معرفي نشريه
علمی
فصلنامه زمين شناسي ايران دارای رتبه علمی _ پژوهشی و ضریب تاثیر در زمینه علوم پایه می باشد و مقالات با گرایش های مختلف زمین شناسی را در روند داوری قرار داده و پس از تایید داوران و اعمال اصلاحات پیشنهادی توسط نویسنده(گان) در نوبت چاپ قرار میدهد. فصلنامه زمينشناسي ايران هر سه ماه يك بار منتشر ميشود و در زمينههاي تخصصي زمينشناسي مقاله ميپذيرد.
نشاني دفتر فصلنامه: تهران، اوین، دانشگاه شهیدبهشتی، پژوهشکده علوم پایه کاربردی جهاددانشگاهی، صندوق پستي: 196151171 تلفن: 29902594 ، 4 ـ 22431933 پست الكترونيك: zaminshenasiiran@yahoo.com وب سايت: www. rias.ac.ir سایت: journal.rias.ac.ir
این فصلنامه دارای مجوز علمی ـ پژوهشی به شماره 309/3 مورخ 28/1/87 از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری میباشد. این نشریه در پایه استنادی علوم جهان اسلام و نیز ایران ژورنال (نظام نمایهسازی مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری) نمایه شده است و دارای ضریب تاثیر میباشد.
نشریه در پایگاههای اطلاعرسانی زیر قابل دسترس است: http://www.isc.gov.ir http://www.srlst.com http://www.sid.ir http://www.magiran.com https://civilica.com/profile/
- همچنین فصلنامه زمین شناسی ایران از سال 1398 تاکنون با انجمن رسوب شناسی ایران تفاهم نامه علمی امضا کرده اند.
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - معرفی کانسار مس ماری بعنوان یک ذخیره چینه¬کران نوع مانتو در زون طارم، شمال غرب ایران
مهدی مرادی سجاد مغفوری محسن موءید وحید فریداصلشماره 38 , دوره 10 , تابستان 1395کانسار مس ماری در شمال¬غرب ایران و در منطقه طارم در شمال زنجان واقع شده است. این کانی¬سازی از نوع چینه¬کران و سنگ درونگیر آن، تراکی آندزیت¬ مگا¬پورفیری به سن ائوسن است. سولفیدهای اصلی مس شامل بورنیت، کالکوسیت و کالکوپیریت عمدتا همراه با پیریت می¬باشند. بافت¬های موجود در چکیده کاملکانسار مس ماری در شمال¬غرب ایران و در منطقه طارم در شمال زنجان واقع شده است. این کانی¬سازی از نوع چینه¬کران و سنگ درونگیر آن، تراکی آندزیت¬ مگا¬پورفیری به سن ائوسن است. سولفیدهای اصلی مس شامل بورنیت، کالکوسیت و کالکوپیریت عمدتا همراه با پیریت می¬باشند. بافت¬های موجود در کانی¬سازی شامل پرکننده فضای خالی، دانه¬پراکنده، رگه- رگچه¬ای و جانشینی است. سنگهاي آتشفشانی محدوده مورد مطالعه بيشتر دارای تركيب حدواسط تا اسيدي با سرشت شوشونیتی و پتاسیم بالا بوده و یک محيط¬ کششی ریفتی درون¬کمانی را نشان می¬دهند. دگرسانی¬های کربناتی، کلریتی، اپیدوتی و سریسیتی در سنگ میزبان دیده می¬شوند. فراوانی مس و نقره در تراکی آندزیت مگاپورفیری سالم به ترتیب تا 3200 و 216 قسمت در میلیون می¬باشد. بر اساس ویژگیهای اساسی توده کانه¬دار ماری از جمله محیط تکتونیکی، سنگ دربرگیرنده، حالت چینه¬کران، کانیشناسی، محتوای فلزی و دگرسانی و مقایسه این ویژگی¬ها با ذخایر مس تیپ مانتو (Manto- type)، کانسار مس ماری میتواند به-عنوان یک ذخیره مس تیپ مانتو در شمال¬غرب ایران معرفی شود. همانند سایر کانسارهای مشابه این تیپ در دنیا، سه مرحله اصلی برای کانی¬سازی در کانسار ماری می¬توان در نظر گرفت. مرحله اول شامل فعالیت آتشفشانی زیردریائی و فوران گدازه تراکی آندزیت مگا¬پورفیری به¬همراه دگرسانی ناحیه¬ای پروپیلیتی می¬باشد. در مرحله دوم، دیاژنز اولیه و فعالیت میکروارگانیسم¬های احیاکننده سولفات باعث تشکیل پیریت هم به¬صورت پرکننده فضای خالی و هم به¬صورت دانه¬پراکنده در واحد تراکی آندزیتی میزبان شده است. نهایتاً در مرحله سوم، افزایش ضخامت رسوبات، فرونشست حوضه و دیاژنز تدفینی به همراه ورود سیالات غنی از مس به داخل واحد میزبان احیایی موجب جانشینی سولفیدهای مس به جای پیریت¬های اولیه و کانی¬زایی در کانسار ماری شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - مطالعه شیمی کانی¬ها، زمین دما – فشار سنجی و جایگاه تکتونیکی گابروهای شمال غرب همدان، باختر ایران
عادل ساکی هوشنگ پورکاسب علیرضا زراسوندی میلاد جهانی مریم درانیشماره 53 , دوره 14 , بهار 1399منطقه مورد مطالعه از نظر زمین¬شناسی در ناحیه شمالی زون دگرگونی سنندج – سیرجان قرارگرفته است. بر اساس مطالعات پتروگرافی کانی¬های اصلی پلاژیوکلاز، پیروکسن، آمفیبول و بیوتیت و کانی¬های فرعی کلریت، مسکویت، ایلمنیت و زیرکن می¬باشند. نتایج بهدستآمده از بررسی شیمی کانی¬ها نش چکیده کاملمنطقه مورد مطالعه از نظر زمین¬شناسی در ناحیه شمالی زون دگرگونی سنندج – سیرجان قرارگرفته است. بر اساس مطالعات پتروگرافی کانی¬های اصلی پلاژیوکلاز، پیروکسن، آمفیبول و بیوتیت و کانی¬های فرعی کلریت، مسکویت، ایلمنیت و زیرکن می¬باشند. نتایج بهدستآمده از بررسی شیمی کانی¬ها نشان می¬دهد که آمفیبول¬های مورد مطالعه جزء آمفیبول¬های کلسیک می¬باشند. از نظر ترکیب شیمیایی می¬توان آن¬ها را پارگاسیت، چرماکیت و منیزیو هورنبلند نامگذاری نمود. پلاژیوکلازها نیز از نوع آندزین هستند. با توجه به نسبت پایین Na2O از نظر محیط تکتونیکی نیز این آمفیبول ها از نوع S-Amph هستند. میزان بالای Al2O3 بیانگر این است که منشا آمفیبول¬ها گوشته¬ای می¬باشد و بر اساس نسبت Fetot (Fetot + Mg+2) در برابر AlIv که کمتر از 6/0می باشد می¬توان نتیجه گرفت که گریزندگی اکسیژن بالا است. از سوی دیگر می¬توان گفت که میزان آب برای تبلور هورنبلند از 2 تا 3/2 متغیر است. برای انجام دماسنجی و فشارسنجی نیز از روش¬های مختلفی استفاده شده است که بهترین آن نشان می¬دهد دمای تشکیل توده گابرویی در محدوده 700 درجه سانتی گراد (بهطور میانگین) می¬باشد و فشار این سنگ¬ها نیز بین 45/4 تا 50/7 متغیر است. با توجه به فشار بهدستآمده ماگمای مورد نظر از عمق 25 تا 30 کیلومتری منشا گرفته است که در نزدیکی مرز موهو است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - ارزیابی خطر زمین¬لرزه و تحلیل ریسک زلزله در شهر خوی با استفاده از روش¬های قطعی و احتمالی
نسیم رحمانی علیرضا عباسفامشماره 30 , دوره 8 , تابستان 1393احداث شهرهای جدید یا توسعه شهرهای قدیمی در هر منطقه نیازمند مطالعات زمین¬شناسی و لرزه¬خیزی می¬باشد. شهرستان خوی نیز یکی از شهرستان¬های در حال توسعه است که انجام این مطالعات برای آن ضروری به¬نظر می¬رسد. به همین دلیل، در این پژوهش لرزه¬خیزی و ریسک زلزله در این شهر به روش¬ چکیده کاملاحداث شهرهای جدید یا توسعه شهرهای قدیمی در هر منطقه نیازمند مطالعات زمین¬شناسی و لرزه¬خیزی می¬باشد. شهرستان خوی نیز یکی از شهرستان¬های در حال توسعه است که انجام این مطالعات برای آن ضروری به¬نظر می¬رسد. به همین دلیل، در این پژوهش لرزه¬خیزی و ریسک زلزله در این شهر به روش¬های قطعی و احتمالی تعیین گردیده و نتایج حاصل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با یکدیگر مقایسه شده¬اند. برای این منظور، ابتدا چشمه¬های لرزه¬زا و گسل¬های موجود در درون شهر و مناطق پیرامون آن به شعاع حدود 100 کیلومتر مورد شناسایی و مطالعه قرار گرفته¬اند و مشخصات آن¬ها نظیر طول، جهت¬یابی و فاصله آن¬ها تا مرکز شهر تعیین گردیده است. سپس بزرگترین زلزله قابل انتظار و شتاب بیشینه حرکت زمین به علت فعالیت این گسل¬ها با استفاده از دو روش قطعی و احتمالی محاسبه شده است.در این شهرستاناحتمال وقوع زمین لرزه¬هایی با بزرگای حدود 5/6 ریشتر و بزرگتر در مقیاس امواج درونی زمین وجود دارد که در این صورت شتاب بیشینه حرکت زمین در این شهر به علت فعالیت احتمالی این گسل¬ها ممکن است حداکثر به g31/0 نیز برسد. همچنین خطر وقوع زمین لرزه¬های با بزرگای بیشتر از 1/6 ریشتر، با احتمال 64 درصد وجود دارد. در این صورت دوره بازگشت آن¬ها 110 سال است و احتمال وقوع سالیانه این زمین لرزه¬ها در حدود 009/0 می¬باشد. احتمال وقوع زمین لرزه¬های با بزرگای بیشتر از 1/7 ریشتر، 10 درصد و برای زمین-لرزه¬های بزرگتر از 3/6 ریشتر، 50 درصد ارزیابی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - بهینهسازی مدل DRASTIC جهت ارزیابی آسیبپذیری آب زیرزمینی آبخوان کاشان به آلودگی نیترات با استفاده از روشهای آماری و تحلیل حساسیت
فائقه صمدیشماره 35 , دوره 9 , پاییز 1394در این تحقیق از بهینهسازی پارامترهای مدل DRASTIC و لایه کاربری اراضی (LU) جهت ارزیابی آسیبپذیری ویژه آبخوان کاشان با استفاده از روشهای آماری استفاده گردیده است. لایههای اطلاعاتی در محیط GIS تهیه، رتبهبندی (قطعی و فازی-آماری)، وزندهی (اصلی و آماری) و بهروش همپوشا چکیده کاملدر این تحقیق از بهینهسازی پارامترهای مدل DRASTIC و لایه کاربری اراضی (LU) جهت ارزیابی آسیبپذیری ویژه آبخوان کاشان با استفاده از روشهای آماری استفاده گردیده است. لایههای اطلاعاتی در محیط GIS تهیه، رتبهبندی (قطعی و فازی-آماری)، وزندهی (اصلی و آماری) و بهروش همپوشانیشاخص تلفیق گردیدند. برای بهینهسازی مدل DRASTIC، از رگرسیون غیرخطی جهت رتبهبندی فازی-آماری (هممقیاسسازی) و از ضرایب همبستگی پیرسونی بین غلظت نیترات با پارامترهای هممقیاسشده مدل DRASTIC و تحلیل حساسیت (حذف پارامتری و تک پارامتری) جهت تعیین و تصحیح وزن مناسب پارامترها استفاده شد. در نتیجه مدل RASIC-LU براساس رتبهبندی و وزندهی آماری و تحلیل حساسیت تک پارامتری، ضريب همبستگی 1/61 درصد و سطح معنیداری آماری 001/0 را نشان داده و با پارامترهای نرخ تغذیه خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، اثر منطقه غیراشباع، هدایت هیدرولیکی و کاربری اراضی بهترتیب با وزنهای 50/2، 63/4، 15/4، 03/3، 96/1، 00/2 بهعنوان بهترین مدل انتخابی مشخص شد. براساس این مدل، قسمتهای غربی و جنوبی آبخوان بهدلیل نرخ تغذیه بالا، کاربری اراضی آلاینده و مواد درشتدانه در ناحیه غیراشباع، خاک و محیط آبخوان دارای خطرپذیری آلودگی زیاد و بسیار زیاد میباشد. همچنین حساسیت این مدل براساس میانگین مجذورات خطا (MSE) نسبت به حذف و یا افزایش وزن پارامترهای کاربری اراضی، محیط خاک، اثر منطقه غیراشباع، محیط آبخوان، نرخ تغذیه خالص و هدایت هیدرولیکی بهترتیب روند کاهشی نشان داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - مقایسه شبکههای عصبی MLP و RBF در تخمین پارامترهای آبخوانهای محبوس
طاهره آذری نوذر سامانیشماره 36 , دوره 9 , زمستان 1399در این مقاله، شبکههای عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) و تابع پایه شعاعی (RBF) جهت تعیین پارامترهای آبخوان محبوس (قابلیت انتقال آبخوان و ضریب ذخیره) طراحی گردیده است. تابع چاه مربوط به آبخوانهای محبوس به این شبکهها آموزش داده شده است. با اعمال تکنیک آنالیز مولفه چکیده کاملدر این مقاله، شبکههای عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) و تابع پایه شعاعی (RBF) جهت تعیین پارامترهای آبخوان محبوس (قابلیت انتقال آبخوان و ضریب ذخیره) طراحی گردیده است. تابع چاه مربوط به آبخوانهای محبوس به این شبکهها آموزش داده شده است. با اعمال تکنیک آنالیز مولفه اصلی بر مجموعه دادههای آموزش، ساختار شبکه MLP و RBF به ترتیب با آرایش (1×12×1) و (1×14×1) صرف نظر از تعداد دادههای آزمون پمپاژ ثابت گردید. این شبکهها با دریافت هر مجموعه داده آزمون پمپاژ واقعی، مختصات نقطه انطباق بهینه را تولید میکند. سپس مختصات نقطه انطباق با حل تحلیلی تایس (1935) ترکیب شده و مقادیر پارامترهای آبخوان محاسبه میشود. توانایی تعمیم و عملکرد این شبکهها با 100000 مجموعه داده سنتز شده ارزیابی گردید و دقت آنها با استفاده از دادههای دو آزمون پمپاژ واقعی با روش انطباق منحنی تیپ مقایسه شده است. نتایج حاصل از مدلسازی تابع چاه در آبخوان محبوس نشان داد که اگر چه هر دو مدل شبکه عصبی MLP و RBF میتوانند پارامترهای آبخوان را با دقت بالایی تعیین نمایند و خطاهای گرافیکی حاصل از روشهای انطباق منحنی تیپ را حذف کنند اما شبکه MLP طراحیشده از دقت بالاتری نسبت به شبکه RBF برخوردار میباشد به همین دلیل شبکه MLP پیشنهادی به عنوان یک روش خودکار، دقیق و سریع جهت تعیین پارامترهای آبخوان محبوس توصیه میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - بررسی روش های تفسیر پمپاژ پله ای تک چاهی برای محاسبه قابلیت انتقال آبخوان
راحله هاتفي بهروز اعتباری بهزاد دلخواهي غلامعباس فنایی خیرآباد علی اکبر شهسواریشماره 32 , دوره 8 , زمستان 1393با توجه به اینکه افت اندازه گیری شده در آزمون هاي تک-چاهي و در چاه پمپاژ، منعکس کننده افت آبخوان نبوده و در برگیرنده مجموعه عوامل خطی و غیر خطی ایجاد کننده افت می باشد، محاسبات مبتنی بر افت مشاهده شده در چاه پمپاژ نمی تواند برآورد دقیقی از پارامترهای هیدرودینامیک آبخوان چکیده کاملبا توجه به اینکه افت اندازه گیری شده در آزمون هاي تک-چاهي و در چاه پمپاژ، منعکس کننده افت آبخوان نبوده و در برگیرنده مجموعه عوامل خطی و غیر خطی ایجاد کننده افت می باشد، محاسبات مبتنی بر افت مشاهده شده در چاه پمپاژ نمی تواند برآورد دقیقی از پارامترهای هیدرودینامیک آبخوان ارائه کند. ولي وقتي که يک تخمين ارزان و سريع از قابلیت انتقال آبخوان مورد نياز باشد، استفاده از داده های جمع آوری شده از پمپاژ تک چاهی جزو گزينه هاي جذاب به شمار مي آيند. روش های مختلفی برای برآورد مولفه های افت درون چاهی از سوی محققین مختلف پیشنهاد شده است. در این مطالعه با بررسی آزمونهای پمپاژ انجام شده بر روی تعدادی از چاه های اکتشافی استان خراسان رضوی و جنوبی و بکار گیری داده های اندازه گیری شده در چاه پمپاژ و پیزومتر مجاور، روشهای Eden-Hazel، Hantush-Biershenk، Kasinow، Miller-Weber و Karami-Younger برای محاسبه مولفه های افت در چاه و تصحیح داده های افت اندازه گیری شده در چاه پمپاژ (CQn ) برای محاسبه قابلیت انتقال آبخوان مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل از بکارگیری روش های غیر مستقیم Eden_Hazel، Hantush-Biershenk ، Kasenow و Miller-Weber اختلاف قابل توجهی با پارامتر های محاسبه شده به کمک داده های پیزومتری نشان می دهند. روش Karami-Younger در مجموع چاه های آنالیز شده قادر بوده تا مقدار CQn را بطور میانگین با اختلاف 25% محاسبه نماید. این در حالی است که دقت قابلیت انتقال برآورد شده به کمک تصحیح داده ها با یک افت چاه برآورد شده دقیق، لزوما به محاسبه مقدار قابلیت انتقال قابل قبول منجر نمی شود. حساسیت نتایج به نوع رسوبات خصوصاً در رسوبات با تراوایی زیاد که افت چاه در آنها کم می باشد و مقدار CQn چاه در مقایسه با BQ ناچیز می باشد بستگی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - ارزیابی اثرات زیستمحیطی معادن با استفاده از روش پاستاکیا (مطالعه موردی: معدن سنگآهن آنومالی شمالی بافق)
لمبرینی پاپادوپولو محمدرضا علمی علیرضا احسان زاده سجاد بهرامیشماره 36 , دوره 9 , زمستان 1399ارزيابی اثرات محيط¬زيستي يكي از روش¬هاي مناسب براي دستيابي به اهداف توسعه پايدار است و مي¬تواند بهعنوان يك ابزار برنامه¬ريزي در دسترس مديران و تصميم¬گيران قرار گيرد. در اين پژوهش، تأثیرات محيط¬زيستی معدن سنگآهن آنومالی بررسیشده¬ است. بدین منظور با تهیه چکلیستی از نظ چکیده کاملارزيابی اثرات محيط¬زيستي يكي از روش¬هاي مناسب براي دستيابي به اهداف توسعه پايدار است و مي¬تواند بهعنوان يك ابزار برنامه¬ريزي در دسترس مديران و تصميم¬گيران قرار گيرد. در اين پژوهش، تأثیرات محيط¬زيستی معدن سنگآهن آنومالی بررسیشده¬ است. بدین منظور با تهیه چکلیستی از نظر کارشناسان و خبرگان، مهمترین فاکتورهای محیط¬زیستی و اقتصادی- اجتماعی که از پروژه متأثر می¬شوند، شناسایی شدند و در ادامه با استفاده از روش ماتریس پاستاکیا، ارزیابی اثرات محيط¬زيستی پروژه در دو مرحله¬ ساختمانی و بهره¬برداری انجام شد. نتایج نشان می¬دهد که در مرحله ساختمانی طرح، 2 اثر مثبت متوسط، 1 اثر مثبت کم، 4 اثر مثبت ناچیز، 7 اثر منفی ناچیز، 2 اثر منفی کم و 3 اثر منفی متوسط و در مرحله بهره¬برداری طرح نیز 2 اثر مثبت متوسط، 3 اثر مثبت کم، 3 اثر مثبت ناچیز، 5 اثر منفی ناچیز، 2 اثر منفی کم و 3 اثر منفی متوسط در محیط ایجاد میشود. همچنین برنامه مدیریت و پایش محيط¬زيستی برای هرکدام از بخش¬ها ارائه گردیده که در بخش فیزیکی باید پارامترهای هوا، خاک و صوت دائما نمونه¬برداری شود؛ در بخش بیولوژیکی، تنوع و تراکم و زادآوری، مهاجرت حیاتوحش و گیاهان بهصورت فصلی کنترل گردد؛ نشت و انتشار پساب¬ها، پسماندها و غبارات دائما پایش گردد. در مورد حوادث طبیعی باید بحث مدیریت بحران و ارزیابی ریسک بهصورت فصلی صورت گیرد. همچنین مشارکت مردمی و جلب رضایت جوامع و اطلاع¬رسانی بهصورت پیوسته انجام گردد و نیز سطح آگاهی محيط زيستی پرسنل ارتقاء داده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - كانيشناسي، ژئوشیمي و خاستگاه نهشته بوكسيت رسي شیرین¬آباد، جنوب شرق گرگان
مریم شامانیان زهرا مریدیشماره 39 , دوره 10 , پاییز 1395نهشته بوكسيت رسی شیرین¬آباد با ضخامت حدود 8 متر و طول 1 کيلومتر در 60 کیلومتری جنوب شرق گرگان واقع شده است. نهشته شیرین¬آباد به شکل يک افق چينهسان بین سنگ¬آهک¬های دولومیتی الیکا و شیل و ماسه¬سنگ¬های سازند شمشک قرار دارد. مرز زيرين اين افق به¬طور عمده موجی است، در حال چکیده کاملنهشته بوكسيت رسی شیرین¬آباد با ضخامت حدود 8 متر و طول 1 کيلومتر در 60 کیلومتری جنوب شرق گرگان واقع شده است. نهشته شیرین¬آباد به شکل يک افق چينهسان بین سنگ¬آهک¬های دولومیتی الیکا و شیل و ماسه¬سنگ¬های سازند شمشک قرار دارد. مرز زيرين اين افق به¬طور عمده موجی است، در حالي¬که مرز بالايي آن با شيل و ماسهسنگ¬هاي فراديواره هم¬ساز و شارپ است. سنگ¬های درون این افق، بافت¬های پلیتومورفیک، ریزدانهای، اووئیدي و پیزوئیدي را نشان می¬دهند. تجزيه¬وتحليل¬هاي بافتي، دو خاستگاه برجازا و نابرجازا را براي نهشته شیرین¬آباد نشان می¬دهد. این نهشته که دارای منطقهبندي دروني است و به چهار واحد مجزا قابل تفكيك است، به¬طور عمده از کائولینیت، آناتاز، روتیل، بوهميت، هماتیت، گوتیت و برتیرین تشكيل شده است. بر اساس دادههاي زمينشيميايي، نهشته شیرین¬آباد محصول دگرساني و هوازدگي سنگهايي با تركيب بازالت است. تلفيق داده¬هاي کاني¬شناسي و ژئو¬شيميايي نشان ميدهد كه اين نهشته در طي دو مرحله تشكيل شده است. ابتدا، مواد بوکسيتي و کاني¬هاي رسي بر اثر فرآيندهاي بوکسيتزايي درجازا از بازالتهاي قليايي تشکيل شده¬اند. سپس، اين مواد به حفرات کارستي انتقال يافته و نهشته بوكسيت رسی شیرین¬آباد را پديد آوردهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - ریز رخساره، محیط رسوبی و چینهنگاری سکانسی سازند قم در برش ده نمک، شمال شرق گرمسار
جهانبخش دانشیان الهام اسدی مهماندوستی یوسف رمضانیشماره 41 , دوره 0 , بهار 1396برش ده نمک در شمالیترین نقطهای که سازند قم رخنمون دارد و به عبارتی در محلی که زون ایران مرکزی هممرز با زون البرز است، واقع شده است. مطالعه ویژگیهای ریز رخسارهای، محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی سازند قم در این محدوده میتواند به درک وضعیت حوضه رسوبی قم در شمالیت چکیده کاملبرش ده نمک در شمالیترین نقطهای که سازند قم رخنمون دارد و به عبارتی در محلی که زون ایران مرکزی هممرز با زون البرز است، واقع شده است. مطالعه ویژگیهای ریز رخسارهای، محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی سازند قم در این محدوده میتواند به درک وضعیت حوضه رسوبی قم در شمالیترین بخش آن و هممرز با زون البرز، کمک شایان توجهی نماید. در این مطالعه 166 نمونه از رسوبات سازند قم در برش ده نمک واقع در شمال شرق گرمسار مورد بررسی قرار گرفته است. آنالیز ریز رخسارهای منجر به شناسایی نه ریز رخساره شده و از نظر محيط رسوبگذاري به چهار كمربند رخسارهاي پهنه جزر و مدي، لاگون، رسوبات سدي/ریفی و شیب پلاتفرم تعلق دارند. به دلیل عدم گسترش نهشتههای ثقلی و توربیدایتی و وجود فراوان نهشتههای سدی/ریفی، محيط تشكيل نهشتههای کربناته سازند قم در برش ده نمک که بیشترین تهنشست آن در بخشهای کمعمق حوضه بوده یک شلف کربناته لبهدار پیشنهاد میشود. در این مدل، رخسارههای مربوط به ناحیه عمیق حوضه گسترش نداشته و عمیقترین رخساره مربوط به بخشهای شیب پلاتفرم میباشد. همچنین مطالعات چینه نگاری سکانسی نشان میدهد که برش ده نمک شامل چهار سکانس رسوبی رده سوم، سه مرز سکانسی از نوع اول و دو مرز سکانسی از نوع دوم میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - زمین شیمی و خاستگاه طلای کوهزایی منطقه قلقله کردستان، با استفاده از مطالعات میانبارهای سیال و ایزوتوپهای پایدار
بتول تقی پور محمد علی مکی زاده فرهاد احمدنژادشماره 30 , دوره 8 , تابستان 1393رخداد طلای قلقله، در بخش شمال غربی کمربند دگرگونی سنندج- سیرجان و در 50 کیلومتری جنوب غربی سقز واقع شده است. مجموعه واحدهای سنگی رخنمون یافته در منطقه شامل آتشفشانی¬های دگرگون شده اسیدی، کلریت- سریسیت شیست، سنگ آهکهای دگرگون شده و توده¬های نفوذی به سن مزوزوئیک می¬باشد چکیده کاملرخداد طلای قلقله، در بخش شمال غربی کمربند دگرگونی سنندج- سیرجان و در 50 کیلومتری جنوب غربی سقز واقع شده است. مجموعه واحدهای سنگی رخنمون یافته در منطقه شامل آتشفشانی¬های دگرگون شده اسیدی، کلریت- سریسیت شیست، سنگ آهکهای دگرگون شده و توده¬های نفوذی به سن مزوزوئیک می¬باشد که بخش غالب زمینشناسی منطقه را تشکیل میدهند. این مجموعه تحت تاثیر فازهای دگرگونی حاکم بر زون زمین¬ساختی سنندج - سیرجان دگرریخت شده و در طی آن کانه¬¬زایی طلا شکل گرفته است. بررسیهای زمین شیمیایی نشان داده است که کانه¬زایی طلا در رگههای کوارتز- سولفید رخ داده است. به¬منظور تعیین خاستگاه طلا در منطقه قلقله، مطالعات ریزدماسنجی و ایزوتوپهای پایدار بر روی رگههای کوارتزی همراه با کانه¬زایی و رگههای کوارتزی فاقد کانه¬زایی صورت گرفته است. بر اساس نوع و درصد فازهای موجود در میانبارهای سیال و رفتار ریزدماسنجی آنها، سه نوع میانبار سیال در ذخیره معدنی قلقله تشخیص داده شده است: نوع اول (I) میانبارهای تک فازه آبگین؛ نوع دوم (II) میانبارهای دو فازه آبگین (L+V)، که از نظر دمای همگن شدن در دو گروه جای می گیرند: گروه اول با دمای همگن شدن 205 تا 255 درجه سانتی¬گراد و درجه شوری شوری معادل 5 تا 13 درصد وزنی نمک طعام و گروه دوم با دمای همگن شدن 335 تا 385 درجه سانتی¬گراد و درجه شوری معادل 15 تا 19 درصد وزنی نمک طعام؛ نوع سوم (III) میانبارهای سه فازه کربنی- آبگینبا دمای همگن شدن 345 تا 385 درجه سانتی¬گراد و درجه شوری معادل 9 تا 13 درصد وزنی نمک طعام. همچنین چگالی سیال کانه¬دار، فشار و عمق کانه¬زایی به ترتیب برابر 79/0 تا 96/0 گرم بر سانتیمتر مکعب، 2 کیلوبار و 7 کیلومتر میباشد که نشان دهنده محیط تشکیل میان پوستهای برای ذخیره معدنی قلقله میباشد. مقادیر O18 و D مربوط به سیالات کانسنگ¬ساز (رگههای کوارتز- سولفید) به ترتیب محدوده¬ای از %2/7 تا%8 و %27/35-تا %23/40- را نشان می¬دهند. با توجه به جایگاه زمینشناختی ذخایر معدنی قلقله، نسبتهای موجود، بیانگر یک سیال دگرگونی میباشد که با آبهای جوی آمیختگی پیدا نموده است. تغییر شرایط از فشارشی به کششی همراه با گرادیان زمین گرمایی که بطور پوسته¬ای در حال افزایش بوده، باعث تحرک دوباره مقادیر قابل توجهی سیالات دگرگونی شده است که آمیختگی سیالات بالا¬رو ناشی از فعالیت کوهزایی و سیالات پایین¬رو جوی سبب نهشت طلا توسط کانیهای سولفیدی شده است. پرونده مقاله