کانسار مس ماری در شمال¬غرب ایران و در منطقه طارم در شمال زنجان واقع شده است. این کانی¬سازی از نوع چینه¬کران و سنگ درونگیر آن، تراکی آندزیت¬ مگا¬پورفیری به سن ائوسن است. سولفیدهای اصلی مس شامل بورنیت، کالکوسیت و کالکوپیریت عمدتا همراه با پیریت می¬باشند. بافت¬های موجود در چکیده کامل
کانسار مس ماری در شمال¬غرب ایران و در منطقه طارم در شمال زنجان واقع شده است. این کانی¬سازی از نوع چینه¬کران و سنگ درونگیر آن، تراکی آندزیت¬ مگا¬پورفیری به سن ائوسن است. سولفیدهای اصلی مس شامل بورنیت، کالکوسیت و کالکوپیریت عمدتا همراه با پیریت می¬باشند. بافت¬های موجود در کانی¬سازی شامل پرکننده فضای خالی، دانه¬پراکنده، رگه- رگچه¬ای و جانشینی است. سنگهاي آتشفشانی محدوده مورد مطالعه بيشتر دارای تركيب حدواسط تا اسيدي با سرشت شوشونیتی و پتاسیم بالا بوده و یک محيط¬ کششی ریفتی درون¬کمانی را نشان می¬دهند. دگرسانی¬های کربناتی، کلریتی، اپیدوتی و سریسیتی در سنگ میزبان دیده می¬شوند. فراوانی مس و نقره در تراکی آندزیت مگاپورفیری سالم به ترتیب تا 3200 و 216 قسمت در میلیون می¬باشد. بر اساس ویژگیهای اساسی توده کانه¬دار ماری از جمله محیط تکتونیکی، سنگ دربرگیرنده، حالت چینه¬کران، کانیشناسی، محتوای فلزی و دگرسانی و مقایسه این ویژگی¬ها با ذخایر مس تیپ مانتو (Manto- type)، کانسار مس ماری میتواند به-عنوان یک ذخیره مس تیپ مانتو در شمال¬غرب ایران معرفی شود. همانند سایر کانسارهای مشابه این تیپ در دنیا، سه مرحله اصلی برای کانی¬سازی در کانسار ماری می¬توان در نظر گرفت. مرحله اول شامل فعالیت آتشفشانی زیردریائی و فوران گدازه تراکی آندزیت مگا¬پورفیری به¬همراه دگرسانی ناحیه¬ای پروپیلیتی می¬باشد. در مرحله دوم، دیاژنز اولیه و فعالیت میکروارگانیسم¬های احیاکننده سولفات باعث تشکیل پیریت هم به¬صورت پرکننده فضای خالی و هم به¬صورت دانه¬پراکنده در واحد تراکی آندزیتی میزبان شده است. نهایتاً در مرحله سوم، افزایش ضخامت رسوبات، فرونشست حوضه و دیاژنز تدفینی به همراه ورود سیالات غنی از مس به داخل واحد میزبان احیایی موجب جانشینی سولفیدهای مس به جای پیریت¬های اولیه و کانی¬زایی در کانسار ماری شده است.
جزييات مقاله
کمپلکس میشو در شمال باختر ایران بهصورت برجستگی شاخصی می¬باشد که توسط گسل¬های فعال شناختهشده-ای محدود شده است. آرایش فضایی این گسل¬ها سبب برافرازش منطقه و برونزد سازند کهر به سن پرکامبرین در مرکز این کمپلکس شده است. بررسی شاخص¬های پروفیل¬های طولی رودخانه، مورفولوژی جبه چکیده کامل
کمپلکس میشو در شمال باختر ایران بهصورت برجستگی شاخصی می¬باشد که توسط گسل¬های فعال شناختهشده-ای محدود شده است. آرایش فضایی این گسل¬ها سبب برافرازش منطقه و برونزد سازند کهر به سن پرکامبرین در مرکز این کمپلکس شده است. بررسی شاخص¬های پروفیل¬های طولی رودخانه، مورفولوژی جبهه کوهستان، مورفولوژی دره¬ها و داده¬های ترموکرونومتری حوضه نشان می¬دهد که میزان نرخ برافرازش در راستای باختر به خاور و شمال به جنوب کاهش می¬یابد. نمودارهای هیپسومتری که برای دامنه شمالی و جنوبی تهیه شده است، نشان می¬دهند که دامنه شمالی نسبت به دامنه جنوبی در حالت ناپایدار¬تری قرار دارد. همچنین مقایسه منحنی توپوگرافی همگن شده کمینه و بیشینه در سه مقطع باختر، مرکزی و خاور میشو مشخص کرد که بیشترین اختلاف در مقطع باختری میشو است که دلالت بر نرخ بالای برافرازش در این بخش دارد. داده¬های زمین¬دماسنجی آغاز فرایش سریع از حدود 21 تا 22 میلیون سال (میوسن) پیشنهاد می¬کند. نرخ برافرازش 16/0 تا 24/0 Km/Ma قابل انتظار می¬باشد. مقایسه نتایج نمونه¬های برگرفته از باختر و خاور منطقه نشان از کاهش فرایش از باختر به خاور دارد که با نتایج داده¬های ساختاری و وضعیت چینه شناسی منطقه و یافته¬های مورفولوژیکی مطابقت دارد.
جزييات مقاله
توده¬های گابروئی موردمطالعه در شرق و جنوب¬غرب هوراند (شرق کلیبر)، در استان آذربایجان¬شرقی رخنمون دارند. توده گابروئی لقلان به فرم سیل¬های مکرر به درون نهشته¬های فلیش¬گونه کرتاسه بالایی– پالئوسن تزریق شده است. توده گابروئی هشت¬سر به همراه پیروکسنیت¬های همراه به درون چکیده کامل
توده¬های گابروئی موردمطالعه در شرق و جنوب¬غرب هوراند (شرق کلیبر)، در استان آذربایجان¬شرقی رخنمون دارند. توده گابروئی لقلان به فرم سیل¬های مکرر به درون نهشته¬های فلیش¬گونه کرتاسه بالایی– پالئوسن تزریق شده است. توده گابروئی هشت¬سر به همراه پیروکسنیت¬های همراه به درون نهشته¬های مذکور تزریق شده¬ است. کانی¬شناسی اصلی گابروی لقلان شامل پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن، پتاسیم فلدسپار و بیوتیت بوده و کانی¬های اصلی سازنده¬ گابروی هشت¬سر شامل پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و آمفیبول است. پلاژیوکلازهای موجود در توده¬ی گابروئی هشت¬سر (آنورتیت) کلسیک¬تر از پلاژیوکلازهای موجود در توده گابروئی لقلان بوده و برخلاف آنها فاقد منطقه¬بندی می¬باشند. ترکیب کلینوپیروکسن در هر دو توده در محدوده¬ دیوپسید بوده و آمفیبول¬های موجود در توده¬ گابروئی هشت¬سر ترکیب پارگازیتی تا چرماکیتی دارند. ماگمای مولد این توده¬ها براساس شیمی سنگ کل و ترکیب کلینوپیروکسن¬های موجود در آنها، دارای سرشت شوشونیتی بوده و از ذوب بخشی با نرخ حدود 5 درصدی گوشته¬ اسپینل– گارنت لرزولیتی غنیشده و با گارنت باقیمانده در فاز تفاله و در یک محیط قوس آتشفشانی تکوین یافته¬ است.
جزييات مقاله
بازالت¬های پشتاسر در حوضه رسوبی مغان، زون ساختاری تالش و شمال غرب ایران با روند شرقی – غربی برونزد دارند. از نظر سنگشناسی دارای ترم¬های مختلف سنگی از قبیل بازالت، بازالت آندزیتی، آندزیت بازالتی، آندزیت مگاپورفیر، لویسیت تفریت و برش¬های ولکانیکی هستند. کانی¬های اصلی ت چکیده کامل
بازالت¬های پشتاسر در حوضه رسوبی مغان، زون ساختاری تالش و شمال غرب ایران با روند شرقی – غربی برونزد دارند. از نظر سنگشناسی دارای ترم¬های مختلف سنگی از قبیل بازالت، بازالت آندزیتی، آندزیت بازالتی، آندزیت مگاپورفیر، لویسیت تفریت و برش¬های ولکانیکی هستند. کانی¬های اصلی تشکیلدهنده بازالت¬ها پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و الیوین¬های ایدنگزیته و در تفریت¬ها پلاژیوکلاز بهصورت مگاکریست، کلینوپیروکسن و لویسیت می¬باشند. ریز پردازش الکترونی انجام شده روی کلینوپیروکسن بازالت¬ها نشانگر ترکیب دیوپسیدی آنها است. کلینوپیروکسن بازالت¬های پشتا¬سر دارای ماهیت آذرین و از نظر تکتونوماگمایی متعلق به سری ماگمایی آلکالن و قاره¬ای می¬باشند. بررسی¬های دما فشار سنجی نشان دهنده تبلور کلینوپیروکسن¬ها در گستره دمایی 800 تا 1200 درجه سانتیگراد و فشار تشکیل کمتر از 5 کیلو بار است. ماگمای سازنده این سنگ¬ها فاقد آب در ترکیب خود بوده است. میزان تیتانیوم در کلینوپیروکسن¬ها پایین بوده که معلول حضور کانی¬های تیتانومگنتیت (اوپک) در سنگ است. میزان آهن فریک در کلینوپیروکسن¬ها نشان¬دهنده گریزندگی بالای اکسیژن ماگما است.
جزييات مقاله
گستره اکتشافی بارملک در شمال¬غرب کشور، استان آذربایجان¬شرقی و شمالشرق شهرستان ورزقان قرار دارد. رخنمونهای شمالی منطقه شامل سنگهای ولکانیک و ولکانو ـ کلاستیک ائوسن و تودههای نفوذی کوارتز مونزونیت پورفیری الیگوسن میباشند که خود توسط دایکهای نسل اول و دوم غیر مینرالی چکیده کامل
گستره اکتشافی بارملک در شمال¬غرب کشور، استان آذربایجان¬شرقی و شمالشرق شهرستان ورزقان قرار دارد. رخنمونهای شمالی منطقه شامل سنگهای ولکانیک و ولکانو ـ کلاستیک ائوسن و تودههای نفوذی کوارتز مونزونیت پورفیری الیگوسن میباشند که خود توسط دایکهای نسل اول و دوم غیر مینرالیزه قطع میشوند. در ادامه به سمت شمال، توده نفوذی با نهشتههای کربناته - فیلیشی کرتاسه فوقانی ـ پالئوسن همبری دارد. علاوه بر این تزریق دمهای سابولکانیک داسیتی و فورانهای بازالتی آلکالن پلیو ـ کواترنر نیز در منطقه انجام شده است. توده پورفیری کیقال در ادامه به سمت جنوبغرب به منطقه بارملک میرسد. دگرسانیهای گرمابی فیلیک، پروپیلیتیک و آرژیلیک در این توده شناسایی شدهاند ولی به دگرسانی پتاسیک برخورد نشده است و این مسئله نشان میدهد که توده بارملک پورفیری، توده مستقلی نبوده و حاشیه توده پورفیری کیقال محسوب میشود. بافت غالب در توده پورفیری، پورفیریک با خمیره ریزبلور است و کانیسازی به فرم افشان، رگه ـ رگچهای و پرکننده سطوح درزه و شامل کالکوپیریت، گالن، اسفالریت و پیریت رخ داده است. میزان پیریت در این توده کم بوده و یکی از دلایل عدم غنیشدگی زون سوپرژن همین مسئله است. با توجه به مشاهده کانیسازی سرب و روی اغلب به فرم رگه-رگچه¬ای در دایکهای کوارتزدیوریتی نسل اول (DK1) و با عنایت به اینکه تزریق این دایکها در سونگون بعد کانی سازی بوده است، میتوان کانیسازی سرب و روی را به فرآیندهای اپیترمالی توده نفوذی بارملک نسبت داد که بعد از تزریق دایکهای کوارتزدیوریتی نسل اول رخ داده است.
جزييات مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند