فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - الگوی تشکیل کانسار مس دوچیله، شرق میامی؛ بر پایه شواهد زمینشناسی، کانیشناسی و ژئوشیمیایی
محبوبه ظفرزاده فردین موسیوند رمضان رمضانی اومالی امیر مهدویکانسار مس دوچیله در 72 کیلومتری شرق شاهرود، 15 کیلومتری شرق شهر میامی و در کمربند آتشفشانی شمال ایران مرکزی واقع شده است. توالی چینه شناسی پهنه در بر گیرنده کانه زایی، حجم قابل توجهی از نهشتههای آتشفشانی و آتشفشانی -رسوبی ائوسن میباشد و توسط نهشته های نئوژن و کواترنر ب چکیده کاملکانسار مس دوچیله در 72 کیلومتری شرق شاهرود، 15 کیلومتری شرق شهر میامی و در کمربند آتشفشانی شمال ایران مرکزی واقع شده است. توالی چینه شناسی پهنه در بر گیرنده کانه زایی، حجم قابل توجهی از نهشتههای آتشفشانی و آتشفشانی -رسوبی ائوسن میباشد و توسط نهشته های نئوژن و کواترنر بهطور محلی پوشیده می شود. کانه زایی در امتداد گسل و شکستگی های با روند غالب NW-SE در داخل سنگهای بازالتی به صورت رگه -رگچه ای و پر کننده فضای خالی رخ داده است. کانی های اصلی تشکیل دهنده کانسنگ شامل کانیهای اولیه مس خالص و هماتیت و کانیهای ثانویه کوپریت، مالاکیت، گوتیت و هماتیت و کانیهای باطله شامل کلسیت، زئولیت و آنالسیم می باشد. دﮔﺮﺳﺎﻧﯽﻫﺎي موجود در ﺳﻨﮓ ﻣﯿﺰﺑﺎن ﺷـﺎﻣﻞ کلریتی، ﮐﺮﺑﻨﺎﺗﯽ و زئولیتی میباشد. بررسی ژئوشیمیایی نشان میدهد، بیشترین میزان مس و نقره در کانسار دوچیله به ترتیب برابر 9/1 درصد و چهار گرم در تن میباشد. براساس پژوهشهای صحرایی، کانیشناسی و دگرسانی، کانیسازی مس در ناحیه دوچیله، در طی دیاژنز و دگرگونی تدفینی و همگی در طی مرحله کوهزایی و چین خوردگی، در اثر ورود سیالات داغ کانهساز در امتداد شکستگی های عمود بر روند محوری چین ها رخ داده است. کانسار مس دوچیله از ﻧﻈﺮ ﻣﺤﯿﻂ زﻣﯿﻦﺳﺎﺧﺘﯽ تشکیل، ﺳﻨﮓ میزبان، بافت و ساخت، ﮐﺎﻧﯽﺷﻨﺎﺳﯽ، دﮔﺮﺳﺎﻧﯽ، کنترل کننده های کانه زایی و ﻣﺤﺘﻮاي ﻓﻠﺰي، بیشترین شباهت را با ﮐﺎﻧﺴﺎرﻫﺎي ﻣﺲ بازالتی یا تیپ میشیگان نشان میدهند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - زمینشناسی، کانهزایی و مطالعه سیالات درگیر در کانسار طلای لخشک، جنوب غرب کمربند زمیندرز سیستان
نسیم حیدریان دهکردی شجاعالدین نیرومند حسینعلی تاج الدین رضا نوزعیمکانسار لخشک در 28 کیلومتری شمالغرب زاهدان و در بخش جنوبغربی کمربند زمیندرز سیستان واقع شده است. اصلیترین رخنمونهای گستره لخشک تناوبی از شیستها شامل کالکشیست و کوارتز شیست با سن ائوسن هستند. این سنگها در حد رخساره شیست سبز دگرگون شده و توسط تودههای نفوذی گر چکیده کاملکانسار لخشک در 28 کیلومتری شمالغرب زاهدان و در بخش جنوبغربی کمربند زمیندرز سیستان واقع شده است. اصلیترین رخنمونهای گستره لخشک تناوبی از شیستها شامل کالکشیست و کوارتز شیست با سن ائوسن هستند. این سنگها در حد رخساره شیست سبز دگرگون شده و توسط تودههای نفوذی گرانیتوئیدی و دایکهای داسیتی-ریولیتی با سن الیگوسن قطع شدهاند. کنترلکنندهی کانیسازی طلا-آنتیموان در کانسار لخشک ساختاری است و توسط گسل و کمربند برشی دگرسان با راستای شمالشرق-جنوبغرب، که در همبری توده گرانیتوئیدی و واحد کالکشیست رخ داده است، کنترل میشود. بالاترین عیار طلا (5/3 گرم در تن) با شدیدترین دگرسانیهای سیلیسی و سولفیدی رخ داده در بخشهای داخلی کمربند برشی لخشک همراه با دگرشکلی شکلپذیر و شکنا (درز، شکستگی و رگه-رگچه) مرتبط است. کانیشناسی کانسنگ ساده و شامل پیریت، پیریت آرسنیکدار، استیبنیت، کالکوپیریت، آرسنوپیریت، پیروتیت، اسفالریت، طلا، الکتروم، گوتیت و استیبیکونیت است. مطالعه سیالات درگیر بر روی کوارتزهای کانسنگهای طلادار، نشاندهنده دمای همگن شدن در رگه و رگچههای کوارتز-سولفیدی همراه با کانهزایی بین 200 تا 330 درجه سانتیگراد با درجه شوری هشت تا 13 درصد وزنی معادل نمک طعام است که با فرایند اختلاط و رقیق شدگی سازگار است. بر اساس مطالعات زمینشناسی، کانیشناسی و مطالعه سیالات درگیر، کانسار طلای لخشک در گروه کانسارهای تیپ کوهزایی قرار میگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - ثبت جهانی رویداد بیهوازی اقیانوسی در کربناتهای سازند داریان در شمال زاگرس مرتفع، کوه زرگران (گدوان)
مظاهر یاوری مهدی یزدی هرمز قلاوند محمدحسین آدابیثبت رویداد بیهوازی اقیانوسی a1 و زمان ثبت این رویداد در کربناتهای کمژرفای سازند داریان در برش کوه زرگران (گدوان) در شرق شیراز، بر اساس ایزوتوپهای کربن و اکسیژن، ریزرخسارهها و دادههای فسیلی مورد مطالعه قرار گرفت. در این برش ستبرای سازند داریان 287 متر اندازهگیری چکیده کاملثبت رویداد بیهوازی اقیانوسی a1 و زمان ثبت این رویداد در کربناتهای کمژرفای سازند داریان در برش کوه زرگران (گدوان) در شرق شیراز، بر اساس ایزوتوپهای کربن و اکسیژن، ریزرخسارهها و دادههای فسیلی مورد مطالعه قرار گرفت. در این برش ستبرای سازند داریان 287 متر اندازهگیری و 191 نمونه برداشت شده است. توالی رسوبی سازند داریان بر اساس دادههای صحرایی در قاعده با آهک های خاکستری ضخیملایه تا تودهای همراه با اربیتولیناها و رودیستها آغاز میشود و در بخشهای بالاتر شامل آهک های خاکستری متوسط تا ضخیم لایه است و فراوانی فرامینیفرهاي بنتیک از جمله اربیتولینا ها افزایش مییابد. در برش ذکر شده بر پایه مطالعه حجره جنینی اربیتولیناها، سن بخش زیرین این سازند بارمین پسین-آپسین پیشین تعیین شده و آغاز تشکیل نهشتههای بیهوازی اقیانوسی است. منحنیهای ایزوتوپ کربن بین منحنیهای C3 تا C6 در کربناتهای قاعده سازند داریان آشفتگیهایی را نشان میدهد. این تغییرات و همچنین ظهور رخساره Lithocodium-Bacinella در این بخش از سازند وجود رویداد بیهوازی اقیانوسی را تایید میکند. رویداد بیهوازی اقیانوسی بیانگر گرمشدگی محیط و شرایط گلخانهای است. در این برش که با تجمع فراوان رودیستها همراه شده می تواند تاییدی بر شرایط آب و هوایی این رویداد باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تعیین دمای تشکیل، فوگاسیته اکسیژن و نسبت Ce4+/Ce3+ با استفاده از شیمی زیرکن دردایک¬های پگماتیتی ملاير- بروجرد- شازند، پهنه سنندج-سیرجان
مجید قاسمی سیانیپلوتون های گرانیتوئیدی در پهنه سنندج-سیرجان میزبان دایک های پگماتیتی متعددی هستند. این پژوهش بر روی مطالعه شیمی کانی زیرکن در دایک های پگماتیتی گستره ملایر، بروجرد و شازند به منظور ارزیابی دمای تبلور زیرکن، فوگاسیته اکسیژن و نسبت Ce4+/Ce3+ و همچنین تعیین ضریب توزیع عناص چکیده کاملپلوتون های گرانیتوئیدی در پهنه سنندج-سیرجان میزبان دایک های پگماتیتی متعددی هستند. این پژوهش بر روی مطالعه شیمی کانی زیرکن در دایک های پگماتیتی گستره ملایر، بروجرد و شازند به منظور ارزیابی دمای تبلور زیرکن، فوگاسیته اکسیژن و نسبت Ce4+/Ce3+ و همچنین تعیین ضریب توزیع عناصر نادر خاکی، عناصر اورانیوم، توریوم، تالیم، نیوبیم و ایتریم متمرکز شده است. نمودارهای متمایزکننده گرانیتوئیدها از جمله Th در برابر Y و Yb/Sm در برابر Y و Nb، نشان داد، زیرکن های مورد مطالعه در گستره سنگ های سینیت پگماتیت قرار دارند. ضریب توزیع زیرکن/ سنگ کل نشان داد، بلورهای زیرکن غنی شدگی نسبت HREE به LREE دارند. شیمی زیرکن نشان داد، دایک های پگماتیتی ملایر و شازند دارای مقادیر Hf کمتر و تغییرات کمتر در REE نسبت به زیرکن های دایک پگماتیت بروجرد هستند که نشاندهنده نقش فرایندهای هیدروترمالی بعدی در تشکیل زیرکن های بروجرد است. دمای تبلور، فوگاسیته اکسیژن و نسبت های Ce4+/Ce3+ از دایک پگماتیتی ملایر به شازند و در نهایت بروجرد کاهش یافته است. شرایط احیایی ماگماتیسم، مقدار Th/U کمتر از یک و مقدار Y/Ho بالای 20 نشان می دهد، بنابراین این پگماتیت ها از لحاظ کانی سازی عقیم هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - تاثیر برداشت از چاههای عمیق و نیمهعمیق بر روی افت سطحایستابی و پارامترهای کیفی آبزیرزمینی در دشتگرگان
مریم پاکدل مجتبی قره محمودلو نادر جندقی ابوالحسن فتحآبادی یعقوب نیک قوجقپژوهش حاضر بهمنظور بررسی تاثیر افزایش بی رویه حفر چاه های آب و در پی آن برداشت بیش از توان تجدیدشوندگی آبخوان دشت گرگان بر روی افت سطح آب زیرزمینی و برخی پارامترهای کیفی آب در یک دوره مشخص 30 ساله انجام شد. بدین منظور روند تغییرات بارندگی، حفر چاهها، نوسانات سطح آب، چکیده کاملپژوهش حاضر بهمنظور بررسی تاثیر افزایش بی رویه حفر چاه های آب و در پی آن برداشت بیش از توان تجدیدشوندگی آبخوان دشت گرگان بر روی افت سطح آب زیرزمینی و برخی پارامترهای کیفی آب در یک دوره مشخص 30 ساله انجام شد. بدین منظور روند تغییرات بارندگی، حفر چاهها، نوسانات سطح آب، و همچنین برخی پارامترهای فیزیکوشیمیایی در دوره مورد مطالعه بررسی شد. برای بررسی وجود اختلاف آماری بین پارامترهای کمی و کیفی از آزمون تجزیه واریانس دادهها استفاده شد. تغییرات سالانه حفر چاههای مجاز و غیرمجاز استان نشان از یک روند افزایشی در تعداد چاههای حفر شده در دشت گرگان و در پی آن افزایش حجم آب برداشتشده از اوایل دهه 60 دارد. نتایج بررسیهای آماری، نمودار میلهای تغییرات سالانه سطح آبزیرزمینی چاههای عمیق و نیمه عمیق و همچنین هیدروگرافهای واحد آبخوانهای عمیق و نیمه عمیق مورد مطالعه نشان از افت سطح آب زیرزمینی در هر دو آبخوان نیمه عمیق و عمیق در بازه زمانی مورد مطالعه دارد. با توجه به ثابت بودن میزان متوسط بارندگی سالانه در دوره آماری مورد مطالعه، حفر چاههای کمعمق و عمیق و در پی آن برداشت بیرویه از آبخوانهای عمیق و نیمه عمیق محتملترین عامل اصلی در افت سطح آبهای زیرزمینی در دشت مورد مطالعه میباشد. براساس نتایج آماری بین اکثر پارامترهای فیزیکوشیمیایی چاههای نیمهعمیق و عمیق در دو دوره قدیم و جدید اختلاف معنیداری مشاهده شد. اگرچه این تغییرات در چاههای نیمه عمیق بیشتر از چاههای عمیق میباشد. همچنین دو پارامترCl وNa که از عوامل اصلی شوری آب میباشند بیشترین تغییرات را دارند. نمودارهای هیدروژئوشیمیایی مربوط به آبخوانهای دشت نشان از افزایش مواد جامد محلول و همچنین تغییر تیپ و رخسارههای هیدروشیمیایی آب زیرزمینی در دوره جدید دارد. اگرچه روند تغییرات در آبخوان کمعمق شدیدتر میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - برآورد منحنی دانهبندی رسوبات درشتدانه سطحی با استفاده از سیستم تصویربرداری طراحیشده
امیرحسین طبعی علی کرمی خانیکی علیاکبر بیدختی کامران لاریشناخت رسوبات از مباحث پایه در مهندسی سواحل و رودخانه میباشد. یکی از پارامترهای شناسایی رسوبات، دانهبندی آنها است. برای تعیین دانهبندی، همواره از روشهای سنتی همانند الک کردن رسوبات استفاده میشود، که دقیق، اما زمانبر است. پردازش تصاویر این قابلیت را فراهم میساز چکیده کاملشناخت رسوبات از مباحث پایه در مهندسی سواحل و رودخانه میباشد. یکی از پارامترهای شناسایی رسوبات، دانهبندی آنها است. برای تعیین دانهبندی، همواره از روشهای سنتی همانند الک کردن رسوبات استفاده میشود، که دقیق، اما زمانبر است. پردازش تصاویر این قابلیت را فراهم میسازند که با استفاده از کوچکترین واحد تصویر دیجیتال(پیکسل)، به جداسازی و ردیابی اهداف (دانههای رسوبی) در تصاویر پرداخت. در این مقاله سیستمی بهصورت یکپارچه برای تصویربرداری از رسوبات میدانی درشتدانه و ارائه منحنی دانهبندی از آن ساخته و مورد آزمایش قرار میگیرد. پردازش و آنالیز رسوبات با نرمافزارImageJ انجام و مقایسه نتایج با نتایج روش الک، برای صحت سنجی انجام شد. نمونههای تصاویر از رسوبات شنی و ماسهای، آزمایشگاهی و طبیعی برداشت شد. یافتهها نشان میدهد توزیع بهدستآمده از تصاویر رسوبات سطحی درشتدانه (بزرگتر از یک میلیمتر) و یکنواخت، همبستگی خوبی با توزیع بهدستآمده از روش الک دارد و زمان را حداقل به یکدهم و هزینه کل را پایین میآورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - تکامل ساختاری ناحیه جنوب نطنز و نقش آن در توزیع و تمرکز کانه زایی سرب-روی
فیروزه شواخی سعید معدنی پور میثم تدین ابراهیم راستاد محمدجعفر کوپاییناحیه مورد مطالعه از لحاظ ساختاری در حاشیه غربی پهنه ساختاری ایران مرکزی در پایانه جنوب غربی سامانه گسلی قم- زفره واقع شده است. تحلیل ساختاری ناحیه جنوب نطنز، نشاندهندة آن است، گسلهای راندگی اولیه با روند عمومی شرقی– غربی تا شمال غربی– جنوب شرقی همچون گسل فسخود واقع چکیده کاملناحیه مورد مطالعه از لحاظ ساختاری در حاشیه غربی پهنه ساختاری ایران مرکزی در پایانه جنوب غربی سامانه گسلی قم- زفره واقع شده است. تحلیل ساختاری ناحیه جنوب نطنز، نشاندهندة آن است، گسلهای راندگی اولیه با روند عمومی شرقی– غربی تا شمال غربی– جنوب شرقی همچون گسل فسخود واقع در حاشیه غربی ایران مرکزی، بهطور عمده مجموعه واحدهای رسوبی قدیمی پرمین –تریاس (سازندهای جمال و شتری) را برروی واحدهای جوانتر (کرتاسه بالائی) است و در ادامه بیشتر توسط گسلهای امتدادلغز با روندهای شمالی-جنوبی و شمال شرقی– جنوب غربی قطع و جابجا شدهاند. برمبنای مشاهدات صحرایی و پژوهشهای زمینشناسی اقتصادی، ذخایر سرب- روی و باریت در ناحیه جنوب نطنز به دو صورت کانی زائی های در واحدهای کربناته پرمین و تریاس (کانسار چنگرزه )، که در راستای گسل های راندگی و گسلهای امتدادلغز با مولفة نرمال متأخر قطع کننده گسل های راندگی تمرکز یافته-اند. همچنین کانی زائی های همزمان با رسوبگذاری سنگ میزبان در اثر فعالیت گسل های همزمان با رسوبگذاری بیشتر دارای مؤلفه کششی، در کانسار یزدان و پیناوند صورت گرفت و در ادامه توسط گسل های امتدادلغز با مولفه نرمال جوان جابه جا شده اند. کانه زايي در واحدهاي پرمين – ترياس در بازه زماني پس از کرتاسه پاياني و بهطور عمده سنوزوييک پاياني و در طي زمینساخت ترافشارشي راستگرد حاکم بر ناحیه می باشد، درحالیکه کانه زايي همزمان با رسوبگذاری در بازه زماني کرتاسه زيرين- مياني همزمان با رژيم زمين ساختي کششي حاکم بر ناحیه شکل میگیرد. پرونده مقاله