گرد و غبار یکی از پدیده های جوی است که آثار و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی برجای می گذارد. برای بررسی غبار ریزشی شهر سبزوار، در سال 1390 و درانتهای چهار فصل، نمونه ها در ایستگاه های شانزده گانه ی منتخب در پشت بام منازل مسکونی یا ساختمان های اداری و بر مبنای جهت های جغر چکیده کامل
گرد و غبار یکی از پدیده های جوی است که آثار و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی برجای می گذارد. برای بررسی غبار ریزشی شهر سبزوار، در سال 1390 و درانتهای چهار فصل، نمونه ها در ایستگاه های شانزده گانه ی منتخب در پشت بام منازل مسکونی یا ساختمان های اداری و بر مبنای جهت های جغرافیایی اصلی و فرعی جمع-آوری شده و با ترازوی با دقت 0001/0 توزین گردیدند. اکسیدهای اصلی و عناصر فرعی ریزگردها با استفاده از روش جذب اتمی وطیف سنجی پلاسمای جفت شده القایی برای مطالعات ژئوشیمیایی با توجه به حجم غبار جمع شده و اهمیت نمونه ها، مشخص و اندازه گیری شدند. نتایج بهدست آمده نشان داد که بیشترین حجم غبار ریزشی در سبزوار مربوط به فصل بهار است در حالیکه غلظت و تراکم اغلب عناصر آلاینده در فصل پاییز بیشتر است. از نظر آلودگی، عناصر کادمیوم و روی با قرار گرفتن در محدوده آلودگی شدید و ضریب آلودگی بسیار بالا و قابل توجه در غبارریزشی شهر سبزوار در درجه اول اهمیت قرار دارند. عناصر کروم و نیکل با قرار گرفتن در محدوده آلودگی متوسط و ضریب آلودگی قابل توجه دردرجه بعدی اهمیت هستند. در شرایط فعلی، آلودگی عناصر آلاینده مانند مس، سرب و آرسنیک در ریزگردهای شهر سبزوار بحرانی و نگران کننده نیست.
پرونده مقاله
شناسايي سطوح کليدي سکانسي، از بخش هاي مهم در ارزیابی زمینشناسی مخازن هيدروکربني است. سازند سروک با سن آلبین بالایی-تورونین زیرین، سنگ مخزن مهمي در ناحیه دشت آبادان در جنوب غرب ایران محسوب میشوند. در این مطالعه کارایی نمودار نرمال شده تجمعی انحراف گاما (NCGDC) در شناسا چکیده کامل
شناسايي سطوح کليدي سکانسي، از بخش هاي مهم در ارزیابی زمینشناسی مخازن هيدروکربني است. سازند سروک با سن آلبین بالایی-تورونین زیرین، سنگ مخزن مهمي در ناحیه دشت آبادان در جنوب غرب ایران محسوب میشوند. در این مطالعه کارایی نمودار نرمال شده تجمعی انحراف گاما (NCGDC) در شناسایی و تفکیک سکانس ها و انطباق آنها در شش چاه کلیدی در یکی از میادین بزرگ نفتی ناحیه دشت آبادان بررسی شده است. به این منظور، سطوح کلیدی سکانسی تفکیک شده بر اساس توصیف مغزه ها و پتروگرافی مقاطع نازک میکروسکوپی، با نتایج تفسیر نمودارNCGDC مقایسه شده است. از دیدگاه چینه نگاری سکانسی و با توجه به نتایج مطالعات زمین شناسی، چهار سکانس رده سوم در سازند سروک شناسایی و توصیف شده است. برخی از مرزهای سکانسی، بهعنوان ناپیوستگی های مهم توسط شواهد کارستی شدن، برشی شدن و توسعه خاک قدیمه مشخص می شوند. بهصورت کلی، سطوح مثبت همراه با سطوح حداکثر غرقابی و سطوح منفی بر مرز های سکانسی منطبق است. مقایسه نتایج نشان می دهد، روشNCGDC می تواند بهصورت کارآمد در شناسایی و انطباق سکانس ها در محدوده یک میدان هیدروکربنی در مخازن مختلف کربناته و ماسه سنگی بهکاربرده شود.
پرونده مقاله
رسوبات پالئوسن-میوسن در ناحیه مرکزی دشت گرگان برای ارزیابی سنگشناسی و زیست چینه نگاری و بازسازی جغرافیای دیرینه حوضه خزر جنوبی مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس الگوی توزیع نانوفسیلهای آهکی نهشتههای معادل لایههای فرام دارای سن پالئوسن بالایی-ائوسن و رسوبات بخش بالایی س چکیده کامل
رسوبات پالئوسن-میوسن در ناحیه مرکزی دشت گرگان برای ارزیابی سنگشناسی و زیست چینه نگاری و بازسازی جغرافیای دیرینه حوضه خزر جنوبی مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس الگوی توزیع نانوفسیلهای آهکی نهشتههای معادل لایههای فرام دارای سن پالئوسن بالایی-ائوسن و رسوبات بخش بالایی سری میکوپ و دیاتومه به سن میوسن میانی-بالایی شناسایی شده است. مطالعه نانوفسیل های آهکی در ناحیه مورد مطالعه وجود یک ناپیوستگی اصلی در بین نهشتههای پالئوسن-ائوسن در زیر و نهشتههای میوسن میانی-بالایی در بالا را مشخص کرده است و همزمان با واقعه برخوردی صفحات آفریقا-عربی و اوراسیا و بالاآمدگی رشته کوههای حاشیه حوضه خزر شامل کپه داغ و البرز است. توزیع نانوفسیل های آهکی نشاندهنده وجود ارتباط بین حوضه خزر با دریای مدیترانه در ابتدای میوسن میانی و نبود ارتباط بین این حوضهها در میوسن میانی و بالایی است. خطوط لرزهای تفسیر شده افزایش ضخامت رسوبات و فضای رسوبگذاری از شرق به غرب را نشان میدهد. وجود فضای رسوبگذاری بیشتر از شرق به غرب سبب شده است تا با بالاآمدگی رشته کوههای کپه داغ و البرز شرقی ابتدا ناحیه شرقی از آب خارج شود و سپس با ادامه روند بالاآمدگی بخشهای مرکزی و شرقی این ناحیه نیز از آب خارج شوند. این تفسیر با توجه به نبود رسوبات پالئوسن-ائوسن و وجود رسوبات کرتاسه در زیر ناپیوستگی در بخش شرقی دشت گرگان و وجود رسوبات پالئوسن-ائوسن در زیر ناپیوستگی در ناحیه مورد مطالعه تایید میشود.
پرونده مقاله
دونین پسین در تاریخ زمین با تغییرات مهم آب و هوایی جهانی، حوادث کاهش اکسیژن و انقراض زیستی مهم هنگنبرگ همراه میباشد. اصلیترین هدف این مطالعه، بررسی ارتباط بین محیط نهشت دیرینه و شرایط احیای دیرینه طی نهشت رسوبات سازند جیرود با سن دونین پسین در برش گرمابدر واقع در شمال چکیده کامل
دونین پسین در تاریخ زمین با تغییرات مهم آب و هوایی جهانی، حوادث کاهش اکسیژن و انقراض زیستی مهم هنگنبرگ همراه میباشد. اصلیترین هدف این مطالعه، بررسی ارتباط بین محیط نهشت دیرینه و شرایط احیای دیرینه طی نهشت رسوبات سازند جیرود با سن دونین پسین در برش گرمابدر واقع در شمال شرق تهران است. سازند جیرود در برش گرمابدر، با ضخامت حدود 280 متر، از نهشتههای سیلیسی آواری، کربناته، هیبریدی کربناته-سیلیسی آواری و فسفریتی تشکیل شده است. آنالیز رخسارههای رسوبی سازندهی برش مورد مطالعه، حاکی از وجود سه مجموعهی رخسارهای اصلی سیلیسی آواری مربوط به محیطهای خلیج دهانهای در اثر امواج، بخش حاشیه ساحلی و بخش دور از ساحل و دو مجموعهی رخسارهای کربناته مربوط به مناطق بین جزر و مدی و زیر جزر و مدی است و تائیدی بر محیط نهشتی ساحلی–دریایی کمعمق است. علاوه بر این، بررسی تغییرات عناصر و اندیسهای ژئوشیمیایی شرایط احیای دیرینه (همانند U/Th و V/Cr) نیز نشاندهندهی شرایط احیاییتر در زمان رسوبگذاری شیلهای سیاه و فسفریتهای سازند جیرود در برش مورد مطالعه است. در مجموع، این نتایج نشان میدهند که انطباق خوبی بین عمق محیط نهشتی و شرایط احیایی حاکم بر آن طی رسوبگذاری شیلهای سیاه رنگ سازند جیرود وجود دارد.
پرونده مقاله
کانسار مس بشنه با مساحت 5/0 کیلومتر مربع در استان کرمان و در ﻓﺎﺻﻠﻪ ٨٠ ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮى ﻏﺮب ﺷﻬﺮ سیرجان قرار دارد. در این کانسار فلزی با ارزش، فعالیتهای اکتشافی متنوعی همانند ﻋﻤﻠﻴﺎت دورﺳﻨﺠﻰ، پیمایشهای ﺻﺤﺮاﻳﻰ، اکتشافات ژئوفیزیکی، اکتشافات ژئوشیمیایی سطحی شامل نمونهبرداری سطحی و چکیده کامل
کانسار مس بشنه با مساحت 5/0 کیلومتر مربع در استان کرمان و در ﻓﺎﺻﻠﻪ ٨٠ ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮى ﻏﺮب ﺷﻬﺮ سیرجان قرار دارد. در این کانسار فلزی با ارزش، فعالیتهای اکتشافی متنوعی همانند ﻋﻤﻠﻴﺎت دورﺳﻨﺠﻰ، پیمایشهای ﺻﺤﺮاﻳﻰ، اکتشافات ژئوفیزیکی، اکتشافات ژئوشیمیایی سطحی شامل نمونهبرداری سطحی و تجزیه شیمیایی 94 نمونه، حفر و برداشت سه رشته ترانشه همراه با برداشت و تجزیه شیمیایی تعداد شش نمونه و نیز حفر هشت حلقه گمانه اکتشافی عمیق با مجموع طول ﻛﻠﻰ 5/414 ﻣﺘﺮ صورت گرفته است. همچنین براساس عملیات دورسنجی و زمینشناسی ساختاری پهنه، تمام گسلهای موجود در این پهنه به نقشه درآمدهاند. در پژوهش حاضر تمام فعالیتهای اکتشافی انجام شده در کانسار ﻣﺲ بشنه، تجزیه و تحلیل شده و ارتباط آنها با گسلهای موجود در پهنه، مورد بررسی قرار گرفت. برای دستیابی به هدف، تکنیک های مختلف همانند رسم نمودار گل سرخ گسلها، پردازش دادههای مقاومت ویژه و بارپذیری برداشت مستطیلی و مدلسازی وارون هموار دادههای پنج پروفیل دوقطبی- دوقطبی، رسم نقشههای هم عیار نمونهبرداریهای سطحی و ترانشهها و تهیه مدل سه بعدی عیارسنجی گمانههای اکتشافی پهنه بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که محلهای کانهزایی در ارتباط مستقیم با شکستگیها و گسلهای موجود در پهنه هستند و روﻧﺪ بیشتر رﮔﻪﻫﺎى ﻛﺎﻧﻪدار در راﺳﺘﺎى ﮔﺴﻞﻫﺎى اﺻﻠﻰ است. در پایان، بهمنظور تکمیل اکتشافات مراحل قبلی و شناخت بهتر کانسار، براساس تمام مطالعات انجام شده و تلفیق نتایج حاصل بهعنوان یک راهنما و کلید اکتشافی، حفاری چند حلقه گمانه اکتشافی جدید پیشنهاد شد.
پرونده مقاله
کربناتهای آب شیرین از نظر ویژگیهای ژئوشیمیایی و ایزوتوپی با یکدیگر متفاوت هستند. مطالعۀ ایزوتوپهای پایدار کربن و اکسیژن یکی از مهمترین ابزارهای مطالعاتی کربناتها از جمله نهشتههای تراورتن است. در گسترۀ مجدر که بر روی کمربند زمین ساختی البرز غربی- آذربایجان قرار دارد، نهش چکیده کامل
کربناتهای آب شیرین از نظر ویژگیهای ژئوشیمیایی و ایزوتوپی با یکدیگر متفاوت هستند. مطالعۀ ایزوتوپهای پایدار کربن و اکسیژن یکی از مهمترین ابزارهای مطالعاتی کربناتها از جمله نهشتههای تراورتن است. در گسترۀ مجدر که بر روی کمربند زمین ساختی البرز غربی- آذربایجان قرار دارد، نهشتههایی از تراورتن به سن کواترنر در واحدهای آتشفشانی آندزیت پورفیری به سن ائوسن قرار میگیرند. تراورتنها بر اساس مطالعات کانیشناسی بهطورکلی از آراگونیت تشکیل یافتهاند. مقادیر میانگین ایزوتوپهای δ13C و δ18O در تراورتنهای پهنه مورد مطالعه به ترتیب در محدودۀ ‰ 47/6+ و ‰ 77/8- قرار داشته و نشاندهندۀ منشأ ترموژن تراورتنهای گسترۀ مجدر است. همچنین مقدار میانگین δ13C(CO2) معادل ‰ 73/2- محاسبه شده است و منشأ غیرآلی و درونزادی برای CO2 پیشنهاد میکند. تصور میشود سیالات گرمابی غنی از CO2 پس از چرخش درون واحد آهکی موجود در پهنه و واکنش با آن، یون بیکربنات کلسیم لازم برای تشکیل تراورتن را فراهم کردهاند. سپس این سیالات از طریق سیستم-های گسلی موجود در ناحیه به بالا صعود کرده و در سطح نهشتههای تراورتن را برجای گذاشتهاند.
پرونده مقاله
در شمال جیرنده و شرق لوشان واقع در کوهستان جنوب البرز مرکزی یکسری سنگ های آتشفشانی بهصورت دگرشیب بر روی آهک های ائوسن میانی جایگزین شده اند. این سنگ ها دارای خصوصیات آلکالن از نوع لامپروفیر هستند و برای اولین بار مورد بررسی پترولوژی این تحقیق قرار می گیرند. بافت این سن چکیده کامل
در شمال جیرنده و شرق لوشان واقع در کوهستان جنوب البرز مرکزی یکسری سنگ های آتشفشانی بهصورت دگرشیب بر روی آهک های ائوسن میانی جایگزین شده اند. این سنگ ها دارای خصوصیات آلکالن از نوع لامپروفیر هستند و برای اولین بار مورد بررسی پترولوژی این تحقیق قرار می گیرند. بافت این سنگ ها پورفیریک تا میکروپورفیریک با خمیره میکرولیتی می باشد. فنوکریست ها و میکروفنوکریست های نمونه های برداشت شده همه از نوع الیوین، پیروکسن های آلکالن و بیوتیت می باشند و در خمیره ای متشکل از الیوین، پیروکسن، پلاژیوکلاز، آمفیبول، بلورهای بسیار ریز نفلین، آپاتیت و کانی های فلزی جایگزین شده اند. بررسی های ژئوشیمیایی این سنگ ها حاکی از آن است، این سنگ ها از نوع لامپروفیرهای آلکالن هستند و ماگمای آنها حاصل ذوب بخشی بسیار جزئی یک منبع گوشته آستنوسفری مشابه با OIB و در رخساره گارنت لرزولیت می باشد و در یک محیط تکتونیکی ریفت درون قاره-ای جایگزین شده اند.
پرونده مقاله
یکی از اصلیترین و مهمترین مباحث ژئومورفولوژی شناسایی و ارزیابی تغییرات میکرولندفرمهاست. شناخت و نحوه پراکنش فضایی آنها بهمنظور درک و ارزیابی تحولات، مطالعات پایداری و برنامهریزی ناحیهای، از نیازهای اساسی علم ژئومورفولوژی کاربردی است. ناحیه برگ جهان در حوضه آبریز جا چکیده کامل
یکی از اصلیترین و مهمترین مباحث ژئومورفولوژی شناسایی و ارزیابی تغییرات میکرولندفرمهاست. شناخت و نحوه پراکنش فضایی آنها بهمنظور درک و ارزیابی تحولات، مطالعات پایداری و برنامهریزی ناحیهای، از نیازهای اساسی علم ژئومورفولوژی کاربردی است. ناحیه برگ جهان در حوضه آبریز جاجرود متأثر از تغییرات محیطی زیادی قرار دارد. در این مطالعه، بر اساس رویکرد ژئومورفولوژیکی ریزمقیاس با استفاده از تصاویر پهپاد به همراه بررسی میدانی در برگ جهان، تحولات میکرولندفرمها بررسی شد. تصاویر پهپاد با رزولوشن مکانی 5/2 سانتیمتر در بازه زمانی 1396 تا 1397 از وزارت نیرو تهیه شد. این تصاویر با استفاده از نرمافزارهای ENVI 5.1 و10.3 Arc Map تصحیح شد و سپس با استفاده کد نویسی در Python الگوریتمهای موردنظر اجرا شد. با الگوریتمهای یادگیری ماشین و مدلهای جنگل تصادفی، SVM با کرنل RBF، جنگل تصادفی با ویژگیهای استخراجی از شبکههای CNN و SVM با کرنل خطی با ویژگیهای استخراجی از شبکههای عصبی عمیق تغییرات بررسی شد. نتایج نشان داد مدل- RBF SVM با 88درصد نسبت به مدلهای دیگر دقت کمتری دارد بهطوریکه تفکیک بین طبقهها محدود بود. در جنگل تصادفی با 92درصد طبقهها با مرزهای خطی تا حدی قابلتفکیک بودند. مدل نزدیک به ایده آل در الگوریتم جنگل تصادفی با یادگیری عمیق به میزان دقت 96درصد مشاهده شد. بررسیها نشان داد بیشترین تغییرات میکرولندفرمها در این مدل، مربوط به تغییر پوشش گیاهی به خاک به میزان 03/45 و در رتبه بعدی تغییر آبکند به فرسایش ورقهای به میزان 05/22 بود. با توجه به نتایج بهدستآمده و مشاهدات میدانی در سال 1397 مشخص شد، سیل سال 1397 در ناحیه برگ جهان سبب تغییرات عمدهای در ناحیه شده است. بیشترین تأثیر آن بر روی پوشش گیاهی بوده است و نمودار، آن را در بالاترین حد آشفتگی نشان میدهد. در این بازه جریان سطحی وخندق در ناحیه بیشتر شده و میزان بالای فرسایش و تغییرات بسیار زیاد میکرولندفرمها در پهنه مطالعاتی را نشان میدهد.
پرونده مقاله