<p>گروه نخلک به سن تریاس در ایران مرکزی یک توالی رسوبی بسیار مهم در درک بهتر بسته شدن پالئوتتیس و کوهزایی ائوسیمرین در خاور میانه است. گروه نخلک متشکل از سه سازند الم، باقروق و اشین است، که بیشتر از ماسه‌سنگ‌های آذرآواری، کنگلومرای سیلیسی آواری مخلوط و کربنات& چکیده کامل
<p>گروه نخلک به سن تریاس در ایران مرکزی یک توالی رسوبی بسیار مهم در درک بهتر بسته شدن پالئوتتیس و کوهزایی ائوسیمرین در خاور میانه است. گروه نخلک متشکل از سه سازند الم، باقروق و اشین است، که بیشتر از ماسه‌سنگ‌های آذرآواری، کنگلومرای سیلیسی آواری مخلوط و کربنات‌های دریایی تشکیل شده است. در اینجا نگاهی داریم بر سن‌سنجی UPb زیرکن‌های آواری گروه نخلک تا خاستگاه آن را مشخص کرده و موقعیت تکتونیک قدیمه آن را در قلمرو پالئوتتیسی بازسازی کنیم. غالب زیرکن‌های آواری گروه نخلک شکل‌دار و نیمه‌شکل‌دار بوده و سن پرمین- تریاس (حدود 240-280 میلیون سال) را نشان می‌دهند، که شاهدی است بر تأمین رسوب از سنگ‌های آتش‌فشانی پرمین- تریاس کمان جاده ابریشم. تعداد کمتری از زیرکن‌ها سنین پالئوزوئیک پیش از پرمین را با پیک‌هایی در 320 و 480 میلیون سال نشان می‌دهند، که می‌تواند از پی‌سنگی که کمان ماگمایی بر روی آن تشکیل شده است استخراج شده باشد. دانه‌های زیرکن با سن نئوپروتروزوئیک-مزوپروتروزوئیک پسین (حدود 550-1100 میلیون سال) و پالئوپروتروزوئیک (حدود 1800-2200 میلیون سال) بی‌شکل یا گردشده هستند. زیرکن‌های پالئوپروتروزوئیک در بخش بالایی سازند باقروق (لادینین میانی) فراوان هستند که شاهدی است بر چرخه مجدد سنگ‌های رسوبی قدیمی‌تر. سنگ‌شناسی ماسه‌سنگ‌های این سازند حاکی از یک خاستگاه اضافی از جنس دگرگونی است. این تغییر کوتاه مدت در خاستگاه می‌تواند با بالاآمدگی تکتونیکی در ناحیه منشأ که منجر به فرسایش سنگ‌های دگرگونی با ماهیت شمال گندوانایی شده است توجیه شود. می‌توان نتیجه گرفت که قطعات قاره‌ای جدا شده از شمال گندوانا با منشأ احتمالی بلوک سیمرین، قبل از تریاس پسین به حاشیه جنوبی اوراسیا رسیده‌اند.</p>
پرونده مقاله