کانسار لخشک در 28 کیلومتری شمالغرب زاهدان و در پهنه زمیندرز سیستان واقع است. عمدهترین واحدهای سنگی در گستره مورد مطالعه، مجموعهای از سنگهای رسوبی-آتشفشانی دگرشکل با سن ائوسن هستند که در حد رخساره شیست سبز دگرگون شدهاند. کانیشناسی کانسنگ ساده و شامل کانیهای استیب چکیده کامل
کانسار لخشک در 28 کیلومتری شمالغرب زاهدان و در پهنه زمیندرز سیستان واقع است. عمدهترین واحدهای سنگی در گستره مورد مطالعه، مجموعهای از سنگهای رسوبی-آتشفشانی دگرشکل با سن ائوسن هستند که در حد رخساره شیست سبز دگرگون شدهاند. کانیشناسی کانسنگ ساده و شامل کانیهای استیبنیت، پیریت، آرسنوپیریت، کالکوپیریت، اسفالریت و الکتروم میباشد. میزبان اصلی کانهزایی در این گستره، واحدهای شیستی بهویژه کالکشیست با سن ائوسن است که با مجموعهای از دگرسانیهای کوارتز_ سریسیت_مسکویت و سولفید همراه میباشند. براساس مطالعات ژئوفیزیکی به روش قطبش القايي و مقاومت ويژه (IP/RS) در پهنه برشی لخشک و تلفیق نتایج بهدستآمده با اطلاعات زمینشناسی، دگرسانی و کانهزایی، واحدهای کالک شیستی، کمربندهای گسله و پهنههای دگرسان شده پتانسیل بالایی را برای کانهزایی طلا-آنتیموان نشان میدهند. بنابراین، با توجه به حدود تغييرات مقاومت ويژه و شارژپذيري در مقاطع، ميتوان گفت شدت شارژپذيري در نمیرخهای برداشتی، توانسته در مورد شناسایی کانهزایی و تعیین نواحی امیدبخش در اين گستره مناسب باشد. کانسار لخشک بر اساس ویژگیهای زمینشناختی و کانهزایی از جمله ماهیت سنگ میزبان، شکل کانهزایی، دگرشکلی و دگرسانیهای همراه، بیشترین شباهت را با کانسارهای طلای تیپ کوهزایی نشان میدهد.
پرونده مقاله
کانسار لخشک در 28 کیلومتری شمالغرب زاهدان و در بخش جنوبغربی کمربند زمیندرز سیستان واقع شده است. اصلیترین رخنمونهای گستره لخشک تناوبی از شیستها شامل کالکشیست و کوارتز شیست با سن ائوسن هستند. این سنگها در حد رخساره شیست سبز دگرگون شده و توسط تودههای نفوذی گر چکیده کامل
کانسار لخشک در 28 کیلومتری شمالغرب زاهدان و در بخش جنوبغربی کمربند زمیندرز سیستان واقع شده است. اصلیترین رخنمونهای گستره لخشک تناوبی از شیستها شامل کالکشیست و کوارتز شیست با سن ائوسن هستند. این سنگها در حد رخساره شیست سبز دگرگون شده و توسط تودههای نفوذی گرانیتوئیدی و دایکهای داسیتی-ریولیتی با سن الیگوسن قطع شدهاند. کنترلکنندهی کانیسازی طلا-آنتیموان در کانسار لخشک ساختاری است و توسط گسل و کمربند برشی دگرسان با راستای شمالشرق-جنوبغرب، که در همبری توده گرانیتوئیدی و واحد کالکشیست رخ داده است، کنترل میشود. بالاترین عیار طلا (5/3 گرم در تن) با شدیدترین دگرسانیهای سیلیسی و سولفیدی رخ داده در بخشهای داخلی کمربند برشی لخشک همراه با دگرشکلی شکلپذیر و شکنا (درز، شکستگی و رگه-رگچه) مرتبط است. کانیشناسی کانسنگ ساده و شامل پیریت، پیریت آرسنیکدار، استیبنیت، کالکوپیریت، آرسنوپیریت، پیروتیت، اسفالریت، طلا، الکتروم، گوتیت و استیبیکونیت است. مطالعه سیالات درگیر بر روی کوارتزهای کانسنگهای طلادار، نشاندهنده دمای همگن شدن در رگه و رگچههای کوارتز-سولفیدی همراه با کانهزایی بین 200 تا 330 درجه سانتیگراد با درجه شوری هشت تا 13 درصد وزنی معادل نمک طعام است که با فرایند اختلاط و رقیق شدگی سازگار است. بر اساس مطالعات زمینشناسی، کانیشناسی و مطالعه سیالات درگیر، کانسار طلای لخشک در گروه کانسارهای تیپ کوهزایی قرار میگیرد.
پرونده مقاله
کانسار لخشک در بخش جنوبغربی پهنه زمیندرز سیستان و در 28 کیلومتری شمالغربی زاهدان واقع است. واحدهای سنگی رخنمون یافته شامل تودههای نفوذی گرانیتوئیدی و دایکهای داسیتی-ریولیتی با سن الیگوسن و کالکشیست و کوارتز شیست با سن ائوسن هستند که در حد رخساره شیست سبز دگرگون چکیده کامل
کانسار لخشک در بخش جنوبغربی پهنه زمیندرز سیستان و در 28 کیلومتری شمالغربی زاهدان واقع است. واحدهای سنگی رخنمون یافته شامل تودههای نفوذی گرانیتوئیدی و دایکهای داسیتی-ریولیتی با سن الیگوسن و کالکشیست و کوارتز شیست با سن ائوسن هستند که در حد رخساره شیست سبز دگرگون شدهاند. این مجموعه تحت تأثیر پهنه برشی با روند شمالشرق-جنوبغرب دگرریخت شده است. ترکیب تودههای نفوذی براساس نمودارهای سنگشناسی در محدوده گرانودیوریت قرار میگیرد. براساس مطالعات پتروگرافی، کانیهای تشکیلدهنده تودههای نفوذی شامل کوارتز، آلکالی فلدسپات، پلاژیوکلاز، بیوتیت، سریسیت، مسکویت، اکسیدهای آهن و کلسیت است. از مهمترین انواع دگرسانیها میتوان به دگرسانیهای سریسیتی، سولفیدی، سیلیسی و کربناتی اشاره کرد. بررسی الگوهای پراکندگی عناصر نادر خاکی در نمونههای پهنه برشی، نشاندهنده غنیشدگی REE در بخشهای مرکزی پهنه برشی (درجات شدید دگرسانی و دگرشکلی) نسبت به واحدهای کمر بالا و کمر پایین (درجات ضعیف دگرسانی و دگرشکلی) پهنه برشی است. الگوی پراکندگی این عناصر شامل غنیشدگی LREE نسبت به HREE است که میتوان آن را به دگرگونی ناحیهای در حد رخساره شیست سبز و چرخش سیالات CO2 و SO42- در پهنه برشی لخشک نسبت داد. علاوه بر آن، وجود بیهنجاریهای Eu مثبت و منفی در پهنه برشی نشاندهنده دو مرحله دگرسانی متفاوت است. دگرسانی ضعیف تا متوسط که به ایجاد بیهنجاری Eu مثبت منجر شده است و دگرسانی پیشرفته که سبب تجزیه شدید پلاژیوکلاز بهعنوان منبع اصلی Eu و بیهنجاری Eu منفی شده است.
پرونده مقاله