها شامل انحنای رودخانه، گرادیان طولی رودخانه و نیمرخ طولی رودخانه می باشند. انحنای رودخانه در منطقه ای که روند گسل رودبار عرض رودخانه را قطع می کند به میزان 1-5/1 می باشد که نسبت به قسمت های دیگر رودخانه حالت کاهشی دارد و می تواند نشان‌دهنده بالاآمدگی و در نتیجه وجود فعالیت های زمین ساختی باشد. گرادیان طولی رودخانه در منطقه یاد شده به میزان 3000< می باشد که این افزایش قابل توجه می تواند بیانگر وجود عوامل زمین ساختی و سنگ‌شناختی باشد. از مقدار بالای گرادیان طولی رودخانه جهت تعیین مناطق دارای پتانسیل زمین‌لغزش در مسیر رودخانه سفیدرود نیز استفاده شده است. نیمرخ طولی رودخانه سفیدرود در منطقه یاد شده، حالت تحدب از خود به نمایش می‌گذارد که از تلفیق آن با مقادیر بالای گرادیان طولی رودخانه، می توان به وجود عوامل زمین ساختی موثر در آن پی برد. مقایسه نتایج حاصل از شاخص های ریخت زمین ساختی با بررسی های لرزه زمین ساختی نظیر تغییرات تنش حاصل از وقوع زمین‌لرزه سال 1369 رودبار، که این منطقه را جزء مناطق تحت تنش بالا در نظر گرفته است، نشان می دهد که منطقه مورد بررسی علیرغم عدم وجود گسیختگی سطحی، دارای فعالیت زیاد زمین ساختی بوده و پایش منطقه یاد شده از منظر پیشگیری خطرات لرزه ای حائز اهمیت می‌باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        47 - تحلیل هندسی تاقدیس بورخ، جنوب خاور کمربند چین¬خورده-رانده زاگرس
        رمضان  رمضانی اومالی ناصر  حافظی مقدس احمد  نوحه¬گر عبدالوهاب  افروغ
        تاقدیس بورخ با روند WNW-ESE در جنوب شرق کمربند چین خورده-رانده زاگرس و در 40 کیلومتری شمال شهرستان بستک در ناحیه ساختاری فارس قرار دارد. در این مقاله براساس داده-های میدانی، تصاویر ماهوار ه ای و هفت برش ساختاری رسم شده عمود بر تاقدیس بورخ به بررسی هندسه آن پرداخته شده ا چکیده کامل
        تاقدیس بورخ با روند WNW-ESE در جنوب شرق کمربند چین خورده-رانده زاگرس و در 40 کیلومتری شمال شهرستان بستک در ناحیه ساختاری فارس قرار دارد. در این مقاله براساس داده-های میدانی، تصاویر ماهوار ه ای و هفت برش ساختاری رسم شده عمود بر تاقدیس بورخ به بررسی هندسه آن پرداخته شده است. با توجه به وجود سازند هرمز به‌عنوان یک افق جدایش موثر در قاعده پوشش رسوبی و بر روی پی سنگ، و تطابق پارامترهای هندسی محاسبه شده از برش های ساختاری آن با نمودارهای هندسی چین های جدایشی، تاقدیس بورخ به‌صورت یک چین جدایشی، خمشی، نامتقارن و غیر هارمونیک می باشد. همچنین برای تعیین سبک یا هندسه از نظر فشردگی، واژه باز پیشنهاد می گردد. بازدید میدانی و برش های عرضی ساختاری ترسیم شده نشان می دهد که سازند دشتک به‌عنوان یک واحد جدایش میانی باعث تشکیل چین های فرعی در منطقه مورد مطالعه شده است. نقشه خطوط هم تراز زیرزمینی راس گروه دهرم در تاقدیس بورخ، میزان بستگی قائم تاقدیس را در حدود 1000 متر و میزان بستگی افقی آن را در حدود 200 کیلومتر مربع نشان می دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        48 - ژئوشیمی رخساره¬های کانه¬دار و پهنه¬بندی دگرسانی در کانسار سولفید توده¬ای آتشفشانزاد باریت- سرب- مس ورندان، جنوب¬غرب قمصر
        فایق  هاشمي فردین  موسیوند مهدی  رضایی کهخائی
        کانسار سولفید توده ای آتشفشانزاد باریت- سرب- مس ورندان در جنوب غرب قمصر و در کمان ماگمائی ارومیه- دختر واقع شده است. کانه زائی در کانسار ورندان به‌صورت چهار زیرافق کانه دار و در واحد 1 (عمدتاً شامل توف های اسیدی و آندزیت) توالی آتشفشانی- رسوبی میزبان با سن ائوسن میانی- چکیده کامل
        کانسار سولفید توده ای آتشفشانزاد باریت- سرب- مس ورندان در جنوب غرب قمصر و در کمان ماگمائی ارومیه- دختر واقع شده است. کانه زائی در کانسار ورندان به‌صورت چهار زیرافق کانه دار و در واحد 1 (عمدتاً شامل توف های اسیدی و آندزیت) توالی آتشفشانی- رسوبی میزبان با سن ائوسن میانی- بالائی رخ داده است. رخساره های متمایز شده در این کانسار شامل: 1) رگه- رگچه ای، 2) مجموعه های برشی دهانه ای، 3) توده ای، 4) لایه ای- نواری و 5) رسوبات گرمابی- بروندمی آهن و منگنزدار می باشند. دگرسانی عمده در سنگ دیواره از نوع کلریتی- سیلیسی و سیلیسی- سریسیتی می باشد. دگرسانی کلریتی- سیلیسی همراه با رخساره‎های استرینگر و برشی در کمرپایین زیر افق‎های معدنی و در مرکز سیستم وجود دارد و دگرسانی سیلیسی- سرسیتی در اطراف بخش کلریتی زیرافق‎های معدنی و همچنین به همراه باریت قرار گرفته است. آنالیز الکترون میکروپروب برروی کانی های کلریت از کمرپایین (رخساره های استرینگر) زیرافق دوم و سوم نشان می دهد که این کلریت ها در رده کلریت های غنی از آهن و نزدیک به قطب کلینوکلر هستند که با ویژگی های کلریت در پهنه های دگرسانی کانسارهای سولفید توده ای آتشفشانزاد مطابقت نشان می دهند. بررسی های ژئوشیمیایی رخساره های کانه دار نشان می دهد که میزان عناصر Ag، As، Cu، Sb و Sr در بخش چینه سان (لایه ای- نواری و توده ای) زیرافق سوم خیلی بالاتر از زیرافق های دیگر بوده و بطورمیانگین به ترتیب برابر 41، 273، 1945، 390 و 1013 ppm می باشند. در مجموع مطالعات ژئوشیمیایی نشان‌دهنده وجود پهنه بندی فلزی در این کانسار است که از ویژگی های کانسارهای VMS است. پهنه بندی فلزی ناشی از نفوذ سیالات داغ مس دار می تواند از گسترش پدیده پالایش پهنه ای و رخداد فراپالایش باشد که نتیجه آن شستشوی دوباره مس توسط سیال داغ گرمابی از مجموعه دهانه ای و ته نشست آن در داخل رخساره لایه ای- نواری می باشد. از میان رخساره های مختلف زیرافق های کانه دار کانسار ورندان، رخساره لایه ای- نواری زیرافق سوم برای استخراج عناصر کمیاب از جمله نقره می تواند دارای ارزش اقتصادی باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        49 - لرزه¬زمین¬ساخت غرب استان گلستان، شرق ناحیه خزر جنوبی
        مریم  آق اتابای مرجان  تورانی
        استان گلستان در یکی از پهنه‌های لرزه‌خیز ایران قرار دارد. نقشه های لرزه خیزی استان نشان می-دهند که تراکم زمین لرزه ها در غرب استان بیشتر از شرق آن است. در این تحقیق، برای بررسی لرزه خیزی غرب استان گلستان، پارامترهایی نظیر b-value، دوره بازگشت زمین لرزه ها و گشتاور لرزه چکیده کامل
        استان گلستان در یکی از پهنه‌های لرزه‌خیز ایران قرار دارد. نقشه های لرزه خیزی استان نشان می-دهند که تراکم زمین لرزه ها در غرب استان بیشتر از شرق آن است. در این تحقیق، برای بررسی لرزه خیزی غرب استان گلستان، پارامترهایی نظیر b-value، دوره بازگشت زمین لرزه ها و گشتاور لرزه ای محاسبه شد. همچنین برای تعیین سوی تنش در منطقه از داده های حل کانونی زمین لرزه ها و داده های صحرایی بهره گرفته شد. مقدار b-value منطقه 2/0±24/1 به دست آمد که مشابه مقدار آن برای زون البرز- کپه داغ است. از آن جایی که بخش جنوبی )کوهپایه( و شمالی محدودۀ مطالعه شده (دشت گرگان) از نظر خصوصیات ژئومورفولوژیکی و زمین ساختی با هم تفاوت دارند، پارامترها برای دو بخش به‌طور مجزا محاسبه شد. نتایج نشان داد که در دشت گرگان نسبت به کوهپایه، زمین لرزه های کوچک تر با دوره بازگشت کم تر روی می دهند. روند محور فشارش در کوهپایه با استفاده از تحلیل برگشتی تنش تقریباً شمالی به دست آمد. تحلیل حرکتی گسل های منطقه حداقل دو جهت محور فشارش شمال و شمال غربی نشان داد. نتیجه حاصله نشان دهنده تغییر در روند حرکتی ساختار ها در طی تکامل زمین ساختی منطقه است. محور فشارش محاسبه شده توسط تحلیل برگشتی تنش در منطقه دشت شمال شرق به دست آمد. در هر دو بخش شمالی و جنوبی منطقه، سازوکار کانونی زمین لرزه های بزرگ‌تر منطبق بر روند گسل های اصلی بخصوص خزر بوده و از نوع راندگی و معکوس می باشد. ولی زمین لرزه های کوچک‌تر در بخش شمالی یعنی دشت گرگان، روند و سازوکار متفاوتی نشان می دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        50 - زمین‌ریخت‌شناسی ساختاری حوضه رودخانه کرخه (باختر ایران)
        نگین  رحیمی مهران  آرین منوچهر  قرشي
        شاخص زمین‌ریخت‌شناسی یک ابزار گرانبها در شناسایی فعالیت های زمین ساختی است. محاسبه این شاخص به‌وسیله نرم افزار Arc GIS در یک منطقه بزرگ، روشی سودمند برای تشخیص ناهنجاری احتمالی است. در این پژوهش، حوضه رودخانه کرخه انتخاب گردیده و شش شاخص زمین ریختی عدم تقارن حوضه، شیب- چکیده کامل
        شاخص زمین‌ریخت‌شناسی یک ابزار گرانبها در شناسایی فعالیت های زمین ساختی است. محاسبه این شاخص به‌وسیله نرم افزار Arc GIS در یک منطقه بزرگ، روشی سودمند برای تشخیص ناهنجاری احتمالی است. در این پژوهش، حوضه رودخانه کرخه انتخاب گردیده و شش شاخص زمین ریختی عدم تقارن حوضه، شیب- طول رودخانه، شكل حوضه، پیچ و خم جبهه کوهستان، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن و انتگرال فراز سنجی برای منطقه محاسبه شده است. سپس نتایج به‌دست‌آمده از هر یک در قالب سه رده تقسیم بندی گردیده است. در نهایت به کمک مقادیر یاد شده در بالا، شاخص فعالیت نسبی زمین ساختی (lat) برای تمام زیر حوضه ها محاسبه شده و مقادیر آن در سه گروه دسته بندی و تحلیل شده است. سطح اشغال رده هاي سه گانه به ترتيب زير است: رده 2 ) مساحت12180 کیلومتر مربع، 23.7 درصد رده 3 ) مساحت 32318 کیلومتر مربع، 62.9 درصد رده 4 ) مساحت 6843 کیلومتر مربع، 13.3 درصد از آنجا كه كل منطقه داراي مساحتي در حدود 51341 كيلومتر مربع مي باشد، بنابراين اين موضوع نشان‌دهنده فعاليت نسبي متوسط در بخش‌هایی وسيع از منطقه است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        51 - جایگاه تکتونوماگمایی سنگ¬های آتشفشانی ائوسن منطقه¬ آهوان (سمنان)
        مریم  عالی پور مرتضی  خلعت¬بری جعفری محسن  پور کرمانی صدیقه  اعتصامی علی  سربی
        در این مقاله، پترولوژی و جایگاه تکتونوماگمایی سنگ های آتشفشانی ائوسن منطقه آهوان، خاور سمنان، مورد بحث قرار گرفته است. سنگ های مورد مطالعه، شامل گدازه های آتشفشانی بازیک-حدواسط، اسیدی و دایک، همراه با میان لایه های سنگ آهک نومولیت دار، رسوبات کم عمق، هیالوکلاستیت و برش چکیده کامل
        در این مقاله، پترولوژی و جایگاه تکتونوماگمایی سنگ های آتشفشانی ائوسن منطقه آهوان، خاور سمنان، مورد بحث قرار گرفته است. سنگ های مورد مطالعه، شامل گدازه های آتشفشانی بازیک-حدواسط، اسیدی و دایک، همراه با میان لایه های سنگ آهک نومولیت دار، رسوبات کم عمق، هیالوکلاستیت و برش هیالوکلاستیک هستند. گدازه های بازیک-حدواسط در زیر و گدازه های ریولیتی همراه با گدازه های آندزیتی در بالای سری آتشفشانی، برونزد دارند که معرف ولکانیسم دوگانه است. به نظر می رسد که فعالیت های آتشفشانی ائوسن، در محدوده مورد مطالعه، در محیط کم عمق آب دریا تا محیط خشکی رخ داده است. براساس بررسی های پتروگرافی، سنگ های آتشفشانی، دارای ترکیب بازالت، آندزیت بازالتی، آندزیت، داسیت، ریولیت و توف های اسیدی اند. انواع گدازه ای، دارای بافت فیریک تا آفیریک بوده و انواع فیریک دارای فنوکریست های پلاژیوکلاز، اوژیت و هورنبلند هستند. گدازه ها دارای خمیره هیالومیکرولیتیک، میکروکریستالین و دایک ها دارای خمیره اینترگرانولار هستند. منطقه-بندی نامتعادل و بافت غربالی در فنوکریست های پلاژیوکلاز و خمیره شیشه ای نامتجانس را شاید بتوان با پدیده اختلاط ماگمایی توجیه نمود. بررسی آنالیزهای شیمیایی این سنگ ها، حکایت از روندهای ماگمایی کالک آلکالن پتاسیم بالا تا شوشونیتی دارد. نمودارهای عنکبوتی عناصر فرعی و کمیاب بهنجارشده، نشان از غنی شدگی از عناصر نادر خاکی سبک و تهی شدگی واضح از عناصر نیوبیوم و تیتان را دارند. در نمودارهای تکتونوماگمایی، این نمونه ها در محیط کششی اولیه پشت کمان، ترسیم شده اند. به نظر می رسد که، ذوب بخشی گوه گوشته ای تعدیل شده، در بالای صفحه فرورونده، منشأ ماگمای والد در این محدوده بوده که تحت تأثیر سیالات-مذاب ناشی از ذوب بخشی رسوبات بالای صفحه فرورونده، غنی شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        52 - ژنز تورمالين در سنگ¬هاي دگرگوني و ماگمايي منطقه گشت رودخان (مجموعه دگرگوني گشت، باختر رشت)
        مريم  محمدي محسن نصرآبادی عباس  آسیابانها کاظم  قلي‌زاده
        مجموعه دگرگوني گشت در ارتفاعات تالش (باختر البرز) برونزد دارد. اين مجموعه عمدتاً متشکل از سنگ‌هاي متاپليتي و گرانيتي است. تورمالين، فاز فرعي متدوال اين سنگ‌ها مي باشد. در نمونه‌هاي شيستي، تورمالين های دراويتي با هسته-بندي فراوان و اندازه ريز، منطقه بندي ترکيبي نشان مي د چکیده کامل
        مجموعه دگرگوني گشت در ارتفاعات تالش (باختر البرز) برونزد دارد. اين مجموعه عمدتاً متشکل از سنگ‌هاي متاپليتي و گرانيتي است. تورمالين، فاز فرعي متدوال اين سنگ‌ها مي باشد. در نمونه‌هاي شيستي، تورمالين های دراويتي با هسته-بندي فراوان و اندازه ريز، منطقه بندي ترکيبي نشان مي دهند. تورمالين دراويتي نمونه هاي گنيسي، درشت تر و همگن مي باشند. در نمونه‌هاي ميگماتيتي، تورمالين منحصر به هر دو بخش لوکوسوم و ملانوسوم است. تورمالين‌هاي قهوه‌اي موجود در ملانوسوم گارنت‌دار، داراي ترکيب مگنزيوفوئيتيت بوده و مانند ساير فاز‌هاي ملانوسوم، ماهيت تفاله‌اي دارند، اما تورمالين دراويتي موجود در ملانوسوم عاري از گارنت، به صورت درشت و با چندرنگي سبز بر روي بيوتيت‌ها رشد کرده‌اند. ترکيب تورمالين لوکوگرانيت‌ها، شورليتي است که به سمت حاشيه دراويتي مي گردد. انواع مختلفي از جانشيني در ترکيب تورمالين مجموعه گشت مشاهده مي شود. با توجه به شاخص هاي ترکيبي، تورمالين متاپليت ها عمدتاً تحت شرايط دگرگوني تشکيل شده اند درحالي که انواع موجود در لوکوگرانيت ها در شرايط ماگمايي به وجود آمده اند. احتمالاً سيالات بوردار مجموعه گشت در درجات بالاي دگرگوني، ضمن کاهش دماي ساليدوس گرانيت‌آب دار، تسهيل فرآيند ميگماتيت‌زايي را به دنبال داشته است. افزون بر اين، عنصر بور با کاهش ويسکوزيته لوکوسوم، تحرک پذيري و جدايش راحت‌تر مذاب از ملانوسوم و تشکيل لوکوگرانيت‌هاي هم جوار را فراهم کرده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        53 - بیلان هیدروژئولوژیکی تالاب برم¬شور در شهرستان هفتکل، استان خوزستان
        فرزاد  اکبری رحیم باقری آرش ندری
        تالاب ها مهم ترين و درعین‌حال آسيب پذيرترين منابع زيست محيطي جهان محسوب مي شوند. اين اكوسيستم های آبي از لحاظ ذخيره-سازي آب براي كشاورزي، تغذيه چشمه ها و آب هاي زيرزميني و از دیدگاه اکولوژی از اهميت بالایی برخوردار مي باشند. بنابراین جهت حفظ و پایداری تالاب ها، مدیریت چکیده کامل
        تالاب ها مهم ترين و درعین‌حال آسيب پذيرترين منابع زيست محيطي جهان محسوب مي شوند. اين اكوسيستم های آبي از لحاظ ذخيره-سازي آب براي كشاورزي، تغذيه چشمه ها و آب هاي زيرزميني و از دیدگاه اکولوژی از اهميت بالایی برخوردار مي باشند. بنابراین جهت حفظ و پایداری تالاب ها، مدیریت صحیح و اصولی آنها اهمیت داشته و نیاز به مطالعات مختلف هیدروژئولوژی و هیدرولوژی دارد. تالاب برم شور یکی از مهم ترین تالاب های استان خوزستان بوده که جهت مصارف مختلف شرب و کشاورزی استفاده می شود. این تالاب در بین سازند تبخیری گچساران قرار گرفته است. هیچ منبع تغذیه کننده دائمی سطحی در اطراف تالاب وجود ندارد و از طرفی دیگر با توجه به خشکسالی های اخیر و کمبود شدید منابع آب، این تالاب در طول سال دارای آب می باشد. تاکنون هیچ گونه مطالعه ای بر روی این تالاب انجام نشده است. جهت تعیین منشا و منبع اصلی تغذیه‌کننده این تالاب نیاز به محاسبه بیلان هیدروژئولوژیکی می باشد. در این راستا نقشه هم عمق آب تالاب، تغییرات تراز سطح آب تالاب در طول یک سال به طور ماهانه، حوضه آبگیر آن و پارامترهای مختلف ورودی و خروجی بیلان محاسبه گردید. حداکثر عمق این منبع ‌آبی مهم با توجه به اندازه گیری انجام شده در دوره آماری فصل خشک (شهریور) در حدود 3 متر بوده است. بررسی خصوصیات هیدرژئولوژیکی و بیلان آبی تالاب نشان داد که بیلان آبی تالاب برم شور مثبت می باشد به‌طوری‌که سالانه 10912متر مکعب آب وارد تالاب می شود که نشانگر وجود یک منبع تغذیه کننده زیرزمینی به تالاب است. بنابراین ضمن ارزیابی توسعه کارست منطقه و با توجه به مطالعات ایزوتوپی و ارتباط هیدرولیکی، تاقدیس آهکی آسماری محتمل ترین منشا تغذیه‌کننده تالاب برم شور در نظر گرفته شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        54 - ترکیب الگوریتم خوشه¬بندی Fuzzy c-means با شبکه عصبی پرسپترون چند لایه برای افزایش دقت تخمین غلظت عناصر ژئوشیمیایی، مثال موردی – محدوده شرقی کانسار مس پورفیری سوناجیل
        محرم  جهانگیری سیدرضا  قوامی ریابی بهزاد  تخم¬چی
        روش های شناسایی الگو توانایی کشف روابط پنهان موجود در بین داده های اکتشافی را دارند و با بهره-گیری از این روش ها، الگوی پراکندگی ژئوشیمیایی حاکم بر عناصر در محدوده مورد مطالعه قابل شناسایی و تعمیم است. یکی از روش های شناسایی الگو، شبکه عصبی چند لایه است که در تخمین غل چکیده کامل
        روش های شناسایی الگو توانایی کشف روابط پنهان موجود در بین داده های اکتشافی را دارند و با بهره-گیری از این روش ها، الگوی پراکندگی ژئوشیمیایی حاکم بر عناصر در محدوده مورد مطالعه قابل شناسایی و تعمیم است. یکی از روش های شناسایی الگو، شبکه عصبی چند لایه است که در تخمین غلظت عناصر ژئوشیمیایی در مطالعات معدنی استفاده می شود و دقت قابل قبولی ارائه می نماید. در این مطالعه، روش شبکه عصبی چند لایه به‌عنوان تخمینگر انتخاب شده و با 1755 نمونه سنگی آنالیز شده با روش ICP، طراحی تخمینگر انجام پذیرفته است. در تحلیل ها برای بالا بردن دقت تخمین شبکه عصبی از الگوریتم خوشه بندی FCM استفاده شده است. پس از شناسایی تعداد خوشه بهینه موجود در داده های ژئوشیمیایی، اقدام به خوشه بندی شده و مجموعه داده برای طراحی تخمینگر ها از داده های خوشه بندی شده انتخاب شد. نتایج به‌دست‌آمده نشان داد که استفاده از داده های خوشه بندی شده، دقت تخمین را 13 درصد افزایش داده و میانگین دقت تخمینگرهای عناصر ژئوشیمیایی که در حالت استفاده از کل داده ها برابر 75 درصد بود به 88 درصد افزایش یافته است. عناصری با دقت های پایین در حالت استفاده از کل داده ها، در حالت استفاده از داده های خوشه بندی شده افزایش قابل ملاحظه ای از خود نشان داده و خطای تخمین (MSE) در حالت استفاده از داده های خوشه بندی به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده است و میانگین خطا از مقدار 079/0 با کاهشی 3 برابری به 025/0 رسیده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        55 - دولومیت¬ها و برش¬ها¬ در معدن فلوئوریت کمرپشت، سازند الیکا، البرز مرکزی
        مهشید  مهدوی بهنام  شفیعی آرش  امینی میثم  رسولی
        کانی سازی فلوئوریت در معدن کمرپشت، شرق البرز مرکزی، عمدتاً در سنگ های آهک دولومیتی سازند کربناته الیکا رخ داده است. هدف از این پژوهش شناسایی انواع دولومیت ها و برش ها بر پایه مطالعات میکروسکوپی (نور عبوری و نور کاتدولومینسانس) و ساخت و بافت کانسنگ برای دست یابی به ال چکیده کامل
        کانی سازی فلوئوریت در معدن کمرپشت، شرق البرز مرکزی، عمدتاً در سنگ های آهک دولومیتی سازند کربناته الیکا رخ داده است. هدف از این پژوهش شناسایی انواع دولومیت ها و برش ها بر پایه مطالعات میکروسکوپی (نور عبوری و نور کاتدولومینسانس) و ساخت و بافت کانسنگ برای دست یابی به الگوهای احتمالی تشکیل آ ن ها با هدف کاربرد در ژنز این کانسار بوده است. به‌کارگیری روش های مذکور و ارتباط زمانی و مکانی دولومیت ها با فلوئوریت منجر به شناسایی دو گروه عمده (1) دولومیکرایت های فاقد لومینسانس قبل از کانی سازی موجود در زمینه سنگ آهک دولومیتی میزبان و (2) دولومیکرواسپارایت-دولواسپارایت های با لومینسانس قرمز تا نارنجی-زرد همراه و همزاد با کانی سازی در معدن فلوئوریت کمرپشت گردید. دولومیکرایت های قبل از کانی سازی با منشاء دیاژنتیک از نوع تدفینی کم ژرفا تا ژرف معرفی شدند، در حالی که دولومیکرواسپارایت ها و دولواسپارایت های همراه و همزاد با کانی سازی، محصول تبلور مجدد دولومیکرایت‌های اولیه سنگ میزبان و یا نهشته شدن از محلول های گرمابی (شوراب های حوضه ای) مسبب دگرسانی دولومیتی تفسیر شدند. برش های انحلالی-ریزشی و گسلی در مقایسه با برش های دیاژنتیک سیمای غالب کانی سازی در معدن کمرپشت بودند که به عنوان شواهدی بر منشأ دیرزاد کانی سازی فلوئوریت در زون های پُرعیار معدن کمرپشت قلمداد شدند و احتمالاً حاصل عملکرد فرآیندهای بعد از دیاژنز (تکتونیک و شوراب های حوضه ای) بر سنگ های آهکی دولومیتی و واحدهای سنگی پوشاننده آنها (سنگ های تخریبی گروه شمشک) می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        56 - مطالعه عوامل موثر بر کانه¬زایی معدن مس- طلای پورفیری- اپی¬ترمال سوناجیل، با استفاده از مطالعات سنجش ازدور، کانی¬شناسی و زمین¬شیمی
        محمد معانی جو طیبه  رمضانی سعید  علیپور
        به منظور شناسایی عوامل موثر بر کانی سازی معدن مس- طلای پورفیری- اپی ترمال سوناجیل به بررسی سنجش از دور، کانی شناسی و زمین شیمی پرداخته شد. بعد از حذف پوشش گیاهی توسط روش شاخص بهنجار شده پوشش گیاهی و اثرات بازتابش خورشیدی، خطای دستگاهی و اثرات توپوگرافی و آلبدو توسط روش چکیده کامل
        به منظور شناسایی عوامل موثر بر کانی سازی معدن مس- طلای پورفیری- اپی ترمال سوناجیل به بررسی سنجش از دور، کانی شناسی و زمین شیمی پرداخته شد. بعد از حذف پوشش گیاهی توسط روش شاخص بهنجار شده پوشش گیاهی و اثرات بازتابش خورشیدی، خطای دستگاهی و اثرات توپوگرافی و آلبدو توسط روش لاگ بازماندی (LR)، روش های نسبت باندی (BR)، ترکیب کاذب رنگی (FCC)، تحلیل مولفه اصلی (PCA) و فیلترینگ تطبیق یافته تنظیم اختلاط (MTMF) برای شناسایی زون های دگرسانی اصلی منطقه مورد مطالعه به کار رفت و دگرسانی های فیلیک، آرژیلیک پیشرفته و پروپلیتیک آشکار شدند. دگرسانی های مذکور توسط مطالعات کانی شناسی تایید شدند. همچنین بررسی زمین شیمی نمونه کل توده پورفیری سوناجیل ترکیب میکرودیوریتی و شوشونیتی و پس از کوهزایی بودن معدن سوناجیل را مشخص کرد. در پایان، اختلاف تراکم گسلش، ترکیب ماگمای منشا و عمق کانه زایی از عوامل موثر بر کانه زایی معدن سوناجیل ذکر شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        57 - قطعه‌بندی پهنه¬ی گسله شتری با استفاده از تحلیل¬های ساختاری، ریخت زمین ساختی، لرزه‌ای و فرکتالی
        مرتضی  موسوی راضیه  عباس پور محمود رضا  هیهات
        پهنه ی فعال گسله شتری (در پایانه ی شمالی گسل نایبند)، دارای سازوکار معکوس با مؤلفه ی امتدادلغز راستگرد است. مطالعه تصاویر ماهواره ای، عدم یکپارچگی گسل و قطعه- قطعه بودن آن را نشان می دهد. در این پژوهش، قطعه‌بندی گسل براساس ناپیوستگی هندسی انجام و دو قطعه ی شمالی(امتدا چکیده کامل
        پهنه ی فعال گسله شتری (در پایانه ی شمالی گسل نایبند)، دارای سازوکار معکوس با مؤلفه ی امتدادلغز راستگرد است. مطالعه تصاویر ماهواره ای، عدم یکپارچگی گسل و قطعه- قطعه بودن آن را نشان می دهد. در این پژوهش، قطعه‌بندی گسل براساس ناپیوستگی هندسی انجام و دو قطعه ی شمالی(امتدادN40W) و جنوبی(امتداد N20W) معرفی گردید که کلیه قطعات سازوکار معکوس با مؤلفه ی امتدادلغز راستگرد دارند. در میزان ارزیابی فعالیت گسل، با تکیه بر ابعاد فرکتالی زمین‌لرزه‌ها (Ds= 1/60, DN=1/73) و شکستگی ها (Ds=0/43, DN=0/68)، و شاخصه های ریخت زمین ساختی از قبیل شاخص شیب رودخانه(SLs=1703/27 , SLN=1526/7)، سینوسیته ی کانال رودخانه (SS=1/24 , SN=1/27)، سینوسیته ی پیشانی کوهستان (Smfs=1/1 , SmfN=1/07) ، نسبت V(Vs=0/7 , VN=0/9) و داده های ساختاری و لرزه ای، قطعه جنوبی به‌عنوان فعال ترین بخش معرفی می شود. بیش ترین فراوانی زلزله های ثبت‌شده و بزرگترین زلزله دستگاهی ثبت شده با بزرگای 4/7 ریشتر مربوط به قطعه ی جنوبی است، که نشان‌دهنده‌ی پتانسیل بالای لرزه خیزی گسل در این قطعه می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        58 - ماگماتیسم فرورانش جزایر کمانی کرتاسه پسین در لبه شمالی ایران مرکزی، جنوب‎غرب سبزوار
        الهام میرزاکاظمی حبیب  قاسمی فردین  موسیوند ویلیام  گریفین
        در لبه شمالی زون ایران مرکزی در جنوب غرب سبزوار، توالی ضخیمی از سنگ های آذرین-رسوبی به سن کرتاسه پسین برونزد دارد. سنگ‎های آذرین شامل انواع خروجی (تراکی‎آندزیت، داسیت و ریولیت) و نفوذی نیمه عمیق (گابرو، گابرودیوریت، دیوریت و گرانیت) هستند. این سنگ‎های آذرین، ویژگی های ز چکیده کامل
        در لبه شمالی زون ایران مرکزی در جنوب غرب سبزوار، توالی ضخیمی از سنگ های آذرین-رسوبی به سن کرتاسه پسین برونزد دارد. سنگ‎های آذرین شامل انواع خروجی (تراکی‎آندزیت، داسیت و ریولیت) و نفوذی نیمه عمیق (گابرو، گابرودیوریت، دیوریت و گرانیت) هستند. این سنگ‎های آذرین، ویژگی های زمین شیمیایی سنگ های ماگمایی پهنه-های فرورانش جزایر کمانی را دارند و در نمودارهای تمایز محیط زمین‎ساختی در این قلمرو قرار می گیرند. ماگمای مادر این سنگ‎ها دارای سرشت تولئیت جزایر کمانی بوده و از ذوب بخشی یک منشأ گوشته‎ای تهی شده اسپینل لرزولیتی در خلال بسته شدن حوضه اقیانوسی نئوتتیس سبزوار در کرتاسه پسین حاصل شده است. این منشأ گوشته‎ای تهی شده تحت تأثیر سیال های متاسوماتیک حاصل از آب زدایی ورقه اقیانوسی فرورانده شده نئوتتیس قرار داشته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        59 - الگوی ساختاری بخش خاوری توده پریدوتیتی ده‌شیخ، آمیزه افیولیتی اسفندقه، جنوب باختر ایران
        صحرا  جلالت وکیل‌کندی مجید  شاه‌پسند زاده مهدی  هنرمند حمید احمدی پور
        توده پریدوتیتی ده‌شیخ به عنوان بخشی از آمیزه‌های افیولیتی اسفندقه در جنوب بافت، در استان کرمان قرار دارد. مطالعه ساختارهای مجموعه‌های افیولیتی به لحاظ درک ژئودینامیک کمربندهای کوهزایی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش، عناصر ساختاری بخش خاوری توده پریدوتیتی ده‌ش چکیده کامل
        توده پریدوتیتی ده‌شیخ به عنوان بخشی از آمیزه‌های افیولیتی اسفندقه در جنوب بافت، در استان کرمان قرار دارد. مطالعه ساختارهای مجموعه‌های افیولیتی به لحاظ درک ژئودینامیک کمربندهای کوهزایی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش، عناصر ساختاری بخش خاوری توده پریدوتیتی ده‌شیخ مورد مطالعه قرار گرفته و الگوی دگرشکلی حاکم بر منطقه و ارتباط آن با کمربند کوهزایی زاگرس مطالعه شده است. چین‌خوردگی نوارهای کرومیتیتی، دایک‌های دونیتی- پیروکسنیتی و توسعه پهنه‌های برشی شکل‌پذیر تا شکننده (گسل‌ها و رگه‌های منیزیت) ساختارهای اصلی این منطقه را شکل داده‌اند. شواهد ساختاری نشان‌دهنده رویداد دو مرحله متوالی دگرشکلی کششی/ تراکششی (D1) و ترافشارشی راست‌بر (D2) در این منطقه است. دگرشکلی کششی/ تراکششی اولیه در یک محیط پشت قوسی حین صعود توده پریدوتیتی ده‌شیخ سبب جای‌گزینی این گوشته لیتوسفری در اعماق کم پوسته با دگرشکلی کرومیتیت‌ها و تزریق دایک‌های دونیتی- پیروکسنیتی شده است. دگرشکلی ترافشارشی راست‌بر بعدی با تشکیل پهنه‌های برشی شکل‌پذیر- شکننده موجب جایگزینی آن در پهنه دگرگونی فشار بالا- درجه حرارت پایین سنندج- سیرجان شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        60 - ارزیابی نهشته‌های منسوب به سازند گورپی بر مبنای نانوفسیل¬های آهکی واقع در جنوب غرب بروجن، استان چهار محال و بختیاری
        سعیده  سنماری فریبا  فروغی
        نانوفسیل های آهکی از گروه هاي فسیلی مفید در تعیین سن نسبی نهشته هاي کرتاسه هستند. در این مطالعه 445 متر از ضخامت سازند گورپی واقع در ناودیس کوه سبز در جنوب غرب بروجن بر اساس نانوفسیل های آهکی مورد بررسی قرارگرفت. بررسی نانوفسیل های آهکی در این نهشته ها منجر به تشخیص 20 چکیده کامل
        نانوفسیل های آهکی از گروه هاي فسیلی مفید در تعیین سن نسبی نهشته هاي کرتاسه هستند. در این مطالعه 445 متر از ضخامت سازند گورپی واقع در ناودیس کوه سبز در جنوب غرب بروجن بر اساس نانوفسیل های آهکی مورد بررسی قرارگرفت. بررسی نانوفسیل های آهکی در این نهشته ها منجر به تشخیص 20 جنس و 37 گونه شد. در این مطالعه، بر اساس پراکندگی شاخص های نانوفسیلی، هفت زون زیستی تعیین شد که شامل زون های زیر می باشد: Calculites obscurus Zone (CC17/ late Santonian- early Campanian), Aspidolithus parcus Zone (CC18/ early Campanian), Calculites ovalis Zone (CC19/ late Early Campanian), Ceratolithoides aculeus Zone (CC20/ late Early Campanian), Quadrumsi ssinghii Zone (CC21/ early Late Campanian), Quadrum trifidum Zone (CC22/ late Late Campanian), Tranolithus phacelosus Zone (CC23/ latest Campanian-early Maastrichtian) که با بخش فوقانی زون NC17 تا زون NC20 و زون زیستی UC13 - UC17 مطابقت دارد. بر این اساس سن محدوده مورد مطالعه از اواخر سانتونین پسین/ کامپانین پیشین تا اواخر کامپانین پسین/ ماستریشتین پیشین پیشنهاد می شود. مطالعه سازند گورپی در برش ناودیس کوه سبز نشان می دهد رسوب‌گذاری این سازند در اواخر سانتونین پسین/ کامپانین پیشین آغاز شده و تا اواخر کامپانین پسین/ ماستریشتین پیشین ادامه داشته است. سپس با کاهش عمق حوضه رسوبی نهشته های متعلق به سازند تاربور به‌صورت تدریجی بر روی سازند گورپی گذاشته شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        61 - تحلیل رژیم تنش در مخزن هیدروکربوری و پایداری دیواره چاه در میدان شاه دنیز، حوضه خزر
        پروانه  علیزاده سعید محمد حسنپور صدقی علی  کدخدائی ملک محمد گیتی
        ناپایداری دیواره چاه یکی از مشکلات اساسی در عملیات حفاری چاه‌های نفت و گاز است. تحلیل و پیش‌بینی ناپایداری دیواره چاه از اهمیت ویژه‌ای برخورداراست. از موارد دارای اهمیت در ناپایداری مشخص کردن رژیم تنشی و اندازه‌گیری مقدار تنش ها می باشد. این مطالعه در یکی از میدان‌های ح چکیده کامل
        ناپایداری دیواره چاه یکی از مشکلات اساسی در عملیات حفاری چاه‌های نفت و گاز است. تحلیل و پیش‌بینی ناپایداری دیواره چاه از اهمیت ویژه‌ای برخورداراست. از موارد دارای اهمیت در ناپایداری مشخص کردن رژیم تنشی و اندازه‌گیری مقدار تنش ها می باشد. این مطالعه در یکی از میدان‌های حوضه خزر جنوبی در ایران انجام شده است. و رژیم تنشی فشارشی در میدان مورد مطالعه با توجه به مشاهدات تکتونیکی بزرگ مقیاس و نشانه‌های تنش ناحیه‌ای شناسایی شده است. با داده های صوتی و چگالی و فشار منفذی پیش‌بینی شده از روش ایتون، بزرگی تنش‌های برجا مورد محاسبه قرار گرفته است. این مطالعه تاثیر شیب و آزیموت را روی ناپایداری چاه در رژیم گسلی فشارشی ارائه می‌دهد. در این مطالعه برای محاسبه پایداری در آزیموت و شیب‌های مختلف از معیار گسیختگی اصلاح شده لید استفاده شده است.مطالعه پایداری در این میدان توسط نرم افزار STABview انجام شده است و نتایج نشان می دهد که پایداری در امتداد آزیموت تنش افقی حداکثر (NE-SW) مشکلات کمتری نسبت به سایر جهات دارد. در یک مسیر نزدیک به جهت تنش افقی حداقل، چاه قائم بیشترین پایداری را دارد. اما در جهت نزدیک به جهت تنش افقی حداکثر چاه افقی بهترین گزینه می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        62 - تعیین منشا سیال کانه¬ساز در کانسار روی و سرب گل¬زرد، الیگودرز با استفاده از مطالعات زمین شیمیایی و میان‌بارهای سیال
        علیرضا  زراسوندی منا  صامتی زهرا  فریدونی محسن  رضایی هاشم  باقری
        کانسار روی و سرب گل زرد در شمال شرق شهرستان الیگودرز (استان لرستان)، در فیلیت ها و ماسه‌سنگ‌های تریاس بالایی- ژوراسیک در زون ساختاری سنندج سیرجان رخنمون دارد. کانه زایی در این کانسار شامل اسفالریت، گالن و کالکوپیریت است که عمدتاً در امتداد رگه های کوارتزی قرارگرفته‌اند. چکیده کامل
        کانسار روی و سرب گل زرد در شمال شرق شهرستان الیگودرز (استان لرستان)، در فیلیت ها و ماسه‌سنگ‌های تریاس بالایی- ژوراسیک در زون ساختاری سنندج سیرجان رخنمون دارد. کانه زایی در این کانسار شامل اسفالریت، گالن و کالکوپیریت است که عمدتاً در امتداد رگه های کوارتزی قرارگرفته‌اند. دو افق کانه زا، فیلیت های با کانه زایی بالا و ماسه سنگ های دگرگون‌شده با کانه زایی اندک می باشند. مطالعات کانی‌شناسی نشان می‌دهد که گالن، اسفالریت و کالکوپیریت کانه های فلزی و کوارتز نیز مهم ترین کانی باطله در کانسار مورد مطالعه می‌باشد. شواهد نشان می‌دهد کانه زایی در کانسار گل زرد، همزاد و دیرزاد می‌باشد. بارزترین الگوی ساختاری در منطقه، کانه زایی چینه‌کران است .هدف از انجام این مطالعه، تعیین نوع و ویژگی های سیال کانه ساز در تفکیک افق های کانه زا بعلاوه تعیین منشا سیال کانه ساز در کانسار گل زرد می‌باشد. غنی‌شدگی LREE، (La/Lu میانگین 8/4) و بی هنجاری مثبت Eu (میانگین 67/1) شرایط کاهشی و سیال گرمابی را نشان می‌دهد. داده های میانبار سیال دمای همگن‌شدگی °C5/199-139، شوری (wt%equ.NaCl) 38/30-21/5 و چگالی (gr/cm3) 1/1-9/0 را در کانسار نشان می‌دهد. بررسی سیر تکاملی سیال، نشان‌دهنده اختلاط هم‌دمای سیالات در حین کانه زایی است که شامل اختلاط سیالات گرمابی با آب دریا و همچنین آب جوی می‌باشد. می‌توان گفت، خروج سیال گرمابی از عمق، ورود به محیط دریایی و کاهش دما در اثر اختلاط با آب دریا، بالاآمدن تا نزدیک سطح آب دریا، ورود به رسوبات دریایی و چرخش در فضاهای خالی این رسوبات و سپس، آبشویی فلزات از رسوبات و ته‌نشست آن‌ها در امتداد فضاهای خالی و رگه‌های کوارتزی صورت گرفته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        63 - زمین¬شناسی، ژئوشیمی و الگوی تشکیل کانه¬زایی آهن¬ در توالی آتش¬فشانی- رسوبی ژوراسیک کانسار داش¬آغل، شمال شرق بوکان، پهنه سنندج- سیرجان
        سجاد  مغفوری مهدی موحدنیا مهدی  مرادی
        کانه زایی آهن در کانسار داش آغل در شمال شرق شهرستان بوکان، در توالی آتشفشانی-رسوبی ژوراسیک رخ داده است. سنگ میزبان کانه زایی در این کانسار ماسه سنگ و توف های کربناته می باشند. با توجه به ژئومتری و ساخت و بافت ماده معدنی، دو تیپ کانه زايی در منطقه قابل تشخيص است. کانه زا چکیده کامل
        کانه زایی آهن در کانسار داش آغل در شمال شرق شهرستان بوکان، در توالی آتشفشانی-رسوبی ژوراسیک رخ داده است. سنگ میزبان کانه زایی در این کانسار ماسه سنگ و توف های کربناته می باشند. با توجه به ژئومتری و ساخت و بافت ماده معدنی، دو تیپ کانه زايی در منطقه قابل تشخيص است. کانه زايی تيپ اوليه که کانه زايی اصلی، اولیه و عمده در منطقه بوده و هم روند با لايه‌بندی سنگ میزبان است. ماده معدنی در این نوع کانه زایی با بافت‌های توده‌ای، لامينه، دانه‌پراکنده همراه با سيليس، توف و آهک می باشد. کانی شناسی کانسنگ شامل هماتیت، مگنتیت، لیمونیت و گوتیت بوده و به‌صورت پراکنده کانی پیریت نیز مشاهده شده است. کانی های گانگ از جمله کوارتز، کلسیت، کلریت و فلدسپار ماده معدنی را همراهی می کند. کانه‌زايی نوع دوم، شامل مجموعه ای از رگه های ثانویه و قطع کننده لایه بندی سنگ میزبان می باشد که در راستای گسل‌های نرمال تشکیل شده بافت ماده معدنی شامل برشی و رگه-رگچه ای است. با توجه به مجموع ويژگی های شاخص کانه زایی در کانسار داش آغل از قبيل جايگاه خاص چينه ای، ژئومتری ماده معدنی، بافت، توالی پاراژنتيک کانی ها و کانه ها و ويژگی‌های ژئوشیمیایی، کانسار آهن داش آغل يک نهشته چينه سان، با ميزبان ماسه سنگ- توف کربناتی هست که در توالی آتش فشانی-رسوبی ژوراسیک و در يک حوضه کم‌عمق تشکيل شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        64 - کاربرد مدل EPM در ارزیابی فرسایش خاک (مطالعه موردی، حوزه شازند)
        علی‌محمد  رجبی عادل  یاوری حمیدرضا  سلوکی
        در این مقاله با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی با دقت10×10 متر، حوضه آبریز شازند شبیه سازی و پارامترهای مختلف مورد نیاز به‌صورت لایه های رقومی در محیط ArcGIS تعریف شده است. سپس با استفاده از مدل EPM نقشه پهنه بندی فرسایش این حوضه در محدوده سد ساوه تهیه و میزان تول چکیده کامل
        در این مقاله با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی با دقت10×10 متر، حوضه آبریز شازند شبیه سازی و پارامترهای مختلف مورد نیاز به‌صورت لایه های رقومی در محیط ArcGIS تعریف شده است. سپس با استفاده از مدل EPM نقشه پهنه بندی فرسایش این حوضه در محدوده سد ساوه تهیه و میزان تولید رسوب سالیانه آن برآورد شده است. در ادامه، خروجی حاصل از مدل با روش هیدرومتری مقایسه شده است. بر اساس نتایج حاصل از مدل EPM، میزان تولید رسوب سالیانه در ایستگاه های پل دوآب، بازنه، توره و شازند به ترتیب برابر با 81/288103، 83/18963، 2/43079 و 76/20583 و مطابق با روش هیدرومتری به ترتیب معادل با 42/335285، 42/23937، 09/36459 و 69/42781 تن در سال پیش بینی می شود. مقایسه نتایج حاصل از مدل EPM با روش هیدرومتری در ایستگاه‌های پل دوآب، توره، شازند و بازنه به ترتیب 86، 82، 48 و 79 درصد هم خوانی نشان می دهد. ارزیابی ها نشان می دهد که مدل EPM در برآورد حداکثر رسوب سالیانه از دقت قابل قبولی برخوردار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        65 - منشأ سیال کانه¬ساز و عوامل مؤثر در ته¬نشست طلا در کانسار داشکسن (شمال¬خاور قروه): شواهد ساختاری، ریزدماسنجی و ایزوتوپ¬های پایدار O-H
        محمد مرادی زهرا اعلمی نیا ابراهیم طالع فاضل رضا  علی‌پور
        خطواره ماگمایی قروه-تکاب، در میان پهنه های ارومیه-دختر و سنندج-سیرجان، مهم ترین معادن طلا مانند داشکسن و زرشوران را در بردارد. کانسار داشکسن در استان کردستان قرار گرفته است و یکی از بزرگ‌ترین کانسارهای طلا در سطح خاورمیانه است. داسیت پورفیری و برش عمدتا میزبان طلا هستند چکیده کامل
        خطواره ماگمایی قروه-تکاب، در میان پهنه های ارومیه-دختر و سنندج-سیرجان، مهم ترین معادن طلا مانند داشکسن و زرشوران را در بردارد. کانسار داشکسن در استان کردستان قرار گرفته است و یکی از بزرگ‌ترین کانسارهای طلا در سطح خاورمیانه است. داسیت پورفیری و برش عمدتا میزبان طلا هستند. برخلاف مطالعات تفصیلی گذشته، هنوز در ارتباط با ژنز داشکسن اختلاف نظر وجود دارد. در اینجا منشا و تکامل سیالات کانسارساز را به کمک بررسی های میانبار سیال و ایزوتوپ های پایدار نشان می دهیم. در داشکسن، برش و کانه زایی توسط گسل های پرشیب با روند شمال شمال خاور-جنوب جنوب باختر تحمیل شده است. و منطقه معدنی داشکسن در یک پهنه برشی حاصل از عملکرد دو گسل راستگرد قرار گرفته است. نواحی دگرسانی در سطح، فیلیک، سیلیسی، تورمالینی، آرژیلیک و کمتر پروپلیتیک هستند. کانی های سولفیدی عبارتند از پیریت، مارکازیت، آرسنوپیریت، استیبنیت، کالکوپیریت و کمتر بورنیت، اسفالریت، گالن همراه با کوارتز، تورمالین، سریسیت، کلسیت و کلسدونی. نتایج اندازه گیری میکروترمومتری یک بازه ای از درجات همگن شدگی بین 183 تا 260 درجه سانتی گراد با شوری 97/15 تا 06/17 درصد را نشان می دهد. ترکیب ایزوتوپ اکسیژن کوارتز و تورمالین به ترتیب در محدوده 6/6 تا 9/9 و 5/8 تا 3/12 پرمیل و مقدار دوتریم فلوید کوارتز و تورمالین بترتیب بین 51- تا 81- و 93- تا 111- پرمیل می باشد. در ادغام با مطالعات گذشته، همه این اطلاعات یک مهاجرت از یک سامانه طلای پورفیری (مرحله 1) با منشا ماگمایی را به گرمابی کم-سولفید (مرحله 3) پیشنهاد می کنند. مرحله 2 در طول ریزش و فوران دهانه آتشفشان رخ داده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        66 - بررسی رخداد کانه¬زایی در کانسار مس آبگاره، جنوب دامغان: براساس شواهد زمین¬شناسی، کانی¬شناسی و زمین¬شیمی
        راضیه مهابادی محمد حسنپور صدقی
        نوار آتش‌فشانی-رسوبی طرود-چاه شیرین در جنوب فروافتادگی کویر چاه جم (جنوب شرق دامغان)، میزبان رخدادها و ذخایر معدنی بی شماری همچون سرب و روی، مس، نقره و طلا است که کانسار مس آبگاره در بخش شمال شرقی این نوار قرار دارد. محدوده کانسار از نظر سنگ شناسی شامل سنگ های آتش‌فشانی چکیده کامل
        نوار آتش‌فشانی-رسوبی طرود-چاه شیرین در جنوب فروافتادگی کویر چاه جم (جنوب شرق دامغان)، میزبان رخدادها و ذخایر معدنی بی شماری همچون سرب و روی، مس، نقره و طلا است که کانسار مس آبگاره در بخش شمال شرقی این نوار قرار دارد. محدوده کانسار از نظر سنگ شناسی شامل سنگ های آتش‌فشانی با ترکیب آندزیت، آندزیت بازالتی و بازالت و به مقدار کمتر آذرآواری (کریستال توف) به سن ائوسن میانی-بالایی می باشد. ماهیت این سنگ ها، کالک-آلکالن غنی از پتاسیم تا شوشونیتی است که از دید جایگاه زمین ساختی، در موقعیت کمان ماگمایی مرتبط با پهنه فرورانش قرار می گیرند. براساس مشاهدات صحرایی و مطالعات کانه نگاری، کانه زایی در دو مرحله هیپوژن و سوپرژن و هوازدگی صورت گرفته است. کانه های زون هیپوژن عموماً پیریت، کالکوپیریت و بورنیت می باشند؛ درحالی‌که کالکوسیت، کوولیت، مالاکیت و کریزوکولا به عنوان کانی های اصلی زون سوپرژن مطرح هستند. شکستگی های حاصل از عملکرد گسل ها در سنگ هاي منطقه، محل مناسبی برای نفوذ محلول‌های گرمابی ایجاد کرده است و کنترل کننده اصلی کانی سازی محسوب می شوند. مطالعات زمین شیمیایی نشان می دهد که عنصر مس بیشترین همبستگی را با نقره دارد. این در حالی است که این عنصر کانی مستقلی تشکیل نداده است و احتمالاً در شبکه کانی های مس دار، جایگزین مس شده است. سنگ های آتش‌فشانی مورد مطالعه در نمودار به هنجار شده نسبت به کندریت و گوشته اولیه دارای غنی شدگی قابل ملاحظه ای از عناصرLREE و LILE نسبت بهHREE وHFSE و بی هنجاری منفی از عناصر Ti و Nb هستند. بر اساس نمودارهای مربوطه، سنگ های منطقه مورد مطالعه از گوشته غنی شده منشاء گرفته و تبلور تفریقی نقش اساسی را در تحول سنگ ها بر عهده داشته است. بر پایه مجموعه شواهد سنگ شناسی، کنترل ساختاری کانی سازی، نوع دگرسانی و گسترش آن و کانی شناسی ساده می توان نتیجه گرفت که کانه زایی در محدوده آبگاره مربوط به یک سامانه واحد کانه زایی است که در ارتباط با تکامل سیالات گرمابی کانه دار، سبب تشکیل کانه زایی رگه ای مس شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        67 - زون بندی ژئومکانیکی سازندهای فراقان، زاکین و سرچاهان بر اساس مطالعات رسوب‌شناسی و مکانیک سنگی در یکی از میادین خلیج فارس
        مهران  کلهری هوشنگ  مهرابی ابراهیم  سفیداری حسن  اشراقی بهنام  واعظ لیواری
        مطالعات ژئومکانیکی در بحث های تحلیل پایداری چاه، تکمیل چاه، تعیین جهت‌یابی حفاری چاه، طراحی و اجرای شکاف هیدرولیکی، تولید شن و نشست در میدان های هیدروکربوری کاربرد اساسی دارد. پارامترهای مکانیک سنگی با تغییرات سنگ-شناسی دچار تغییر می شوند. در این مطالعه با به دست آوردن چکیده کامل
        مطالعات ژئومکانیکی در بحث های تحلیل پایداری چاه، تکمیل چاه، تعیین جهت‌یابی حفاری چاه، طراحی و اجرای شکاف هیدرولیکی، تولید شن و نشست در میدان های هیدروکربوری کاربرد اساسی دارد. پارامترهای مکانیک سنگی با تغییرات سنگ-شناسی دچار تغییر می شوند. در این مطالعه با به دست آوردن پارامترهای مکانیک سنگی به‌صورت پیوسته، برای سازندهای فراقان، زاکین و سرچاهان در یکی از میادین خلیج فارس، به خوشه‌بندی این پارامترها پرداخته شده است. نتایج خوشه‌بندی منجر به استخراج 6 خوشه با ویژگی های مکانیک سنگی متفاوت گردید. از طرفی با مطالعات سنگ‌شناسی (رخساره ها، سیمان شدگی و دیاژنز) 5 رخساره با مشخصات سنگ‌شناسی و سیمان شدگی متفاوت تعیین شده که شامل رخساره های ماسه سنگی کواتز آرنایتی و آرکوزی، شیلی، گلسنگ قرمز و کربناته می باشد. انطباق بین رخساره های رسوبی و ژئومکانیکی برقرار گردید. با توجه به مطالعات سنگ‌شناسی و ژئومکانیکی، بازه عمقی مورد مطالعه به 7 بخش تقسیم شده و چگونگی تغییرات پارامترهای مکانیک سنگی با تغییرات لیتولوژی مورد بررسی قرار گرفته، و تأثیر تغییر در جنس سنگ، سیمان شدگی و فشردگی بر پارامترهای مکانیک سنگی مورد ارزیابی قرار گرفته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        68 - کانه‌زایی طلای ‌اپی‌ترمال با سنگ میزبان کربناتی کاوند، جنوب‌غرب زنجان
        نادیا پرتاک مسعود  علی‌پوراصل
        محدوده کاوند در جنوب‌غرب زنجان و در بخش سلطانیه از پهنه ایران مرکزی قرار دارد. توالی‌های سنگی پرکامبرین‌پسین-کامبرین‌پیشین سنگ میزبان کانه‌زائی هستند، در این میان بخش عمده کانه‌زائی با سنگ‌های دولومیتی سازند سلطانیه همراه است. کانه‌زائی به شکل‌های انبوهه‌ای، رگه-رگچه‌ای چکیده کامل
        محدوده کاوند در جنوب‌غرب زنجان و در بخش سلطانیه از پهنه ایران مرکزی قرار دارد. توالی‌های سنگی پرکامبرین‌پسین-کامبرین‌پیشین سنگ میزبان کانه‌زائی هستند، در این میان بخش عمده کانه‌زائی با سنگ‌های دولومیتی سازند سلطانیه همراه است. کانه‌زائی به شکل‌های انبوهه‌ای، رگه-رگچه‌ای و پرشدگی فضاهای خالی کارستی مشاهده می‌شود. دگرسانی‌های اکسیدآهنی، کربناتی و سیلیسی در منطقه غالب است. هماتیت، اسپکیولاریت، طلا، کالکوپیریت، پیریت، کالکوسیت، مالاکیت، آزوریت، گوتیت و لیمونیت کانی‌ های معدنی، درحالی‌که کوارتز، باریت، کلسیت و دولومیت کانی های باطله کانه زایی را تشکیل می دهند. آهن و طلا عناصر مهم کانسارساز در این منطقه هستند. مقدار متوسط آهن و طلا در کانه‌زایی کاوند به‌ترتیب 7/15 درصد (بیشینه 4/28 درصد) و 3/1 گرم در تن (بیشینه 6/14 گرم در تن) است. داده‌های زمین‌شیمیایی همبستگی مثبت بالایی را میان طلا با نقره، آرسنیک، آنتیموان، مس، روی، کادمیم، و باریم نشان می‌دهد. مطالعات میانبارهای سیال بر روی کوارتز از نمونه‌هایی با همیافتی کانی‌شناسی کوارتز+سولفید+طلا و اکسیدهای‌آهن+باریت+کوارتز+طلا متوسط درجه حرارت 84/277 درجه‌سانتی‌گراد و شوری 67/3 درصد وزنی معادل نمک طعام را ثابت می‌کند. کانه‌زائی به‌احتمال در فشار کمتر از 200 اتمسفر و عمق بیش از 700 متری تشکیل شده است. تجزیه میکروپروبی چند‌عنصری دانه های طلا از رسوبات بستر آبراهه ای نشان می دهد که در ترکیب طلای کاوند مقادیر طلا و نقره غالب است. مقایسه ترکیب شیمیایی ذرات طلای کاوند با آنهایی از انواع مختلف کانسارهای طلا، منشا اپی‌ترمالی آنها را ثابت می‌کند. کانه‌زایی کاوند را می‌توان یک کانسار طلای اپی‌ترمال با سنگ میزبان کربناتی در نظرگرفت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        69 - نقش کنترل‌کننده‌های ساختاری در هیدروژئوشیمی چشمه¬های تراورتن ساز منطقه آذرشهر، شمالغرب ایران
        کریم  تقی پور محمد مهدی خطیب محمودرضا  هیهات عبدالرضا  واعظی هیر اسماعیل  شبانیان
        نهشته های تراورتن منطقه آذرشهر، واقع در شمالغرب ایران، یکی از مجموعه های منحصربه‌فرد تراورتن در دنیا می-باشد. فرایند نهشت تراورتن در حال حاضر نیز در تعدادی از چشمه‌های فعال تراورتن ساز ادامه دارد. در این پژوهش با تلفیق داده های ساختاری و تکتونیکی، مطالعات ژئوفیزیکی و مط چکیده کامل
        نهشته های تراورتن منطقه آذرشهر، واقع در شمالغرب ایران، یکی از مجموعه های منحصربه‌فرد تراورتن در دنیا می-باشد. فرایند نهشت تراورتن در حال حاضر نیز در تعدادی از چشمه‌های فعال تراورتن ساز ادامه دارد. در این پژوهش با تلفیق داده های ساختاری و تکتونیکی، مطالعات ژئوفیزیکی و مطالعات هیدروژئوشیمیایی به مطالعه منشا آب و جایگاه چشمه های فعال تراورتن ساز پرداخته شد. نتایج حاصل از اندازه‌گیری‌های برجا و تیپ تراورتن ها نشان داد که این چشمه ها از نوع ترموژن و با منشا هیدروترمال هستند. بررسی دیاگرام های هیدروژئوشیمیایی و نسبت های یونی نشان داد که تیپ آب چشمه ها از نوع کربناته کلسیک می باشد که در اثر اختلاط با آب های شور، میزان یون سدیم و کلر افزایش یافته است. مجاورت این نهشته ها با دریاچه ارومیه و بررسی نتایج حاصل از مطالعات ژئوفیزیک نشان داد که منشا این آب های شور، آب دریاچه ارومیه و یا شورابه های مرتبط با آن می باشد که از طریق سیستم های شکستگی هدایت شده و در پهنه های کششی بین گسل ها با سیالات هیدروترمال اشباع از بی کربنات اختلاط یافته اند. این پدیده نشان می دهد که هیدروژئوشیمی چشمه های مزبور تحت تاثیر آب دریاچه ارومیه و یا شورابه های مرتبط با آن در قاعده تراورتن ها می‌باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        70 - شیمی بیوتیت، دما- فشارسنجی و بررسی نقش آلومینیم کل بیوتیت در تشخیص کانی زایی در توده گرانیتوئیدی تویه- دروار، جنوب باختر دامغان، البرز خاوری
        آذین  نادری حبیب‌الله  قاسمی لمبرینی  پاپادوپولو
        توده گرانیتوئیدی تویه- دروار در 50 کیلومتری جنوب باختر دامغان در استان سمنان و در جنوب زون البرز خاوری واقع شده‎ است. این توده در داخل واحدهای سنگی پالئوزوییک پیشین (شامل سازندهای باروت و لالون) نفوذ کرده‎ است. بر اساس شواهد صحرایی و سنگ نگاری، این توده از مونزونیت، کوا چکیده کامل
        توده گرانیتوئیدی تویه- دروار در 50 کیلومتری جنوب باختر دامغان در استان سمنان و در جنوب زون البرز خاوری واقع شده‎ است. این توده در داخل واحدهای سنگی پالئوزوییک پیشین (شامل سازندهای باروت و لالون) نفوذ کرده‎ است. بر اساس شواهد صحرایی و سنگ نگاری، این توده از مونزونیت، کوارتز مونزونیت و مونزودیوریت تشکیل شده ‎است. ترکیب کانیایی توده شامل پلاژیوکلاز، پتاسیم فلدسپار، کوارتز، بیوتیت و آمفیبول است. کانی‎های فرعی آن را ایلمنیت، مگنتیت، زیرکن، آپاتیت، تیتانیت، پیریت و کانی های ثانویه را سریسیت، اپیدوت،کلسیت و کلریت تشکیل می دهند. بیوتیت سرشار از آهن، شاخص‎ترین کانی آهن و منیزیم دار توده ‎است که در محدوده بیوتیت های آلکالن و ناکوهزایی قرار می‎گیرد. میزان آلومینیم کل بیوتیت یک شاخص مهم برای تفکیک توده‎های گرانیتوئیدی بارور از نابارور است. وجود رگه‎های معدنی از اکسید‎ها و هیدروکسید‎های آهن و منگنز، فلوریت، باریت، سرب و روی در سنگ میزبان این توده نیز شاهدی بر راهگشا بودن ترکیب بیوتیت برای استفاده در بررسی توان کانه زایی این توده است. به‌کارگیری دماسنجی با استفاده از تیتانیم موجود در بیوتیت و فشارسنجی براساس آلومینیم کل بیوتیت، به ترتیب دماهای 730-670 درجه سانتی‎گراد و فشارهای کمتر از 1 کیلو بار را برای توقف تبادل و تعادل نهایی این کانی در توده نفوذی تویه-دروار به دست داده‎ است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        71 - برآورد ميزان کوتاه¬شدگي و نقش سطوح جدايش در دگرريختي کپه¬داغ باختري (بجنورد-آشخانه)
        محسن  مؤید زهرا تشکری محمدرضا  حسین¬زاده منوچهر  قرشي اسداله جوع¬عطا بیرمی محسن  پور کرمانی
        پهنه ساختاري-رسوبي کپه داغ از ژوراسيک مياني و پس از کوهزاد سيمرين مياني تا ائوسن در حال فرونشيني و انباشت رسوبات بوده است و آغاز کوتاه شدگي در آن به برخورد کوهزاد زاگرس در پالئوژن باز مي گردد. به‌منظور شناسايي کاني ها در سطوح جدايشي، نمونه هايي از واحدهاي سازند شمشک و چ چکیده کامل
        پهنه ساختاري-رسوبي کپه داغ از ژوراسيک مياني و پس از کوهزاد سيمرين مياني تا ائوسن در حال فرونشيني و انباشت رسوبات بوده است و آغاز کوتاه شدگي در آن به برخورد کوهزاد زاگرس در پالئوژن باز مي گردد. به‌منظور شناسايي کاني ها در سطوح جدايشي، نمونه هايي از واحدهاي سازند شمشک و چمن بيد اخذ و آزمون XRD روي آن ها انجام شده است.از سوي ديگر برآورد کوتاه شدگي در کپه داغ باختري و مرکزي در دو برش عرضي با روند تقريبي شمالي- جنوبي طراحي شده با استفاده از داده هاي قبلي، برداشت هاي صحرايي، نقشه هاي زمين شناسي و تصاوير ماهواره اي، در نرم‌افزار سه‌بعدی موو ترسيم و محاسبه گرديد. بررسي برش هاي ترسيم شده به‌صورت سه‌بعدی در نرم‌افزار موو که از نوآوري هاي اين پژوهش محسوب می‌شود، مشخص کرد اغلب تاقديس هاي منطقه از نوع نامتقارن هستند که اين عدم تقارن به‌واسطه کارکرد افق هاي جدايش ايجاد شده است. نتايج آناليزها مشخص مي کند سازند شمشک به دليل ضخامت و کاني شناسي پتانسيل بيشتري نسبت به سازند چمن بيد در ايجاد سطوح جدايشي در اين منطقه دارد. از سوي ديگر با استفاده از رابطه هاي هندسي عمق سطوح جدايش براي چين خوردگي هاي اصلي محاسبه گرديد که در اغلب آن ها سطح جدايشي در تراز هاي پاييني سازند شمشک محاسبه گرديد.   پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        72 - جداسازي آنومالي‌هاي ژئوشيميايي از زمينه با استفاده از روش فرکتالي عيار-تعداد در محدوده وشنوه (جنوب قم)
        زهرا  محمدي اصل عبدالله  سعيدي مهران  آرین علي  سلگي طاهر  فرهادي نژاد
        در اين پژوهش به‌منظور مطالعات اكتشافات ناحيه‌اي از روش فركتالي عيار–تعداد استفاده شده است و آنومالی‌هاي عناصر مس، سرب و روي بررسي شد. به اين منظور 800 نمونه از رسوبات آبراهه‌اي، برگه‌هاي زمين‌شناسي 1:100000 كهك و آران مورد استفاده قرار گرفت و نقشه آنومالی‌هاي اين عناصر چکیده کامل
        در اين پژوهش به‌منظور مطالعات اكتشافات ناحيه‌اي از روش فركتالي عيار–تعداد استفاده شده است و آنومالی‌هاي عناصر مس، سرب و روي بررسي شد. به اين منظور 800 نمونه از رسوبات آبراهه‌اي، برگه‌هاي زمين‌شناسي 1:100000 كهك و آران مورد استفاده قرار گرفت و نقشه آنومالی‌هاي اين عناصر رسم شد. نتايج حاصل نشان مي‌دهد، که مناطق دارای آنومالی‌های شدید مس در بخش‌های شمالي، مركزي، جنوبي و باختر منطقه گسترش دارند، شديدترين آنومالی‌هاي سرب در بخش باختر منطقه جاي گرفته است. آنومالی‌های شدید به‌دست‌آمده عنصر روي در بخش‌های مرکز، جنوب و باختر منطقه جاي گرفته‌اند. این آنومالی‌ها بر واحدهاي سنگ‌شناسي گدازه‌هاي آندزيتی- بازالتی، برش‌هاي ولکانيکي، توف‌ها، داسیت‌ها و توده‌های کوچک مقیاس کوارتزهاي ديوريتي و کوارتزهاي مونزونيتي منطبق هستند. نقشه به‌دست‌آمده از ترکیب نقشه آنومالی‌ها و گسله‌هاي منطقه نشان می دهد که آنومالی‌ها در پهنه گسله‌ها و نقاط برخورد گسله‌ها دارای غلظت بیشتری هستند و گسله‌ها نقش اساسي در كاني‌زايي دارند.   پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        73 - تأثیر آبیاری غرقابی و قطره¬ای هوشمند بر نوسانات تراز سطح آب زیرزمینی با استفاده از مدل فیزیکی
        محمد صالحی حميدرضا  ناصري معصومه  آهنگری فاطمه  عسگری غلامعباس فنایی خیرآباد فرشاد  علیجانی
        از آنجایی که سالانه سهمی معادل70 تا 90 درصد از منابع آب قابل برداشت زیرزمینی به بخش کشاورزی اختصاص می‌یابد، با به کارگیری روش های مناسب آبیاری، علاوه بر صرفه جویی در مصرف آب می توان مانع بر هم زدن تعادل آبخوان شد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر دو روش متفاوت آبیاری بر تغ چکیده کامل
        از آنجایی که سالانه سهمی معادل70 تا 90 درصد از منابع آب قابل برداشت زیرزمینی به بخش کشاورزی اختصاص می‌یابد، با به کارگیری روش های مناسب آبیاری، علاوه بر صرفه جویی در مصرف آب می توان مانع بر هم زدن تعادل آبخوان شد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر دو روش متفاوت آبیاری بر تغییرات تراز سطح ایستابی انجام شد. به این منظور دو مدل آزمایشگاهی با ارتفاع دو متر و سطح مقطع 4000 سانتی متر مربع ساخته شد. پس از انتخاب گیاه (کاهو) در یک مدل از روش غرقابی و در مدل دیگر از روش قطره ای هوشمند برای آبیاری استفاده شد. آبیاری قطره ای هوشمند در این پژوهش به کمک شیر برقی و دستگاه قرائت گر انجام شد، بدین طریق که با قرار گرفتن خاک در شرایط کمتر از 35 درصد اشباع، آبیاری شروع و بیشتر از 80 درصد به صورت خودکار قطع شد. میزان نفوذ آب در این مدل ها نیز با استفاده از سنسور های رطوبت پایش شد و در نرم افزار HYDRUS/2D شبیه سازی شد. در طول یک دوره چهار ماهه تراز سطح آب زیرزمینی در مدل دارای سیستم آبیاری قطره ای هوشمند 10 سانتی متر بالا تر و میزان مصرف آب 68 درصد کمتر از سیستم غرقابی، اندازه گیری شد. این نتایج نشان داد که با جایگزین کردن آبیاری قطره ای هوشمند به جای غرقابی می توان محصولات با همان کیفیت قبلی ولی استفاده ی بسیار کمتر آب را تولید کرد که از نزولی شدن شیب هیدروگراف آبخوان ها نیز جلوگیری می نماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        74 - مقایسه ویژگی‌های آلتراسیونی کمربند آتشفشانی-نفوذی طرود- چاه شیرین در شمال و جنوب روستای طرود با استفاده از تصاویر ماهواره¬ای و آنالیز¬های شیمیایی
        مسعود  اخیانی مهدی  خرقانی فرهنگ  سرشکی مرتضی رحیمی
        رخدادهای گسترده آتشفشانی نفوذی مربوط به ائوسن در 130 کیلومتری جنوب شاهرود و در شمال و جنوب روستای طرود مشاهده می گردد. کمربند آتشفشانی طرود- چاه شیرین با مختصات ̎00 ̍20 54º تا ̎00 ̍20 55º طول شرقی و ̎00 ̍10 35º تا ̎00 ̍40 35º عرض شمالی که قسمتی از کمربند فلز چکیده کامل
        رخدادهای گسترده آتشفشانی نفوذی مربوط به ائوسن در 130 کیلومتری جنوب شاهرود و در شمال و جنوب روستای طرود مشاهده می گردد. کمربند آتشفشانی طرود- چاه شیرین با مختصات ̎00 ̍20 54º تا ̎00 ̍20 55º طول شرقی و ̎00 ̍10 35º تا ̎00 ̍40 35º عرض شمالی که قسمتی از کمربند فلز زایی چاه شیرین- سبزوار - تایباد می باشد، به دلیل وجود رخداد های متعدد معدنی و به‌ویژه رگه های فلزات پایه با منشا اپی ترمال و همچنین دگرسانی های گسترده ناشی از نفوذ توده های آذرین اسیدی تا حد واسط و محلول های هیدروترمال ناشی از عملکرد آن، در سنگ‌های آتشفشانی منطقه، دارای اهمیت بالای مطالعاتی می باشد. به‌کارگیری روش های ترکیب رنگی کاذب و الگوریتم های منطقی مختلف نسبت باندی بر روی داده های سنجنده ASTER جهت شناسايی و بارزسازی آلتراسيون های آرژیلیک پیشرفته، آرژیلیک متوسط، فیلیک و پروپیلیتیک در سطح منطقه و تایید داده های مطالعه شده توسط آنالیزهای XRD اساس این مطالعه می‌باشد. با توجه به بازدید های میدانی و نتایج آنالیز XRD نمونه-های دگرسانی به‌دست‌آمده از زون های مختلف منطقه و تطبیق آن با نتایج اعمال این الگوریتم منطقی مشخص شد که ضمن ناچیز بودن زون های آلتراسیونی واحد های آتشفشانی جنوب طرود نسبت به توده آتشفشانی شمال این روستا، تغییر مقادیر آستانه نسبت های باندی در این الگوریتم می تواند نتایج مطلوب تری در این منطقه برای تفکیک دگرسانی آرژیلیک و فیلیک داشته باشد. سپس با توجه به حضور کانی های شاخص دگرسانی آرژیلیک پیشرفته در منطقه شمال طرود مانند آلونیت و پیروفیلیت مقادیر آستانه بهینه برای تفکیک این زون از زون آرژیلیک با استفاده از الگوریتم منطقی نسبت باندی آرژیلیک تعیین و نتایج الگوریتم با توجه به مشاهدات صحرایی مطلوب ارزیابی شد و همچنین مشخص گردید که با استفاده از خصوصیات طیفی کانی های شاخص زون پروپلییک مانند کلریت و اپیدوت، از نسبت باندی 8/(7+9) استر با مقدار آستانه 3/2 برای نقشه‌برداری زون پروپلیتیک که هم در واحد های شمالی و هم جنوبی روستای طرود مشاهده می گردد، مناسب می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        75 - تلفیق داده‌های مغناطیس¬سنجی هوابرد و تصاویر ماهواره¬ای برای شناسایی پهنه¬های مستعد کانی¬سازی آهن به کمک نمودارهای پیش¬بینی-مساحت در برگه 1:100000 اسفوردی
        فردین احمدی حمید آقاجانی میثم عابدی
        در بررسی های اکتشافی و تعیین مناطق با پتانسیل بالای کانی سازی، استفاد همزمان از لایه های مختلف اطلاعاتی نتایج قابل اعتمادتری ارائه خواهد داد. در این تحقیق برای بررسی پتانسیل کانی زایی آهن در برگه زمین شناسی 1:100000 اسفوردی، از داده های مغناطیس سنجی هوایی و سه نوع تصویر چکیده کامل
        در بررسی های اکتشافی و تعیین مناطق با پتانسیل بالای کانی سازی، استفاد همزمان از لایه های مختلف اطلاعاتی نتایج قابل اعتمادتری ارائه خواهد داد. در این تحقیق برای بررسی پتانسیل کانی زایی آهن در برگه زمین شناسی 1:100000 اسفوردی، از داده های مغناطیس سنجی هوایی و سه نوع تصویر ماهواره ای استر، لندست-8 و سنتینل-2 استفاده شد. فیلتر بازگشت به قطب، ادامه فراسو 200، 500 و 1000 متر، سیگنال تحلیلی، زاویه تیلت افقی و مشتق قائم اول بر روی داده های مغناطیسی اعمال شد. لایه های دگرسانی (آرژیلیک، فیلیک، پروپیلیتیک)، نواحی حاوی اکسیدآهن و گوسان و خطواره ها به وسیله تصاویر ماهواره ای استخراج شدند. لایه های سیگنال تحلیلی و زاویه تیلت افقی به ترتیب برای شناسایی توده مغناطیسی و ساختارهای مغناطیسی مورد استفاده قرار گرفت. سه لایه استخراج شده از تصاویر ماهواره ای به همراه دو لایه ژئوفیزیکی در تحلیل ها استفاده شدند. با استفاده از روش فرکتالی مقدار-مساحت و نمودار پیش بینی-مساحت و 22 نقطه اندیس و معدن فعال در منطقه مورد مطالعه، وزن این لایه ها محاسبه شد. لایه سیگنال تحلیلی با نرخ پیش بینی 76 درصد، دارای بیشترین وزن در بین همه لایه ها است بدین معنی که با 24 درصد از مساحت اشغال شده، 76 درصد از نهشته های آهن بدرستی پیش بینی شده است. لایه نهایی پتانسیل یابی آهن منطقه مطالعاتی با تلفیق همه لایه ها با استفاده از روش همپوشانی شاخص چندکلاسه تهیه شد. این نقشه نقطه عطفی در نرخ پیش بینی 78 درصد دارد بدین معنی که وزن آن از تک تک لایه ها بیشتر است. بر اساس این نقشه، پتانسیل های جدید کانی زایی آهن در شرق و جنوب شرق برگه اسفوردی مشاهده می شود. پرونده مقاله