فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - تحلیل هندسی تاقدیس بورخ، جنوب خاور کمربند چین¬خورده-رانده زاگرس
تاقدیس بورخ با روند WNW-ESE در جنوب شرق کمربند چین¬خورده-رانده زاگرس و در 40 کیلومتری شمال شهرستان بستک در ناحیه ساختاری فارس قرار دارد. در این مقاله براساس داده-های میدانی، تصاویر ماهوار¬ه¬ای و هفت برش ساختاری رسم شده عمود بر تاقدیس بورخ به بررسی هندسه آن پرداخته شده ا چکیده کاملتاقدیس بورخ با روند WNW-ESE در جنوب شرق کمربند چین¬خورده-رانده زاگرس و در 40 کیلومتری شمال شهرستان بستک در ناحیه ساختاری فارس قرار دارد. در این مقاله براساس داده-های میدانی، تصاویر ماهوار¬ه¬ای و هفت برش ساختاری رسم شده عمود بر تاقدیس بورخ به بررسی هندسه آن پرداخته شده است. با توجه به وجود سازند هرمز بهعنوان یک افق جدایش موثر در قاعده پوشش رسوبی و بر روی پی¬سنگ، و تطابق پارامترهای هندسی محاسبه شده از برش¬های ساختاری آن با نمودارهای هندسی چین¬های جدایشی، تاقدیس بورخ بهصورت یک چین جدایشی، خمشی، نامتقارن و غیر هارمونیک می¬باشد. همچنین برای تعیین سبک یا هندسه از نظر فشردگی، واژه باز پیشنهاد می¬گردد. بازدید میدانی و برش¬های عرضی ساختاری ترسیم شده نشان می¬دهد که سازند دشتک بهعنوان یک واحد جدایش میانی باعث تشکیل چین¬های فرعی در منطقه مورد مطالعه شده است. نقشه خطوط هم¬تراز زیرزمینی راس گروه دهرم در تاقدیس بورخ، میزان بستگی قائم تاقدیس را در حدود 1000 متر و میزان بستگی افقی آن را در حدود 200 کیلومتر مربع نشان می¬دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تحلیل هندسی تاقدیس بورخ، جنوب خاور کمربند چین¬خورده-رانده زاگرس
رمضان رمضانی اومالی ناصر حافظی مقدس احمد نوحه¬گر عبدالوهاب افروغتاقدیس بورخ با روند WNW-ESE در جنوب شرق کمربند چین¬خورده-رانده زاگرس و در 40 کیلومتری شمال شهرستان بستک در ناحیه ساختاری فارس قرار دارد. در این مقاله براساس داده-های میدانی، تصاویر ماهوار¬ه¬ای و هفت برش ساختاری رسم شده عمود بر تاقدیس بورخ به بررسی هندسه آن پرداخته شده ا چکیده کاملتاقدیس بورخ با روند WNW-ESE در جنوب شرق کمربند چین¬خورده-رانده زاگرس و در 40 کیلومتری شمال شهرستان بستک در ناحیه ساختاری فارس قرار دارد. در این مقاله براساس داده-های میدانی، تصاویر ماهوار¬ه¬ای و هفت برش ساختاری رسم شده عمود بر تاقدیس بورخ به بررسی هندسه آن پرداخته شده است. با توجه به وجود سازند هرمز بهعنوان یک افق جدایش موثر در قاعده پوشش رسوبی و بر روی پی¬سنگ، و تطابق پارامترهای هندسی محاسبه شده از برش¬های ساختاری آن با نمودارهای هندسی چین¬های جدایشی، تاقدیس بورخ بهصورت یک چین جدایشی، خمشی، نامتقارن و غیر هارمونیک می¬باشد. همچنین برای تعیین سبک یا هندسه از نظر فشردگی، واژه باز پیشنهاد می¬گردد. بازدید میدانی و برش¬های عرضی ساختاری ترسیم شده نشان می¬دهد که سازند دشتک بهعنوان یک واحد جدایش میانی باعث تشکیل چین¬های فرعی در منطقه مورد مطالعه شده است. نقشه خطوط هم¬تراز زیرزمینی راس گروه دهرم در تاقدیس بورخ، میزان بستگی قائم تاقدیس را در حدود 1000 متر و میزان بستگی افقی آن را در حدود 200 کیلومتر مربع نشان می¬دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - ژئوشیمی رخساره¬های کانه¬دار و پهنه¬بندی دگرسانی در کانسار سولفید توده¬ای آتشفشانزاد باریت- سرب- مس ورندان، جنوب¬غرب قمصر
فایق هاشمي فردین موسیوند مهدی رضایی کهخائیکانسار سولفید توده¬ای آتشفشانزاد باریت- سرب- مس ورندان در جنوب¬غرب قمصر و در کمان ماگمائی ارومیه- دختر واقع شده است. کانه¬زائی در کانسار ورندان بهصورت چهار زیرافق کانه¬دار و در واحد 1 (عمدتاً شامل توف¬های اسیدی و آندزیت) توالی آتشفشانی- رسوبی میزبان با سن ائوسن میانی- چکیده کاملکانسار سولفید توده¬ای آتشفشانزاد باریت- سرب- مس ورندان در جنوب¬غرب قمصر و در کمان ماگمائی ارومیه- دختر واقع شده است. کانه¬زائی در کانسار ورندان بهصورت چهار زیرافق کانه¬دار و در واحد 1 (عمدتاً شامل توف¬های اسیدی و آندزیت) توالی آتشفشانی- رسوبی میزبان با سن ائوسن میانی- بالائی رخ داده است. رخساره¬های متمایز شده در این کانسار شامل: 1) رگه- رگچه¬ای، 2) مجموعه¬های برشی دهانه¬ای، 3) توده¬ای، 4) لایه¬ای- نواری و 5) رسوبات گرمابی- بروندمی آهن و منگنزدار می¬باشند. دگرسانی عمده در سنگ دیواره از نوع کلریتی- سیلیسی و سیلیسی- سریسیتی می¬باشد. دگرسانی کلریتی- سیلیسی همراه با رخسارههای استرینگر و برشی در کمرپایین زیر افقهای معدنی و در مرکز سیستم وجود دارد و دگرسانی سیلیسی- سرسیتی در اطراف بخش کلریتی زیرافقهای معدنی و همچنین به همراه باریت قرار گرفته است. آنالیز الکترون میکروپروب برروی کانی¬های کلریت از کمرپایین (رخساره¬های استرینگر) زیرافق دوم و سوم نشان می¬دهد که این کلریت¬ها در رده کلریت¬های غنی از آهن و نزدیک به قطب کلینوکلر هستند که با ویژگی¬های کلریت در پهنه¬های دگرسانی کانسارهای سولفید توده¬ای آتشفشانزاد مطابقت نشان می¬دهند. بررسی¬های ژئوشیمیایی رخساره¬های کانه¬دار نشان می¬دهد که میزان عناصر Ag، As، Cu، Sb و Sr در بخش¬ چینه¬سان (لایه¬ای- نواری و توده¬ای) زیرافق سوم خیلی بالاتر از زیرافق¬های دیگر بوده و بطورمیانگین به ترتیب برابر 41، 273، 1945، 390 و 1013 ppm می¬باشند. در مجموع مطالعات ژئوشیمیایی نشاندهنده وجود پهنه¬بندی فلزی در این کانسار است که از ویژگی¬های کانسارهای VMS است. پهنه¬بندی فلزی ناشی از نفوذ سیالات داغ مس¬دار می¬تواند از گسترش پدیده پالایش پهنه¬ای و رخداد فراپالایش باشد که نتیجه آن شستشوی دوباره مس توسط سیال داغ گرمابی از مجموعه دهانه¬ای و ته¬نشست آن در داخل رخساره لایه¬ای- نواری می¬باشد. از میان رخساره¬های مختلف زیرافق¬های کانه¬دار کانسار ورندان، رخساره لایه¬ای- نواری زیرافق سوم برای استخراج عناصر کمیاب از جمله نقره می¬تواند دارای ارزش اقتصادی باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - نقش ساختارهای تکتونیکی در هدایت آب¬های زیرزمینی به قطعه دوم تونل انتقال آب زاگرس – استان کرمانشاه
حميدرضا ناصري نرگس بیات لیلی ایزدی کیان فرشاد عليجانيجریان¬های محلی آب زیرزمینی با دبی بالا در تونل¬های سنگی، باعث ایجاد مسائل تکنیکی و زیستمحیطی در ساختارهای زیرسطحی می¬شوند. ساختار¬های زمینشناسی مانند گسل¬ها، شکستگی¬های باز و کانال¬های انحلالی نقش مهمی در هدایت آب¬های زیرزمینی به داخل تونل دارند. بااینحال، اغلب پیشب چکیده کاملجریان¬های محلی آب زیرزمینی با دبی بالا در تونل¬های سنگی، باعث ایجاد مسائل تکنیکی و زیستمحیطی در ساختارهای زیرسطحی می¬شوند. ساختار¬های زمینشناسی مانند گسل¬ها، شکستگی¬های باز و کانال¬های انحلالی نقش مهمی در هدایت آب¬های زیرزمینی به داخل تونل دارند. بااینحال، اغلب پیشبینیهای جریان آب از این ساختارها با استفاده از روش¬های تحلیلی و تجربی، به دلیل مفرضیات هیدرولوژیکی و ساده کننده¬ای از قبیل محیط متخلخل همگن و همسو) ایزوتروپ (در اطراف تونل، ناکارآمد هستند. تونل انتقال آب زاگرس در شمال غرب استان کرمانشاه واقع شده است. در زمان حفاري قطعه دوم تونل زاگرس، سطوح شکستگی موجب هدایت حجم زیاد آب زیرزمینی به داخل تونل شدند. حفاري این قطعه از تونل زاگرس از سازند پابده شروع شد و پس از عبور از سازند گورپی، با ورود به سازند ایلام در تاقدیس ازگله، حجم زیاد آبهای زیرزمینی، موجب ایجاد مشکلات و خسارات فراوانی در عملیات حفاري شد. در این مطالعه بهمنظور شناسایی عوامل مؤثر بر ورود جریان آب به تونل، ساختارهای زمینشناسی در پهنههای دارای دبی بالا مشخص و مورد بررسی قرار گرفته¬اند. بیشترین دبی ورودی 800 لیتر بر ثانیه در پهنه 23Hz در تاقدیس آهکی کردی قاسمان بوده است. ارتباط ساختارهای زمینشناسی در مسیر تونل و جریان آب زیرزمینی ورودی نشان داد که گسل¬ها بهعنوان مجرایی موجب هدایت آب زیرزمینی به داخل تونل شده¬اند. ارزیابی جریان¬های مقطعی آب زیرزمینی با دبی بالا در تونل¬های سنگی بر اساس خصوصیات ساختار-های زمینشناسی نسبت به روش¬های تحلیلی و تجربی مناسبتر می¬باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - برآورد فرسایش کناره¬ای رودخانه با استفاده از مدل BSTEM
محمد مهدي حسين زاده رضا اسماعیلیفرسایش کناره¬ای یکی از منابع اصلی تولید رسوب در جریانها و رودخانهها شناخته میشود، هرچند تعیین و برآورد سهم رسوب از فرسایش کرانه رود مشکل است. هدف این مقاله نشان دادن کارایی مدل BSTEM بهعنوان یک ابزار مناسب برای تعیین و تشخیص شرایط حاکم بر کرانه رودخانه در راستای حفا چکیده کاملفرسایش کناره¬ای یکی از منابع اصلی تولید رسوب در جریانها و رودخانهها شناخته میشود، هرچند تعیین و برآورد سهم رسوب از فرسایش کرانه رود مشکل است. هدف این مقاله نشان دادن کارایی مدل BSTEM بهعنوان یک ابزار مناسب برای تعیین و تشخیص شرایط حاکم بر کرانه رودخانه در راستای حفاظت از رود و ارزیابی اهمیت فرسایش رودخانهای و ویژگیهای پوشش گیاهی و فشار آب منفذی نزدیک کرانه است. مدل پایداری کرانه و فرسایش پای آن (BSTEM) بهمنظور پیشبینی پسروی کرانه رودخانه به علت فرسایش رودخانهای و شکست ژئوتکنیکال طراحی شده است. در این تحقیق همچنین مدل BSTEM برای شبیهسازی فرسایش هیدرولیک در پای کرانه و پایداری کرانه در طول یک سری وقایع جریانی (دبی لبالبی، دبی متوسط سیلاب و دبی حداکثر سیلاب) بهمنظور ارزیابی تغییرات فعلی (موجود) و بالقوه در فراوانی شکست کرانه (فاکتور ایمنی یا FS) و بار رسوبی حاصل از کرانه رود استفاده شده است. موقعیت مورد مطالعه در بخش خروجی رودخانه لاویج از کوهستان در منطقه پارک کشپل (چمستان- نور) قرار دارد. در این بخش هرساله فرسایش کناره¬ای قابل توجهی بهواسطه وقوع سیلابهای بزرگ رخ میدهد. مطالعات نشان داد که در کرانه رودخانه لاویج با لایهبندی متفاوت پسروی قابلتوجهی در طول وقایع جریانی بزرگ رخ میدهد. درواقع سیلابهایی که با دوره بازگشت بیش از 10 سال رخ میدهند، نقش اصلی در فرسایش کنارهای و فرایند پسروی عرضی بر عهده دارند. نتایج تحلیل مدل نشان میدهد که پسروی اندازهگیری شده در کرانه رود در سناریوهای مختلف از صفر تا 81 سانتیمتر تغییر میکند و شرایط پایداری کرانه نیز در اولین سناریو ناپایدار(FS =0.9) و در سناریوی دوم و سوم تقریباً پایدار (FS=1.15-1.26) است. اضافه شدن پوشش گیاهی بالای کرانه مقاومت چسبندگی در یک متر بالای کرانه را افزایش داده و منجر به کاهش بیشتر فراوانی و حجم شکست کرانه میشود. نتایج نشان داده است که درنتیجه دخالت حفاظتهای انجامگرفته بر روی کرانههای فرسایش پذیر، حجم کلی رسوبات فرسایش یافته از کرانه را میتوان کاهش داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - لرزه¬زمین¬ساخت غرب استان گلستان، شرق ناحیه خزر جنوبی
مریم آق اتابای مرجان تورانیاستان گلستان در یکی از پهنههای لرزهخیز ایران قرار دارد. نقشه¬های لرزه¬خیزی استان نشان می-دهند که تراکم زمین¬لرزه¬ها در غرب استان بیشتر از شرق آن است. در این تحقیق، برای بررسی لرزه¬خیزی غرب استان گلستان، پارامترهایی نظیر b-value، دوره بازگشت زمین¬لرزه¬ها و گشتاور لرزه¬ چکیده کاملاستان گلستان در یکی از پهنههای لرزهخیز ایران قرار دارد. نقشه¬های لرزه¬خیزی استان نشان می-دهند که تراکم زمین¬لرزه¬ها در غرب استان بیشتر از شرق آن است. در این تحقیق، برای بررسی لرزه¬خیزی غرب استان گلستان، پارامترهایی نظیر b-value، دوره بازگشت زمین¬لرزه¬ها و گشتاور لرزه¬ای محاسبه شد. همچنین برای تعیین سوی تنش در منطقه از داده¬های حل کانونی زمین¬لرزه¬ها و داده¬های صحرایی بهره گرفته شد. مقدار b-value منطقه 2/0±24/1 به دست آمد که مشابه مقدار آن برای زون البرز- کپه¬داغ است. از آن¬جایی¬که بخش جنوبی )کوهپایه( و شمالی محدودۀ مطالعه شده (دشت گرگان) از نظر خصوصیات ژئومورفولوژیکی و زمین¬ساختی با هم تفاوت دارند، پارامترها برای دو بخش بهطور مجزا محاسبه شد. نتایج نشان داد که در دشت گرگان نسبت به کوهپایه، زمین¬لرزه¬های کوچک¬تر با دوره بازگشت کم¬تر روی می¬دهند. روند محور فشارش در کوهپایه با استفاده از تحلیل برگشتی تنش تقریباً شمالی به دست آمد. تحلیل حرکتی گسل¬های منطقه حداقل دو جهت محور فشارش شمال و شمال غربی نشان داد. نتیجه حاصله نشان¬دهنده تغییر در روند حرکتی ساختار¬ها در طی تکامل زمین¬ساختی منطقه است. محور فشارش محاسبه شده توسط تحلیل برگشتی تنش در منطقه دشت شمال شرق به دست آمد. در هر دو بخش شمالی و جنوبی منطقه، سازوکار کانونی زمین¬لرزه¬های بزرگتر منطبق بر روند¬ گسل¬های اصلی بخصوص خزر بوده و از نوع راندگی و معکوس می¬باشد. ولی زمین¬لرزه¬های کوچکتر در بخش شمالی یعنی دشت گرگان، روند و سازوکار متفاوتی نشان می¬دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - زمینریختشناسی ساختاری حوضه رودخانه کرخه (باختر ایران)
نگین رحیمی مهران آرین منوچهر قرشيشاخص زمینریختشناسی یک ابزار گرانبها در شناسایی فعالیت¬های زمین¬ساختی است. محاسبه این شاخص بهوسیله نرم¬افزار Arc GIS در یک منطقه بزرگ، روشی سودمند برای تشخیص ناهنجاری احتمالی است. در این پژوهش، حوضه رودخانه کرخه انتخاب گردیده و شش شاخص زمین¬ریختی عدم تقارن حوضه، شیب- چکیده کاملشاخص زمینریختشناسی یک ابزار گرانبها در شناسایی فعالیت¬های زمین¬ساختی است. محاسبه این شاخص بهوسیله نرم¬افزار Arc GIS در یک منطقه بزرگ، روشی سودمند برای تشخیص ناهنجاری احتمالی است. در این پژوهش، حوضه رودخانه کرخه انتخاب گردیده و شش شاخص زمین¬ریختی عدم تقارن حوضه، شیب- طول رودخانه، شكل حوضه، پیچ و خم جبهه کوهستان، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن و انتگرال فراز سنجی برای منطقه محاسبه شده است. سپس نتایج بهدستآمده از هر یک در قالب سه رده تقسیم¬بندی گردیده است. در نهایت به کمک مقادیر یاد شده در بالا، شاخص فعالیت نسبی زمین¬ساختی (lat) برای تمام زیر حوضه¬ها محاسبه شده و مقادیر آن در سه گروه دسته¬بندی و تحلیل شده است. سطح اشغال رده¬هاي سه گانه به ترتيب زير است: رده 2 ) مساحت12180 کیلومتر مربع، 23.7 درصد رده 3 ) مساحت 32318 کیلومتر مربع، 62.9 درصد رده 4 ) مساحت 6843 کیلومتر مربع، 13.3 درصد از آنجا كه كل منطقه داراي مساحتي در حدود 51341 كيلومتر مربع مي¬باشد، بنابراين اين موضوع نشاندهنده فعاليت نسبي متوسط در بخشهایی وسيع از منطقه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - شیمی کانی کلینوپیروکس در ارزیابی دما - فشار و ژنز بازالت¬های متاسوماتیسمی سازند هرمز در گنبدهای نمکی گچین و جزیره هرمز، جنوب ایران
رقیه نعمتی علی کنعانیان محمد علی مکی زاده صدیقه تقی پورگنبدهای نمکی گچین و هرمز متشکل از سازند هرمز، در استان هرمزگان و منطقه زاگرس چینخورده واقع شده¬اند. براساس مطالعات سنگشناسی، کانی¬های سنگ¬های بازالتی در دو مرحله تشکیل شده¬اند؛ ابتدا کانی¬های آذرین: کوارتز، فلدسپار، پیروکسن، آمفیبول و سپس کانی¬های متاسوماتیسمی: ترمو چکیده کاملگنبدهای نمکی گچین و هرمز متشکل از سازند هرمز، در استان هرمزگان و منطقه زاگرس چینخورده واقع شده¬اند. براساس مطالعات سنگشناسی، کانی¬های سنگ¬های بازالتی در دو مرحله تشکیل شده¬اند؛ ابتدا کانی¬های آذرین: کوارتز، فلدسپار، پیروکسن، آمفیبول و سپس کانی¬های متاسوماتیسمی: ترمولیت - اکتینولیت، کلریت، اپیدوت، کلسیت، بیوتیت، آلبیت و اکسید آهن. متاسوماتیسم شدید در منطقه، کانی¬های تشکیل¬دهنده سنگ¬ها را تغییر داده است؛ ولیکن اکثر کلینوپیروکسن¬ها برخلاف سایر کانی¬ها، بدون تغییر باقیماندهاند، بنابراین از شیمی کلینوپیروکسن¬ها جهت تشخیص طبیعت و محیط تکتونیکی ماگمای مادر در سازند هرمز منطقه استفاده گردید. آنالیز نقطه¬ای میانگین ترکیب کلینوپیروکسن¬های گنبد نمکی گچین را اوژیتWo27.66En45.44Fs26.91)) و کلینوپیروکسن¬های گنبد نمکی هرمز را اوژیت تا دیوپسید¬((Wo43.36En32.71Fs23.93 نشان داد. این کانی¬ها از گروه کلسیم - اسکولا هستند. نمودارهای شیمیایی براساس ترکیب کلینوپیروکسن¬ها، نمونههای گنبد نمکی هرمز را از نوع بازالت¬های جزایر قوسی و گنبد نمکی گچین را از نوع بازالت¬های تولئیتی درون قاره¬ای و با طبیعت ساب آلکالن معرفی می¬کنند. میانگین دمای تقریبی تشکیل کلینوپیروکسن¬ها برای گنبد هرمز 875 درجه سانتی¬گراد، جهت گنبد گچین 997 سانتی¬گراد و فشار تشکیل آنها کمتر از 2kb به دست آمد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - تعیین نقش محیط رسوبی و فرایندهای دیاژنزی در کیفیت مخزنی بخش بالایی سازند سورمه در میدان سلمان
ابراهیم سفیداری عبدالحسین امینی محمدرضا یوسف پور سید محمد زمانزادهبخش بالایی سازند سورمه به سن ژوراسیک بالایی با لیتولوژی آهک، دولومیت و میان لایه¬های انیدریت معادل سازند عرب در بخش عربی خلیج فارس بهحساب می¬آید. توالی ذکر شده بزرگترین سنگ مخزن سیستم ژوراسیک پلیت عربی را تشکیل می¬دهد. مطالعه حاضر بر اساس داده¬های مغزه (مقطع نازک، تخل چکیده کاملبخش بالایی سازند سورمه به سن ژوراسیک بالایی با لیتولوژی آهک، دولومیت و میان لایه¬های انیدریت معادل سازند عرب در بخش عربی خلیج فارس بهحساب می¬آید. توالی ذکر شده بزرگترین سنگ مخزن سیستم ژوراسیک پلیت عربی را تشکیل می¬دهد. مطالعه حاضر بر اساس داده¬های مغزه (مقطع نازک، تخلخل و تراوایی مغزه و فشار موئینه تزریق جیوه) و لاگ¬های چاه¬پیمایی به بررسی محیط رسوبی، فرایندهای دیاژنزی و نقش آنها در کیفیت مخزنی بخش بالایی سازند سورمه پرداخته است. بر اساس مطالعات میکروسکپی نه میکروفاسیس رسوبی شناسایی گردید. رخساره¬های شناسایی شده به قسمت داخلی یک رمپ کربناته کم شیب، متشکل از زیرمحیط¬های سوپرتایدال، لاگون و شول نسبت داده شده¬اند. فرایندهای دیاژنزی نقش متغیری بر کیفیت مخزنی سازند مورد مطالعه داشته¬اند. دلومیتی شدن، انحلال و شکستگی باعث افزایش کیفیت مخزنی شده¬اند، حال آنکه سیمانی شدن، دلومیتی شدن بیش از اندازه، انیدریتی شدن و فشردگی باعث کاهش کیفیت مخزنی شده¬اند. بر اساس داده¬های تخلخل، تراوایی و فشار موئینه حاصل از تزریق جیوه، رخساره¬های انیدریتی و مادستون حاوی انیدریت مربوط به بخش پرتایدال، دارای پایین¬ترین کیفیت مخزنی می-باشند و در مقابل رخسارههای گرین¬استون اائیدی و پکستون تا گرینستون بایوکلاستی مربوط به زیرمحیط شول از بهترین کیفیت مخزنی برخوردار می¬باشند. پرونده مقاله