در این مقاله به ارزیابی و تحلیل تنش دیرینه در گستره منصورآباد، به روش وارونسازی چندگانه با اندازه گیری سطوح برشی دارای خطخش و صفحات گسلی در واحدهای سنگی مختلف، پرداخته میشود. به این منظور، در 18 ایستگاه براساس سن چینهشناسی واحدها، دادههای برشی برداشت شدند که مهمتر چکیده کامل
در این مقاله به ارزیابی و تحلیل تنش دیرینه در گستره منصورآباد، به روش وارونسازی چندگانه با اندازه گیری سطوح برشی دارای خطخش و صفحات گسلی در واحدهای سنگی مختلف، پرداخته میشود. به این منظور، در 18 ایستگاه براساس سن چینهشناسی واحدها، دادههای برشی برداشت شدند که مهمترین معیارهای مورد استفاده در تعیین سوی برش پلههای کانیایی، برشهای ریدل و بازشدگیهای کششی میباشند. براساس روش وارونسازی چندگانه که تنسور تنش را از دادههای گسلی ناهمگن (دادههایی بدون هیج شناخت قبلی از جهتگیری تنشها و یا طبقهبندی گسلها) آشکار میسازد، چهار پارامتر شکل بیضوی و محورهای تنش محاسبه گردید. در تفکیک فازهای صورت گرفته با این روش، عملکرد سه فاز تنش فشاری، کششی- برشی و برشی- فشاری مشخص گردید که جهتگیری محورهای تنش بیشینه در موقعیتهای مختلف گستره، تغییر روند از˚24N به˚ 162N را در دوره زمانی اواخر کرتاسه – نئوژن نشان میدهد در حالیکه تغییرات جهتگیری محور تنش کمینه از ˚ 79N به ˚116 Nمیباشد. براساس روند شمالباختری – جنوبخاوری گسلهای معکوس بهنظر میرسد که این گسلها، تحت تاثیر تنش فشاری بیشینه جهتگیری نمودهاند. با تغییر سازوکار فشاری به کششی- برشی، جایگیری رسوبات محلی صورت گرفته و در ادامه فرایند برش و تغییر جهتگیری تنش، چرخش بلوکی سبب ایجاد شکستگیها شده است و در اثر افزایش چرخش، ابعاد شکافها افزایش یافته و محل مناسبی جهت تزریق ماگما فراهم گردیده است.
پرونده مقاله
اطلاع از میدان تنش محلی در یک منطقه، در بررسی های ساختاری و عوامل موثر بر کینماتیک ساختارهای منطقه حائز اهمیت است. ازاینرو، در این پژوهش ضمن توضیح مبانی نظری اساسی روش وارون سازی تنش از صفحات گسل-خش لغزش، برداشت های صحرایی ناهمگن لغزش گسلی بهعنوان داده های خام برای چکیده کامل
اطلاع از میدان تنش محلی در یک منطقه، در بررسی های ساختاری و عوامل موثر بر کینماتیک ساختارهای منطقه حائز اهمیت است. ازاینرو، در این پژوهش ضمن توضیح مبانی نظری اساسی روش وارون سازی تنش از صفحات گسل-خش لغزش، برداشت های صحرایی ناهمگن لغزش گسلی بهعنوان داده های خام برای تعیین موقعیت میانگین محورهای اصلی تنش بهمنظور تحلیل وضعیت ژئودینامیک منطقه، مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از حل تنسور تنش تقلیل یافته داده های گسل-خش لغزش برداشت شده، نشانگر موقعیت های 156/21، 012/64 و 251/14 برای (به ترتیب) σ1، σ2 و σ3 است. نتایج حاصل از تحلیل این داده ها، نشان می دهد که هم خوانی قابل توجهی بین سوگیری محورهای اصلی تنش محاسبه شده و پیشینه مطالعات زمینساختی منطقه، وجود دارد.
پرونده مقاله
برآورد تانسور تنش برجا درحوضههاي رسوبي با استفاده از اطلاعات به دست آمده در طي حفاري و نمودارگيري در چاههاي اكتشافي و توسعهاي نفت و گاز امکانپذیر است. محاسبه بزرگا و اندازهگيري راستاي تنشهاي برجا و رژيم تنش حاصل شده درمحدوده چاههاي مورد مطالعه دربرنامههاي بازي چکیده کامل
برآورد تانسور تنش برجا درحوضههاي رسوبي با استفاده از اطلاعات به دست آمده در طي حفاري و نمودارگيري در چاههاي اكتشافي و توسعهاي نفت و گاز امکانپذیر است. محاسبه بزرگا و اندازهگيري راستاي تنشهاي برجا و رژيم تنش حاصل شده درمحدوده چاههاي مورد مطالعه دربرنامههاي بازيافت ثانويه از مخازن هيدروكربوري و همچنينتحليلپايداري ديواره چاهها كاربردهاي متعددي خواهد داشت. افزايش توليد با طراحي شكافت هيدروليكي، كاهش توليد ماسه در مخازن چند لايهاي همچون ميدان بزرگ مارون با افقهاي ماسهاي سست و همچنين بهبود عملكرد حفاري در سازندهاي غيرمخزني همچون گچساران با ويژگيهاي رئولوژيك خاص، نيازمند شناخت و آگاهي از شرايط تنش حاكم ميباشد. در اين پژوهش تلاش گرديده است تا رژيم تنش برجا با استفاده از نتايج حاصل از مدلهاي مكانيكي زمين در چند حلقه چاه منتخب در ميدانهاي هيدروكربوري مارون و لالي در سازند مخزني آسماري و سازند غير مخزني گچساران تحليل گردد. نتايج حاصله نشان دهنده افت قابل ملاحظه بزرگاي تنشهاي افقي در گذر از سازند گچساران به سازند مخزني آسماري بويژه در ميدان مارون ميباشد. بزرگاي تنشهاي اصلي محاسبه شده در سازندهايگچساران و آسماري ميدان لالي، نشاندهنده رژيم تنش راستالغز(Shmax>Sv>Shmin) است، گرچه در سازند گچساران ميدان مارون، رژيم تنش تخمين زده شده در محدوده معكوس تا راستالغز ميباشد ولي رژيم تنش غالب در مخزن آسماري اين ميدان از نوع نرمال است. اين وضعيت تنش برجا، بيانكننده آن است كه شرايط ساختاري و همچنين اختلاف درعمق جايگيري اين ساختارها نقش مهمي در تغيير رژيم زمینساختي بازی مينمايد.
پرونده مقاله
پهنه مورد مطالعه در بخش شمالی پهنه برخوردی زاگرس واقع شده است. وجود واحدهایی از نهشتههای ژرف بستر اقیانوس، افیولیتها و سنگهای رسوبی کربناته زاگرس چینخورده در کنار هم نشاندهنده یک سیستم تکتونیکی فشارشی از کرتاسه پسین تا زمان کنونی است.در نتیجه این همگرایی ، زمینساخ چکیده کامل
پهنه مورد مطالعه در بخش شمالی پهنه برخوردی زاگرس واقع شده است. وجود واحدهایی از نهشتههای ژرف بستر اقیانوس، افیولیتها و سنگهای رسوبی کربناته زاگرس چینخورده در کنار هم نشاندهنده یک سیستم تکتونیکی فشارشی از کرتاسه پسین تا زمان کنونی است.در نتیجه این همگرایی ، زمینساخت و ساختارهای پیچیدهای در این پهنه به وجود آورده است. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و تعیین موقعیت تنش در پهنه ساختاري زاگرس (كرمانشاه) است. برای شناخت و بررسی آرایش محورهای تنش ، برداشتهای ساختاری به روش مستقیم صحرایی صورت گرفته است. برداشتها شامل صفحات گسلی، سطوح لغزش گسلی، درزهای هم یوغ و سطح محوری چینخوردگیها هستند. الگوهای ثبت تنش در این پژوهش برای دادهها روش وارون سازی و مقایسه آن با موقعیت تنش با کمک سطح محوری چینها است. براساس تعیین موقعیت تنش و روندهای کوتاهشدگی ناشی از فشردگی بر روی ساختارهای موجود در گستره تنها یک مرحله دگرشکلی به دست آمد. با استفاده از روش وارون سازی موقعیت تنشهای اصلی ، و در گستره مورد پژوهش به ترتیب 059، 304 و 194 و با کمک چینها 029، 127 و 234 بهدستآمده است. برپایه بررسیهای انجام شده در منطقه مورد پژوهش و اندازهگیریهای انجام شده بر روی سنگهای به سن کرتاسه و نتایج نشان میدهند که جهت تنش اصلی حداکثر از زمان کرتاسه تاکنون با تغییرات نهچندان زیادی رو به شمال شرقی بوده است. برآورد جهت تنش هم در چینها و هم در گسلها کموبیش یکسان بوده است. در نتیجه جهت کوتاهشدگی ثابت بوده است بنابراین گسلهای منتسب به کوتاه شدگی همگی یک جهت تنش را نشان میدهند.
پرونده مقاله
گسل انار در شرق شهر یزد با امتداد شمال شمال غرب- جنوب جنوب شرق گسلی است پی سنگی که بلوک یزد را ازبلوک پشت بادام جدا نموده است و فعالیت عهدحاضر آن امتدادلغز راستگرد با مولفه معکوس می¬باشد. تحلیل تنش دیرین بر روی این گسل به این منظور انجام گرفت تا سرگذشت زمین ساختی ایران چکیده کامل
گسل انار در شرق شهر یزد با امتداد شمال شمال غرب- جنوب جنوب شرق گسلی است پی سنگی که بلوک یزد را ازبلوک پشت بادام جدا نموده است و فعالیت عهدحاضر آن امتدادلغز راستگرد با مولفه معکوس می¬باشد. تحلیل تنش دیرین بر روی این گسل به این منظور انجام گرفت تا سرگذشت زمین ساختی ایران مرکزی در بازه زمانی دونین تا کرتاسه بدست آید. پس از بررسی 110 داده گسلی در 13 ایستگاه 2 فاز زمین ساختی تشخیص داده شد که بیشینه تنش بدست آمده بین آزیموت های 90 تا 110 و 190 تا 220 قرار دارد و زاویه تغییرات جهت تنش را در بازه زمانی دونین تا کرتاسه 130 درجه نمایش می دهد. بر اساس مطالعاتی که روی رگه های باریت و جابجایی های راستگردی که روی آنها دیده می شد تفکیک فازهای تنش صورت گرفت که نشان دهنده قدیمی¬تر بودن جهت تنش NNE می باشد. در ادامه باتوجه به مطالعات پیشین رسوب شناسی و زمین ساختی که در ایران مرکزی صورت گرفته این نتیجه حاصل گردید که علت این تغییر جهت در تنش، حرکت به سمت شمال شرق توام با چرخش 130 درجه ای پادساعتگرد ایران مرکزی بوده است.
پرونده مقاله