بررسی عوامل ساختاری و غیرساختاری موثر بر فرونشست دشت گرگان- آق¬قلا- علی¬آباد با تلفیق نتایج روش تداخل¬سنجی تفاضلی راداری و اطلاعات زیرسطحی
محورهای موضوعی :رضوانه حمیدی 1 , حجت اله صفری 2 * , مهاسا روستایی 3
1 - دانشگاه گلستان
2 - دانشگاه گلستان
3 - سازمان زمین¬شناسی و اکتشافات معدنی
کلید واژه: فرونشست, سنجش از دور, تداخل¬سنجی راداری, دشت گرگان-آق¬قلا- علی¬آباد, اطلاعات زیرسطحی,
چکیده مقاله :
دشت گرگان- آق قلا- علی آباد که در زیربخش جنوب باختری بخش باختری کپه داغ قرار دارد، طی چند دهه گذشته درگیر فرونشست شده است. یکی از موثرترین روشها در ارزیابی فرونشست، روش تداخل سنجی راداری است. روشی موثر و سریع با پوشش وسیع در نشان دادن میزان تغییرات وارده در سطح زمین با قدرت تفکیک مکانی بالا است. در این پژوهش این دشت برای تعیین الگوی فرونشست و ارتباط آن با ساختارها و برداشت بی رویه آب از آبخوان ها انتخاب شد تا با استفاده از تلفیق تداخل سنجی راداری با اطلاعات زیرسطحی رابطه بین الگوی فرونشست با این مشخص شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد، بخش هایی از این دشت در حال برخاستگی (بیش از 19+ میلی متر در سال) است. درحالیکه فرونشست در این دشت بیشتر منحصر به دو نوار با امتدادهای N40-50 (به پهنای 14 کیلومتر) و N-S (به پهنای 9 کیلومتر) با نرخ حدود 9- تا 7/14- میلی متر در سال می باشند. ارتباط سنجی الگوی فرونشست- برخاستگی با ساختارهای زیرسطحی شناسایی شده نشان می دهد، این دو نوار فرونشست بر دو ساختار اصلی زیرسطحی شناسایی شده منطبق می-باشند. ارتباط سنجی الگوی فرونشست- برخاستگی با موقعیت چاههای بهره برداری نشان می دهد، الگوی فرونشست حتی در مناطقی که چاهی حفر نشده و برداشتی از آبهای زیرزمینی صورت نمی پذیرد نیز ادامه پیدا نموده است. یا در جاهایی، علیرغم حفر چاههای پرشمار و برداشت بی رویه، بجای فرونشست، برخاستگی ثبت شده است. به این ترتیب، این نتایج نشان می دهد، الگوی فرونشست دشت گرگان- آق قلا- علی آباد بیشتر تابع ساختارهای زیرسطحی اصلی است و به مقدار کمتری تابع برداشت بی رویه از آبخوان ها می باشد.
Oilgocene-Miocene celestite occurrences are observed across the carbonate-evaporite formations of Asmari and Gachsaran in the Zagros fold - thrust belt. The aim of this research is the study of fluid inclusions in our celestite deposits (Tortab, Tarak, Likak and Babamohamad) to reveal the nature of ore-forming fluids. Abundant structures including: geodic and vein-like structures as open-space filling along with replacement textures like mosaic and vein-like in a carbonate matrix are present. Moreover, celestite, calcite, gypsum and anhydrite are observed as the major minerals in this deposits. Based on petrographic studies, 5 groups of fluid inclusions were recognised, which are categorized as: Liquid mono phase (L), vapour mono phase (V), liquid-rich two phase (LV), vapor-rich two phase (VL) and multi-phase fluids (LVS). The results obtained from the study of microthermometry data show 134.3 to 291.8°C as homogenisation temperatures and salinities of 2.5-18.17 wt%, NaCl equ, all are involved in forming celestite. Based on the results of microthermometry data, it can be deduced that formation mechanism of celestite is resulted from reaction between fluid and rocks of the area. Moreover, tectonic activities such as uplift and diagenesis of beds along with dissolution of minerals have caused release of strontium in the fluids responsible for ore-forming. This has generally undertaken by two fluids of meteoric and brine origins over different stages of ore-formation, replacing anhydrite with strontium at high temperatures during late- diagenetic and epigenetic processes.
افشار حرب، ع.، 1373. زمینشناسی ایران: زمین¬شناسی کپه¬داغ، طرح تدوین کتاب زمین¬شناسی ایران، 11، 275.
- آقانباتی، س. ع.، 1383. زمین¬شناسی ایران، انتشارات سازمان زمین¬شناسی و اکتشافات معدنی کشور، 586 .
- تورانی، م.، 1395. ارزیابی زمین¬ساخت فعال در شرق استان گلستان. پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه گلستان،90
- تورانی، م.، آق¬آتابای، م. و روستایی، م.، 1397. مطالعه فرونشست در غرب استان گلستان با استفاده از تداخل¬سنجی راداری، مجله آمایش جغرافیایی فضا، 8، 27، 128-117.
- حمیدی، ر.، صفری، ح.، روستایی، م. و امینی، آ.، 1398. تعیین میزان فرونشست زمین با استفاده از روش تداخل سنجی تفاضلی راداری در دشت گرگان، نخستین همایش دوسالانه کوهزاد البرز و دریای خزر، دانشگاه گلستان، 418-412.
- حقیقت¬مهر، پ.، ولدان زوج، م.، تاجیک، ر. و جباری، س.، 1389. تحليل سري زماني فرونشست هشتگرد با استفاده از روش تداخل سنجي راداري و سامانه موقعیتیابی جهاني، فصلنامه علوم زمین، 22، 85 ، 105-114.
- جنت، ک.، قاضی¬فرد، ا. و روستایی، م.، 1388. پایش فرونشست زمین در دشت گلپایگان با استفاده از روش تداخل¬سنجی راداری و شکاف¬سنج، ششمین کنفرانس زمین¬شناسی مهندسی و محیطزیست، دانشگاه تربیت مدرس.
- خواجه، م.، 1384. گزارش نهایی اکتشاف ید در شمال آق¬قلا- استان گلستان، وزارت صنایع و معادن، 84 .
- رادفر، ع.، 1397. تکامل ساختاری حاشیه جنوب شرقی حوضه هیدروکربنی خزر جنوبی رساله دکتری، دانشگاه گلستان، 149.
- رضادوست، م.، 1397. جایگاه تکتونیکی گلفشانهای غرب استان گلستان، پایان¬نامه کارشناسی ارشد دانشگاه گلستان،150.
- روزنامه شرق، 1391. فرونشست خاک در ایران 90 برابر بحرانی¬تر از دیگر کشورها، شماره 1386، ص 11.
- سازمان زمین¬شناسی و اکتشافات معدنی کشور، 1385. نقشه خطواره¬های تکتونیکی بر پایه داده¬های TM, RADARSAT, DEM، مقیاس: 5000000/1.
- شریفی¬کیا، م.، 1391. تعیین میزان و دامنه فرونشست به کمک روش تداخل¬سنجی راداری (D-InSAR) در دشت نوق- بهرمان، مجله برنامه¬ریزی و آمایش فضا، 16، 77-55.
- صالحی، ر.، غفوری، م.، لشکری¬پور، غ.، دهقان، م.، 1392. بررسی فرونشست دشت مهیار جنوبی با استفاده از تداخل¬سنجی راداری، فصلنامه علمی پژوهشی آبیاری و آب، 11، 57-47
- فرهودی، ق. و محبی، م.، 1389. بررسی برخی از وقایع تکتونیکی حاکم بر جنوب¬شرقی دریای خزر و بلوک خزر جنوبی، فصلنامه زمین¬شناسی کاربردی، 6، 1، 41-27.
- قاسمی، م.ر.، محمدخانی، ح. و عبداللهی، ع.، 1386. گذر از برپایی در کپه¬داغ به فرونشینی در کاسپین جنوبی، معرفی گسل¬های نوشناخته گنبدکاووس و یساقی، بیست و ششمین گردهمایی علوم زمین، سازمان زمین¬شناسی و اکتشافات معدنی، 6 .
- لشکری پور، غ.، باقریان، ع.، غفوری، م. و پژمان، ح.، 1385. بررسي نشست زمين و ايجاد شكاف در دشت سبزوار، هشتمین همایش انجمن زمینشناسی مهندسی و محیطزیست ایران، دانشگاه فردوسی مشهد.
- میرشاهی، ف.، ولدان¬زوج، م.ج.، دهقانی، م. و هاشمی ¬امین¬آبادی، س.م.، 1392، اندازه¬گیری فرونشست سطح زمین به کمک تکنیک¬ تداخل¬سنجی راداری با استفاده از تصاویر Terra SAR-X، بیستمین همایش ملی ژئوماتیک.
- Amelung, F., Jonsson, S., Zebker, H. and Segall, P., 2000. Widespread Uplift and trapdoor faulting on Galapagos Volcanoes Observed with Radar Interferometry, Nature, 407, 993-996
- Amig Pe, M. and Arabi, S., 2009. Report of Research Project of Yazd Subsidence Survey Using Radar Interference And Precision Algnment Technique, National Mapping Agency, 46.
- Beradio, p., Fornaro, G., Lanari, R., and Sansosti, E., 2002. A New Algorithm for Surface Deformation Monitoring Based on Small Baseline Differential SAR Interferograms. IEEE Trans. On Geoscience and Remote Sensing, 40, 2375-2383.
- Daniel, R., C., Maisons, C., Carnec, S., Le Mouelic, C., and King S. H., 2003. Monitoring of slow ground deformation by ERS radar interferometry on the Vauvert salt mine (France) Comparison with ground-based measurement, Remote Sensing of Environment, 88, 468-478.
- Dehghani, M., Valadan Zoej, M.J., Entezam, I., Mansourian, A., Saatchi, S., 2009. InSAR monitoring of progressive land subsidance in Neyshabour, northeast Iran. Geophysical Journal International, 178(1) 47-56.
- Gabriel, A. K. and Goldstein, R. M., 1988. Crossed Orbit Interferometry: Theory and experimental results from SIR-B, Int. J. Remote Sensing, 9, 5, 857-872.
- Goldstein, R., Zebker, H., and Werner, C., 1988. Satellite radar interferometry: Two-dimensial phase unwrapping, Radio Science, 23, 4, 713-720.
- United States Geological Survey of America, http://usgs.gov.
- Gsof, 2016, What Is Suppressingg?, Geological Survey of Iran, 7.
- Larson, K. J., Başaǧaoǧlu, H., Marino, M. A., 2001. Prediction of optimal safe ground water yield and land subsidence in the Los Banos-Kettleman City area, California, using a calibrated numerical simulation model, Journal of hydrology, 242, 1-2, 79-102.
- Lillesand, T.M. and Kiefer, R.W., 2000. Remote sensing and image interpretation. 4th ed. John Wiley and Sons, New York, NY, USA, 20–180.
- Motagh, M., Djamour, Y., Walter, T. R., Wetzel, H. U., Zschau, J. and Arabi, S., 2006. Land subsidence in Mashhad Vally, northeast Iran: results from InSAR, level in and GPS, International Journal of Geophysics, 168, 518-526
- Nasiri Khaneghah, A., Khosrawi, Q., Ghafourian, H. and Islami, R., 2014, Comparison of Behavioral Conduct of the Rosshest Isfahan with GPS Network and Radar Interference Testing: Early National Conference on Water, Human, Earth.
- National Iranian Oil Company (NIOC), 1977. Geological Map of North East of Iran, Scale: 1/1000000.
- Sabins Floyd, F., 1996. Oil exploration in Central Arabian Arch using Landsat images. AAPG Bulletin, 5(CONF-960527--).
- Safari, H., Pirasteh, S., and Shattri, B.M., 2011. Role of Kazerun Fault for Localizing Oil Application of GiT, International Journal of Remote sensing, 32, 1, 1-16.
- Torres, M. A., 2007. The petroleum geology of western Turkmenistan: The Gograndag-Okarem province, in P. O.
بررسی عوامل ساختاری و غیرساختاری موثر بر فرونشست دشت گرگان- آققلا- علیآباد با تلفیق نتایج روش تداخلسنجی تفاضلی راداری و اطلاعات زیرسطحی
رضوانه حمیدی 1، حجت اله صفری2و* و مهاسا روستایی3
1. دانشجوی دکتری، گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه گلستان
2. دانشیار ، گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه گلستان
3. استادیار، گروه سنجش از دور، سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی
چکیده
دشت گرگان- آققلا- علیآباد که در زیربخش جنوبباختری بخش باختری کپهداغ قرار دارد، طی چند دهه گذشته درگیر فرونشست شده است. یکی از موثرترین روشها در ارزیابی فرونشست، روش تداخلسنجی راداری است. روشی موثر و سریع با پوشش وسیع در نشان دادن میزان تغییرات وارده در سطح زمین با قدرت تفکیک مکانی بالا است. در این پژوهش این دشت برای تعیین الگوی فرونشست و ارتباط آن با ساختارها و برداشت بیرویه آب از آبخوانها انتخاب شد تا با استفاده از تلفیق تداخلسنجی راداری با اطلاعات زیرسطحی رابطه بین الگوی فرونشست با این مشخص شود. نتایج این پژوهش نشان میدهد، بخشهایی از این دشت در حال برخاستگی (بیش از 19+ میلیمتر در سال) است. درحالیکه فرونشست در این دشت بیشتر منحصر به دو نوار با امتدادهای N40-50 (به پهنای 14 کیلومتر) و N-S (به پهنای 9 کیلومتر) با نرخ حدود 9- تا 7/14- میلیمتر در سال میباشند. ارتباطسنجی الگوی فرونشست- برخاستگی با ساختارهای زیرسطحی شناساییشده نشان میدهد، این دو نوار فرونشست بر دو ساختار اصلی زیرسطحی شناساییشده منطبق میباشند. ارتباطسنجی الگوی فرونشست- برخاستگی با موقعیت چاههای بهرهبرداری نشان میدهد، الگوی فرونشست حتی در مناطقی که چاهی حفر نشده و برداشتی از آبهای زیرزمینی صورت نمیپذیرد نیز ادامه پیدا نموده است. یا در جاهایی، علیرغم حفر چاههای پرشمار و برداشت بیرویه، بجای فرونشست، برخاستگی ثبت شده است. به این ترتیب، این نتایج نشان میدهد، الگوی فرونشست دشت گرگان- آققلا- علیآباد بیشتر تابع ساختارهای زیرسطحی اصلی است و به مقدار کمتری تابع برداشت بیرویه از آبخوانها میباشد.
واژههای کلیدی: فرونشست، سنجش از دور، تداخلسنجی راداری، دشت گرگان-آققلا- علیآباد، اطلاعات زیرسطحی
Investigation on influences of structural and non-structural parameters on settlement of Gorgan- AqGhala- Aliabad plain, using of integration of InSAR with subsurface data
Hamidi, R. 1, Safari, H. 2 and Rustaei M.3
1. PhD student, Geology Department, Faculty of Sciences, Golestan University Associated
2. Associate Professor, Geology Department, Faculty of Sciences, Golestan University
3. Assistant Professor, Remote Sensing Department, Geological Survey of Iran
Abstract
The Gorgan-Aqghala-Aliabad plain, which located in Southwestern part of Western Kopet dagh, is undergone by settlement in last decays. One of the effective techniques in settlement assessment is Interferometric Synthetic Aperture Radar (InSAR) technique which is effective and fast method with high coverage area and high spatial resolution. In this research, This Plain is selected for determination of settlement pattern and its relationship with structures and abnormal water discharges from aquifers, with using of integration of InSAR techniques outputs and extracted subsurface data. The results shown that some parts of this plain are suffered uplanding with rate +19.0 mm/yr, whereas, the settlements taken placed predominantly in two strips with strikes N40-50 (14.0 km width) and N-S (9.0 km width) with rate -9.0 to -14.7 mm/yr. Investigation on settlement patterns - structures relationship demonstrated that these settlement strips coincided on extracted subsurface structures. Also, study of relationship between settlement-uplanding patterns with structures shown that settlement pattern continued in area without exploiting water wells and inversely, in areas with densely exploiting water wells, the uplanding are occurred. Therefore, these results present that settlement-uploading patterns of Gorgan-Aqghala-Aliabad plain is dominantly controlled by structures and less quantity by abnormal exploiting from aquifers.
Keywords: Settlement, Remote sensing, InSAR, Gorgan-Aqghala-Aliabad plain, Subsurface data
مقدمه
فرونشست سطح زمین میتواند یکی از خطرناکترین پدیدههای طبیعی باشد و بهصورت حرکات قائم دیده میشود. این پدیده گاهی به علت برداشت بیرویه از آبخوانها (سفرههای آب زیرزمینی) یا انحلال و فرسایش زیرسطحی رخ میدهد و میتواند منجر به حوادث جبرانناپذیری مانند آسیب به زیرساختها و حتی نابودی منابع آبهای زیرزمینی در مناطق حساس از نظر ویژگیهای خاک و سنگ (Amelung, et al., 2000; GSOF, 2016) شود. طبق تعریف سازمان زمینشناسی امریکا، پدیده فرونشست زمین شامل فروریزش یا نشست رو به پایین سطح زمین است و میتواند دارای بردار جابجایی افقی کمی باشد (Amigh pe and Arabi, 2009 ). این حرکات از نظر شدت، وسعت و میزان مناطق درگیر محدود نمیباشد. فرونشست میتواند در اثر پدیدههای طبیعی زمینشناختی مانند انحلال، آب شدن یخها، تراکم نهشتهها، حرکات آرام پوسته (خشکیزایی) و خروج گدازه از پوسته جامد زمین و یا فعالیتهای انسانی نظیر معدنکاری، برداشت آبهای زیرزمینی و یا استخراج نفت ایجاد شود (Amigh pe and Arabi, 2009). این پدیده ممکن است بهصورت نشست تدریجی یا ناگهانی سطح زمین بر اثر تغییر شکل و جابجایی ذرات خاک ایجاد شود (Nasiri Khaneghah et al., 2014). بر همین اساس ارزیابی میزان فرونشست و کنترل تغییرات سطح زمین جهت صیانت از سازهها در مناطق مسکونی و آبخوانها در دشتهای زیرکشت دارای اهمیت است.
متاسفانه شدت فرونشست در دشتهای ایران دست کم 90 برابر بیشتر از بحرانیترین شرایط در کشورهای توسعهیافته جهان است. نرخ فرونشست سالانه چهار میلیمتر در کشورهای پیشرفته بحرانی قلمداد میشود، این در حالی است که در سال 85 نرخ فرونشست در کشور ما 17 سانتیمتر در سال بوده که در سال 1390 به 36 سانتیمتر در سال افزایش پیدا کرده است (روزنامه شرق، 1391). بیشترین گزارشها از سراسر جهان در ارتباط با فرونشست زمین مربوط به نقاط خشک و کم باران است. این پدیده در گذشته در بسیاری از نقاط دنیا مانند ایالت آریزونا و کالیفرنیای آمریکا، شهرهای اوزاکا و توکیو در ژاپن و نیز در ایتالیا ، بانکوک تایلند، جاکارتا در اندونزی، کلکته در هندوستان و مکزیکوسیتی در مکزیک گزارش شده است (Larson et al., 2001). فرونشست در ایران در دشتهایی همچون دشت کاشمر در استان خراسان رضوی (لشکری پور و همکاران، 1385)، دشت مشهد (لشکری پور و همکاران، 1385)، دشت نیشابور (Dehghani et al., 2009; Motagh et al., 2006)، دشت نوفق و بهرمان (شریفی کیا، 1391) و دشت رفسنجان گزارش شده است.
از روشهای مورد استفاده در پایش فرونشست دشتها، اندازهگیریهای صحرایی، برداشتهای GPS و تکنیک تداخلسنجی تفاضلی راداری2 است. که از بین اینها این تکنیک روشی ارزشمند در نشان دادن میزان تغییرات وارده در سطح با قدرت تفکیک مکانی بالا میباشد (Beradio et al., 2002). این روش قادر به انجام محاسبه دقیق تغییرات سطح زمین در بازههای زمانی متفاوت است. افرادی در ایران با استفاده از تداخلسنجی راداری اقدام به محاسبه نرخ فرونشست در دشتهای ایران کردهاند و از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: جنت و همکاران (1388) با استفاده از تداخلسنجی راداری و شکافسنج، فرونشست زمین در دشت گلپایگان را پایش کردند. حقیقت مهر و همکاران (1389)، از تکنیک تداخلسنجی راداری برای تعیین نرخ فرونشست دشت هشتگرد، با استفاده از چهار تصویر راداری ENVISAT ASAR مربوط به گذر 149، در بازه زمانی چهار ماهه (11 جولای 2008 تا اکتبر 2008)، بیشینه مقدار نرخ فرونشست را در این دشت 35 میلیمتر در ماه به دست آوردند. شریفیکیا (1391) به کمک تداخلسنجی راداری اقدام به تعیین میزان و دامنه فرونشست در دشت نوق- بهرمان کرد. صالحی و همکاران (1392) با استفاده از این روش فرونشست در دشت مهیار را بررسی کردند. میرشاهی و همکاران (1392) با استفاده از تداخلسنجی راداری بر روی تصاویر Terra SAR-X اقدام به اندازهگیری فرونشست کردند.
یکی از دشتهای ایران که طی چند دهه گذشته درگیر فرونشست شده است، دشت گرگان- آققلا- علیآباد میباشد. تورانی(1395) با انجام تداخل سنجی راداری در دشت گرگان-آق قلا به این نتیجه رسید، سیگنال فرونشست مشاهده شده در گرگان بهصورت شرقی-غربی است. به نظر میآید فرونشست همروند با گسل اصلی منطقه گسل خزر باشد و این احتمال وجود دارد فرونشست شهر گرگان در ارتباط با گسل خزر نیز است. همچنین تورانی و همکاران (1397) با بهرهگیری از روش تداخلسنجی و استفاده از تصاویر Envisat ، میزان فرونشست دشت گرگان- آققلا را 48 میلیمتر در سال برآورد کرده و آن را به برداشت بیرویه از چاههای پرشمار این منطقه نسبت دادند. حمیدی و همکاران (1398) نیز با استفاده از تداخلسنجی تفاضلی راداری اقدام به شناسایی و برآورد فرونشست دشت گرگان در دو بازه زمانی 2007-2005 و 2010-2005 کردند. آنها حداکثر میزان فرونشست را 56 میلیمتر برای بازه زمانی 2007-2005 به دست آورده و آن را بیشتر به عملکرد ساختارها و برداشت بیرویه آب زیرزمینی از آبخوانهای دشت نسبت دادند. این در حالی است که فرهودی و همکاران (1389) با استفاده از ترازیابی و اندازهگیریهای GPS میزان فرونشست دشت گرگان را برای بازه زمانی 2008-2006 میزان 135 میلیمتر برآورد کردهاند. آنها علت عمده فرونشست را خشکسالی و همچنین حرکات زمینساختی خزر جنوبی و بخش باختری کپهداغ مرتبط دانستند.
به این ترتیب این فرضیه شکل میگیرد که علاوه بر بیلان منفی سفرههای آبخوان دشت گرگان- آققلا- علیآباد (به دلیل برداشت بیرویه)، عوامل زمینساختی (ساختاری) نیز میتواند بر میزان و الگوی فرونشست دشت گرگان تاثیرگذار باشد. هدف این پژوهش، تعیین الگوی فرونشست (و برخاستگی) در دشت گرگان- آققلا- علیآباد و بررسی اثر عوامل ساختاری و غیرساختاری بر این الگو با استفاده از تلفیق نتایج روش تداخلسنجی راداری با روزنه ترکیبی3 با نتایج حاصل از بررسیهای ساختاری سطحی و زیرسطحی میباشد. پهنه مورد مطالعه در دشت گرگان- آققلا- علیآباد و در شرق حوضه خزر جنوبی با طول جغرافیایی ″04 ′17 °54 تا ″37 ′51 °54 درجه شرقی و عرض جغرافیایی ″44 ′48 °36 تا ″05 ′15 °37 درجه شمالی در بخش باختری- مرکزی استان گلستان واقع شده است (شکل 1).
شکل 1. موقعیت جغرافیایی، راههای دسترسی و موقعیت چاههای منطقه مورد مطالعه
زمینشناسی عمومی منطقه
گستره مورد بررسی در بخش باختری پهنه ساختاری کپهداغ قرار دارد. شكلگيري سيماي امروزي این پهنة ساختاري- رسوبي حاصل فازهاي آلپ پاياني میباشد. توپوگرافي این پهنه، رابطهاي مستقيم با ساختارهاي زمينشناسي دارد. بهگونهای که تاقديسها ارتفاعات و ناوديسها دشتهاي ميانكوهي را ميسازند و سازندهاي كربناتي مزدوران (ژوراسيك بالايي) و تيرگان (كرتاسة پاييني) واحدهاي سيما ساز گستره هستند (آقانباتی، 1383). از نظر ساختاری کپهداغ را میتوان به سه بخش ساختاری باختری، مرکزی و خاوری با سه روند متفاوت تقسیم کرد. ساختارهای اصلی مانند روند چینها، روند گسلهای اصلی رانده و همچنین امتداد کوهها و درهها، در این سه بخش متفاوت میباشد. بخش باختری کپهداغ دارای روند شمالخاوری- جنوبباختری بوده و از باختر بجنورد تا دشت گرگان (گستره گنبدکاووس- گرگان- آققلا) کشیده شده است (افشار حرب، 1373). بخش باختری خود به دو زیربخش تقسیم شده است، یکی زیربخش خاوری که در آن رخنمونهای سنگی کپهداغ در سطح زمین قابل مشاهده هستند و از باختر بجنورد تا منطقه مراوهتپه- مینودشت کشیده شده است. درحالیکه زیربخش باختری، از باختر مینودشت آغاز شده و تا شمال دشت گرگان (منطقه گرگان- آققلا) امتداد یافته و بهجز نهشتههای کواترنری، هیچگونه رخنمون سنگی در آن قابل مشاهده نمیباشد. مهمترین روند گسلش در این بخش، گسلهایی با روند شمالخاور- جنوبباختری هستند و کموبیش بهموازات گسل خزر (مرز کپهداغ- البرز) قرار دارند و دارای مکانیسم حرکتی امتداد لغز چپبر با مقداری مولفه معکوس میباشند. همچنین در مرز باختری کپهداغ با حوضه خزر جنوبی، روندی لرزهزا با امتداد تقریبی شمال، شمالباختر- جنوب، جنوبخاوری دیده میشود و به نظر میرسد دارای مکانیسم امتدادلغز راستبر باشد (رضادوست، 1397).
دشتهایي نظیر گرگان و شيروان – بجنورد از نواحي فروافتادة كپهداغ محسوب میشوند. قدیمیترین واحد گزارش شده در بخش شمالی دشت گرگان، سازند چلِکن میباشد. این سازند شامل 175 متر رسوبات رسی قهوهایرنگ میباشد و در پلیوسن رسوبگذاری شده است (Khajeh, 2006). سازند آکچاگیل (پلیوسن) با ضخامت 185 متر شامل رخسارههای رسوبی دریایی، حاشیه قاره و آتشفشانیزاد میباشد. (Khajeh, 2006). سازند آپشرون به سن پلیستوسن و ضخامت 430 متر شامل رسهای خاکستری کمرنگ تا سبزرنگ با میانلایههایی ماسهسنگ است (Torres, 2007). در بخش شمالی دشت گرگان سازندهای باکو، خزر، خاولینیسکین و نئوکاسپین (کوارترنری تا هولوسن) شامل رسوبات رس و سیلت و رسوبات بادی میباشند (Khajeh, 2006).
روش مطالعه
در این پژوهش از سه روش اصلی شامل روش سنجش از دور معمول برای استخراج عناصر ساختاری سطحی، روش تداخلسنجی تفاضلی راداری جهت محاسبه مقادیر فرونشست در بخشهای مختلف گستره و همچنین تکنیکهای GIS جهت استخراج عناصر ساختاری زیرسطحی و تلفیق اطلاعات در این محیط نرمافزاری استفاده شده است و به شرح زیر میباشند:
الف- روشهای سنجش از دور معمول: اولین مرحله در سنجش از دور معمول، پیشپردازش است و شامل تصحیحات هندسی و اتمسفری بر روی تصوير ماهوارهاي ETM+ Landsat 8 مربوط به سال 2010 میباشد و منجر به بهبود تصویر شده است. سپس براي استخراج شكستگيها (و گسلها) تصویر با ترکيب باند 1-4-7 ساخته شده و با اعمال فیلترهای بارزکننده لبهها و بالاگذر تصویر بارزسازی شد (Lillesand and Kiefer, 2000; Sobbins Floyed, 1996). همچنین برای بهبود و بالا بردن تفکیک مکانی از روش تلفیق تصاویر4 ترکیب 741 (قدرت تفکیک 28متر) با باند 8 پانکروماتیک (قدرت تفکیک 14 متر) با استفاده از تکنیک PC Spectral Sharpening استفاده شد (شکل 2).
در ادامه با اعمال فیلترهای جهتدار5 در جهتهای 45، 90، 135 و 180 درجه برروی تصویر ماهوارهای منطقه (شکل 3-ب) شکستگیهای موجود در منطقه شناسایی شدند (Safari et al., 2011). فیلترهای جهتدار نیز با مکانیسمی کموبیش مشابه فیلترهای بارزکننده لبهها، کلیه خطگونهها نظیر جادهها و راهآهن، رودخانهها و آبراههها، لبه تراسهای آبرفتی، صخرهها، شکستگیها و سایر پدیدههای ژئومورفولوژیکی که سیمای خطی دارند را آشکار مینماید. در نهایت، با اعمال فیلترهای جهت تابش خورشید بر روی مدل رقومی ارتفاعی منطقه6 (DEM) (شکلهای 3-الف و ج) با زاویه تابشها و جهات مختلف، بارزسازی شکستگیها انجام شد و بر اساس آنها و پیمایشهای صحرایی، گسلها تشخیص و به نقشه اضافه شد (شکل 3-د). بهاینترتیب نقشه ساختاری گستره شکل گرفت (شکل 4).
شکل 2. تصویر ماهوارهای بارزسازی شده با ترکیب 741 از ماهواره Landsat 8 ETM+
شکل 3. الف) مدل رقومی ارتفاعی (DEM) منطقه، ب) اعمال فیلتر جهتدار بر روی باند R ترکیب 741، ج) اعمال فیلتر جهت تابش خورشید بر روی DEM منطقه و د) استخراج شکستگیهای سطحی منطقه
شکل 4. نقشه ساختاری منطقه شامل ساختارهای سطحی و زیرسطحی
ب- روش تداخلسنجی تفاضلی راداری: یکی از ابزارهای توانمند برای پایش پدیده فرونشست، روش تداخلسنجی راداری است. این روش با مقایسه فازهای دو تصویر راداری که از یک منطقه در دو زمان مختلف اخذ شدهاند، قادر به تعیین میزان جابجایی قائم در سطح زمین در آن بازه زمانی میباشد. فاز اخذ شده از یک عارضه بر روی سطح زمین متناسب با فاصله آن تا سنجنده راداری است. در این تکنیک تصاویر مختلط راداری که حاوی مقادیر فاز و دامنه موج برگشتی از عارضه به سمت سنجنده هستند با یکدیگر ترکیب شده و تصویری به نام تداخلسنج7 تولید میکنند (شکل 5). تداخلسنج تصویری است حاصل اختلاف فاز دو تصویر اخذ شده در دو زمان مختلف که از نظر هندسی به طور دقیق بر رویهم منطبق گشتهاند (Daniel et al., 2003).
این توانایی، اساسی روش تداخلسنجی راداری است و در تفاوت دامنههای تغییرات خط اریب8 دو موقعیت آنتن، با دقت کسری از طول موج (بهشرط اختلاف فاز) میتواند اندازهگیری شود. این اختلاف فاز به دامنه تغییرات وابسته است و برای استخراج اطلاعات ارتفاع، میتواند ضمن پردازش یک مدل ارتفاعی رقومی تولید کند (Gabriel and Goldstein, 1988). فاز تداخلسنج حاوی اطلاعات توپوگرافی، خطاهای مداری، جابجایی هدف و تاثیرات اتمسفر است. برای به دست آوردن جابجایی سطح زمین در یک بازه زمانی، میبایست خطاهای مداری، اثرات توپوگرافی و نوفه9 اتمسفر از تداخلسنج حذف شود.
در این تحقیق، از باند C ماهواره ENVISAT ASAR با طول موج 7/5 سانتیمتر مربوط به دو زوج تصویر در بازههای زمانی 2005- 2010 و 2005-2007 (بهعنوان کنترل) استفاده شد. تهیه تداخلسنج زوج تصاویر بهکاررفته (جدول 1) در فضای نرمافزاری Sarscape 5.3 انجام شده است.
برای تهیه تداخلسنج با داشتن زوج تصویر SLC با همدوستی به نسبت بالا، پارامترهای مداری دقیق معلوم و طول خط مبنای مناسب، به همراه یک DEM برای مطالعه فرونشست استفاده شد. ابتدا دو تصویر تصحیحات هندسی و زمینگان شده10 تا از نظر هندسی کامل بر هم منطبق شوند. در یک تداخلسنج تفاضلی، π2 تغییر فاز کامل معادل جابجایی ارتفاع نیمی از طول معادل جابجایی ارتفاع نیمی از طول سیگنال رادار در جهت دید ماهواره11 است.
جدول 1. مشخصات تصاویر راداری مورد استفاده گستره مورد مطالعه
Data name | Platform | Master Date | Slave Date | Track Master- Orbit Number Master | Track Slave- Orbit Number Slave | Orbit Direction |
West-T | ENVISAT | 2005.02.25 | 2007.01.26 | 00056-15641 | 00056-25661 | Ascending |
West-NN | ENVISAT | 2005.02.25 | 2010.01.15 | 00056-15641 | 00056-41192 | Ascending |
شکل 5. تهیه تداخلسنج که در آن اختلاف فاز دو تصویر به دست آمده در دو زمان مختلف از نظر هندسی بر هم منطبق گشتهاند
خطاهای مداری با استفاده از اطلاعات دقیق بهدستآمده توسط آژانس فضایی اروپا اصلاح شد. اثر اتمسفر بهطور عمده ناشی از نوسانات بخار آب در اتمسفر، در مسیر پرتو رادار بین ماهواره و زمین است. تاخیر جوی با توجه به اینکه ساختار فرینچ آن در عرض چند تداخلسنج مستقل است میتواند شناسایی شود. بهمنظور حذف نوفه از فیلتر تطابقی12 استفاده شد. در مرحله بعدی فاز آشکارسازی13 نیز انجام شد تا فازها به مقداری که نشاندهنده جابجایی پوسته زمین است، تبدیل شوند. این تغییرات هم در جهت دید ماهواره و هم در جهت افقی و عمودی محاسبه شد. اساس تداخلسنجی راداری برای اندازهگیری اختلاف فاصله بین سنجنده و زمین، تفسیر اختلاف فاز است. بااینحال، تنها مقادیر قابل اندازهگیری، یک بخش از این اختلاف فاز است، یعنی مقدار اصلی، که فاصله (-π) و (π) یا (π2) نهفته است باعث ایجاد فرینچهای اینترفرومتریک میشود. فاز اندازهگیریشده را میتوان بهعنوان یک مقدار در فاصله (π –π) که روش آشکارسازی هایس14 نامیده میشود (Goldstein et al.,1988) در نظر گرفت. در حالت ایدهآل یک الگوی فرینچ مشخصه این روش است. در این مرحله ناپیوستگیهای موجود در فاز در مناطق با وابستگی بالا15 از بین رفته و بهعنوان فاز تداخلسنجی که بهصورت دورهای (...-360-0-180-360-180-0) میباشد بهصورت پیوسته (...-720-540-360-180-0) در میآید. مرحله بعد، مرحله مسطحسازی تداخلسنجها بهمنظور حذف مولفه فازی ناشی از اثرات توپوگرافیک میباشد. برای این کار یک مدل رقومی ارتفاعی با قدرت تفکیک 12 متر (برگرفته از سایت سازمان زمینشناسی آمریکا) تهیه شده است. در مرحله پایانی تصویر جابجایی حاصل از تلفیق اطلاعات مراحل قبلی توسط نرمافزار Envi 4.8 حاصل شد (شکل 6). در پایان برای کنترل مقادیر جابجایی ابتدا اقدام به ترسیم پروفیلهایی از میزان جابجایی شد (شکل 7) و سپس در طی پیمایشهای صحرایی، میزان جابجاییهای قائم سطح زمین در قالب برخاستگی (شکل 8) و فرونشست (شکل 9) کنترل شدند.
شکل 6. تهیه نقشه میزان جابجایی قائم با استفاده از تداخلسنجی و اعمال فیلترها
ج- تکنیکهای GIS: تکنیکهای بهکاررفته عبارتند از:
- استخراج اطلاعات ساختاری سطحی: پس از اعمال فیلترهای مختلف بر روی تصویر ماهوارهای، با استفاده از روشهای نیمهخودکار چشمی ساختارها شناسایی و سپس در محیط GIS رقومی شده و بهصورت لایههای اطلاعاتی با فرمت شیپ فایل16 (*.shape) ذخیره شدند. در نهایت با روی همانداختن لایههای مختلف نقشه ساختاری به دست آمد (شکل 4).
- استخراج اطلاعات زیرسطحی: اطلاعات زیرسطحی استفاده شده در این پژوهش شامل نقشههای ژئوفیزیک هوایی، نقشه خطوارههای مغناطیسی و نقشه موقعیت چینهای زیرسطحی (برگرفته از سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی، 1385; Delvin, 1999; Nogol-e-sadat and Almasian, 1993; NIOC, 1977) میباشند که برای شناسایی گسلهای پیسنگی و چینهای زیرسطحی از آنها استفاده شد. برای این کار نقشههای فوق ابتدا در محیط GIS زمینگان شده و سپس با استفاده از توابع این محیط رقومی شدند. در نهایت این ساختارها استخراجشده بر روی سایر ساختارهای سطحی انداخته شده و نقشه ساختاری گستره تهیه شد (شکل 4).
شکل 7. تهیه چهار پروفیل از میزان جابجاییها در بخشهای مختلف
- ارتباطسنجی الگوهای فرونشست- برخاستگی با ساختارها و تراکم چاههای بهرهبرداری: تصویر جابجایی حاصل از تلفیق اطلاعات در محیط GIS رقومی شده و سپس اقدام به شناسایی پهنهها و دستهبندی آنها برای پیبردن به الگوهای فرونشست و برخاستگی شد و سپس بهعنوان یکلایه اطلاعاتی (شیپ فایل) ذخیره شد. در نهایت با استفاده از توابع محیط GIS این اطلاعات بر روی لایههای اطلاعاتی ساختاری (سطحی و زیرسطحی) انداخته شده و یک نقشه جامع جهت ارتباطسنجی الگوهای فرونشست – برخاستگی با وضعیت ساختارها به دست آمد (شکل 10). همچنین در ادامه لایه اطلاعاتی فرونشست- برخاستگی بر روی محل چاههای بهرهبرداری انداخته شده و ارتباط الگوهای فرونشست – برخاستگی با تراکم چاهها بررسی شد (شکل 11).
بحث
- بررسیهای ساختاری: در بررسی ساختارهای سطحی، گسل اصلی خزر با امتداد تقریبی N60-70 شناسایی و به نقشه درآمد. اطلاعات صحرایی بهدستآمده، نشان میدهد این گسل، گسلی معکوس با مقداری مولفه امتدادلغز چپبر میباشد و عملکرد آن سبب راندگی شیستهای منتسب به باقیمانده پالئوتتیس بر روی دشت آبرفتی جنوب گرگان شده است. در بررسیهای ساختارهای زیرسطحی استخراجشده از نقشههای موجود، خطوارههای مغناطیسی با روندی کموبیش مشابه گسل خزر در یال شمالی البرز قرار گرفتند (شکل 4). همچنین یک گسل پیسنگی با روندی کموبیش N40-50 نیز از وسط دشت (شمال آققلا) بهصورت اریب عبور کرده است. در شمال این گسل زیرسطحی روندهای ساختاری (چینهای مدفون) دچار خمشی آشکار شدهاند (شکل 4). از دیگر ساختارهای شناساییشده، چینهای زیرسطحی میباشند و دارای دو روند بهطور کامل متمایز میباشند، بهگونهای که در مرکز و شمالخاور دشت دارای روند شمالخاور- جنوبباختری (مشابه روند بخش باختری کپهداغ و حتی یال شمال البرز) هستند. درحالیکه این چینها با رسیدن به یک گسل پیسنگی مدفون (در شمال آققلا) دچار خمشی آشکار شده و 90 درجه خمیده شده و دارای روند شمالباختر- جنوبخاوری در بخش شمالباختری دشت شدهاند. همچنین در باختر شهرستان آققلا، یک خطواره مغناطیسی با روند کموبیش شمالی- جنوبی شناسایی شد که به نظر رضادوست (1397) مرز باختری کپهداغ و حوضه خزر جنوبی را تشکیل داده است.
- بررسی الگوهای فرونشست و برخاستگی: پس از تهیه نقشهبردار حرکات قائم در دشت گرگان- آققلا- علیآباد و مشاهده الگوهای فرونشست و برخاستگی در این گستره مشخص شد که علیرغم انتظار ما بخشهایی از این دشت بهعنوان ادامه باختری کپهداغ، در حال برخاستگی است و حتی در برخی مناطق دارای میزان بیش از 19+ میلیمتر در سال میباشد (شکل 6). شواهد صحرایی این برخاستگیها را میتوان در قالب بروز چینهای در حال رشد (شکلهای 8-الف و ب) و همچنین برخاستگی مخروطهای مربوط به گلفشانهای منطقه (شکل 8-ج) مشاهده کرد. این در حالی است که فرونشست در این دشت بیشتر منحصر به دو نوار با امتدادهای N40-50 (به پهنای 14 کیلومتر) و N-S (به پهنای 9 کیلومتر) با نرخ حدود 9- تا 7/14- میلیمتر در سال میباشند. این دو نوار فرونشست در حدفاصل گرگان- آققلا به همدیگر برخورد میکنند. شواهد صحرایی این فرونشستها در این دو نوار را میتوان در قالب پدیده لولهزایی چاههای در حال بهرهبرداری مشاهده کرد (شکلهای 9-الف و ب).
شکل 8. الف وب) برخاستگی در طول چینهای در حال رشد، ج) برخاستگی مخروط گلفشان قارنیارق
شکل 9. الف و ب) پدیده لولهزایی ناشی از 25 سانتیمتر فرونشست دشت
بحث پیرامون نتایج و ارتباطسنجی بین الگوی فرونشست-برخاستگی و ساختارها
یکی از دشتهای ایران که طی چند دهه گذشته درگیر فرونشست شده است، دشت گرگان- آققلا- علیآباد میباشد و در زیربخش جنوبباختری بخش باختری کپهداغ قرار دارد. بهجز نهشتههای کواترنری، هیچگونه رخنمون سنگی در این زیربخش قابل مشاهده نمیباشد. افشارحرب (1373) و رادفر (1397) نیز بدین مسئله اشاره کردهاند و در این بخش هیچگونه رخنمون سنگی وجود ندارد و فقط در چاههای عمیق حفر شده برخی از سازندهای کرتاسه قابل مشاهده است. قاسمی و همکاران (1386) به بحث فرونشست بخش باختری کپهداغ پرداخته و این نبود رخنمون واحدهای سنگی را به این مسئله ارتباط دادند.
تورانی(1395) با انجام تداخلسنجی راداری در دشت گرگان- آق قلا به این نتیجه رسید، سیگنال فرونشست مشاهده شده در دشت گرگان بهصورت شرقی- غربی است. به نظر میآید فرونشست همروند با گسل اصلی گستره یعنی گسل خزر است و این احتمال وجود دارد که فرونشست شهر گرگان در ارتباط با گسل خزر نیز باشد. ساختارهای سطحی استخراج و پیمایش شده در این پژوهش نیز نشان میدهد، مهمترین گسلش سطحی در مرز کوه- دشت، گسل خزر میباشد و دارای مکانیسم حرکتی امتدادلغز چپبر با مقداری مولفه معکوس میباشد.
به اعتقاد رضادوست (1397) روندی لرزهزا نیز با امتداد کموبیش شمالی- جنوبی، مرز باختری کپهداغ با حوضه خزر جنوبی را رقم زده است و دارای مکانیسم امتدادلغز راستبر است و تعداد زیادی گلفشان در طول آن تظاهر کردهاند. تحلیل اطلاعات زیرسطحی در این پژوهش نیز این گسل پیسنگی را به اثبات میرساند. همچنین این اطلاعات یک گسل پیسنگی دیگر با روندی کموبیش N40-50 نشان میدهند که از وسط دشت (شمال آققلا) بهصورت اریب عبور کرده است. در شمال این گسل زیرسطحی، روندهای ساختاری (چینهای مدفون) دچار خمشی آشکار شدهاند.
تورانی و همکاران (1397) میزان فرونشست دشت گرگان- آققلا را 48 میلیمتر در سال برآورد کرده و آن را به برداشت بیرویه از چاههای پرشمار این منطقه نسبت دادند. همچنین حمیدی و همکاران (1398) حداکثر میزان فرونشست را 56 میلیمتر برای بازه زمانی 2007-2005 به دست آورده و آن را بیشتر به عملکرد ساختارها و برداشت بیرویه آب زیرزمینی از آبخوانهای گستره نسبت دادند.
نتایج حاصل از برآورد میزان و الگوی فرونشست- برخاستگی در این پژوهش نشان میدهد، علیرغم نتایج پژوهشهای قبلی که تنها به بحث فرونشست این دشت پرداختهاند؛ بخشهایی از این دشت (بهعنوان ادامه باختری کپهداغ)، در حال برخاستگی است و حتی در برخی مناطق دارای میزان بیش از 19+ میلیمتر در سال میباشد. شواهد صحرایی این برخاستگیها نیز در قالب رشد چینها و مخروطهای گلفشانهای منطقه قابل مشاهده میباشد. این در حالی است که فرونشست در این دشت بیشتر منحصر به دو نوار با امتدادهای N40-50 (به پهنای 14 کیلومتر) و N-S (به پهنای 9 کیلومتر) با نرخ حدود 9- تا 7/14- میلیمتر در سال میباشند. این دو نوار فرونشست در حدفاصل گرگان- آققلا به همدیگر برخورد میکنند. شواهد صحرایی این فرونشستها در قالب پدیده لولهزایی چاهها دیده میشود.
ارتباطسنجی الگوی فرونشست- برخاستگی با ساختارهای زیرسطحی شناساییشده (شکل 10)، نشان میدهد که این دو نوار فرونشست بر دو ساختار اصلی زیرسطحی شناساییشده منطبق میباشند. بهاینترتیب، به نظر میرسد که این روندهای فرونشست از روندهای ساختارها پیروی مینمایند.
ارتباطسنجی الگوی فرونشست- برخاستگی با موقعیت چاههای بهرهبرداری (شکل 11) نشان میدهد، الگوی فرونشست حتی در مناطقی که چاهی حفر نشده (مناطق شمالباختری و شمالخاوری) و برداشتی از آبهای زیرزمینی صورت نمیپذیرد نیز ادامه پیدا کرده است. یا حتی در جاهایی مانند جنوبخاوری دشت مذکور (منطقه علیآباد)، علیرغم حفر چاههای پرشمار و برداشت بیرویه، بجای فرونشست، برخاستگی ثبت شده است.
شکل 10. ارتباطسنجی الگوی فرونشست- برخاستگی با ساختارهای زیرسطحی
شکل 11. ارتباطسنجی الگوی فرونشست- برخاستگی با موقعیت چاههای بهرهبرداری
بهاینترتیب، این نتایج نشان میدهد الگوی فرونشست دشت گرگان- آققلا- علیآباد بیشتر تابع ساختارهای زیرسطحی اصلی است و به مقدار کمتری تابع برداشت بیرویه از چاهها میباشند. بهاینترتیب این فرضیه شکل میگیرد، علاوه بر بیلان منفی سفرههای آبخوان دشت گرگان- آققلا- علیآباد (به دلیل برداشت بیرویه)، عوامل زمینساختی (ساختاری) نیز میتواند بر میزان و الگوی فرونشست دشت گرگان تاثیرگذار باشد. این در حالی است که فرهودی و همکاران (1389) با استفاده از ترازیابی و اندازهگیریهای GPS میزان فرونشست دشت گرگان را برای بازه زمانی 2008-2006 میزان 135 میلیمتر برآورد کرده و بیشترین علت را علاوه بر خشکسالی، با حرکات زمینساختی خزر جنوبی و بخش باختری کپهداغ مرتبط دانستند.
نتیجهگیری
ارتباطسنجی الگوی فرونشست- برخاستگی با ساختارهای زیرسطحی شناساییشده نشان میدهد که دو نوار فرونشست بر دو ساختار اصلی زیرسطحی منطبق میباشند. با توجه به این ارتباطسنجی، میتوان نتیجه گرفت که الگوی فرونشست دشت گرگان- آققلا- علیآباد بیشتر تابع ساختارهای زیرسطحی اصلی است همچنین، ارتباطسنجی الگوی فرونشست- برخاستگی با موقعیت چاههای بهرهبرداری نشان میدهد، که حتی در جاهایی که برداشت بیرویه توسط حفر چاههای پرشمار صورت پذیرفته است؛ بجای فرونشست، بعضاً برخاستگی ثبت شده است. به این ترتیب، میتوان به این نتیجه رسید که علاوه بر تاثیر برداشت بیرویه از چاهها که سبب بیلان منفی سفرههای آبخوان این دشت گردیده، عوامل ساختاری (زمینساختی) نیز توانسته بر میزان و الگوی فرونشست دشت گرگان تاثیرگذار باشد.
منابع
افشار حرب، ع.، 1373. زمینشناسی ایران: زمینشناسی کپهداغ، طرح تدوین کتاب زمینشناسی ایران، 11، 275. ##- آقانباتی، س. ع.، 1383. زمینشناسی ایران، انتشارات سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور، 586 . ##- تورانی، م.، 1395. ارزیابی زمینساخت فعال در شرق استان گلستان. پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه گلستان،90 ##- تورانی، م.، آقآتابای، م. و روستایی، م.، 1397. مطالعه فرونشست در غرب استان گلستان با استفاده از تداخلسنجی راداری، مجله آمایش جغرافیایی فضا، 8، 27، 128-117. ##- حمیدی، ر.، صفری، ح.، روستایی، م. و امینی، آ.، 1398. تعیین میزان فرونشست زمین با استفاده از روش تداخل سنجی تفاضلی راداری در دشت گرگان، نخستین همایش دوسالانه کوهزاد البرز و دریای خزر، دانشگاه گلستان، 418-412. ##- حقیقتمهر، پ.، ولدان زوج، م.، تاجیک، ر. و جباری، س.، 1389. تحليل سري زماني فرونشست هشتگرد با استفاده از روش تداخل سنجي راداري و سامانه موقعیتیابی جهاني، فصلنامه علوم زمین، 22، 85 ، 105-114. ##- جنت، ک.، قاضیفرد، ا. و روستایی، م.، 1388. پایش فرونشست زمین در دشت گلپایگان با استفاده از روش تداخلسنجی راداری و شکافسنج، ششمین کنفرانس زمینشناسی مهندسی و محیطزیست، دانشگاه تربیت مدرس. ##- خواجه، م.، 1384. گزارش نهایی اکتشاف ید در شمال آققلا- استان گلستان، وزارت صنایع و معادن، 84 . ##- رادفر، ع.، 1397. تکامل ساختاری حاشیه جنوب شرقی حوضه هیدروکربنی خزر جنوبی رساله دکتری، دانشگاه گلستان، 149. ##- رضادوست، م.، 1397. جایگاه تکتونیکی گلفشانهای غرب استان گلستان، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه گلستان،150. ##- روزنامه شرق، 1391. فرونشست خاک در ایران 90 برابر بحرانیتر از دیگر کشورها، شماره 1386، ص 11. ##- سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور، 1385. نقشه خطوارههای تکتونیکی بر پایه دادههای TM, RADARSAT, DEM، مقیاس: 5000000/1. ##- شریفیکیا، م.، 1391. تعیین میزان و دامنه فرونشست به کمک روش تداخلسنجی راداری (D-InSAR) در دشت نوق- بهرمان، مجله برنامهریزی و آمایش فضا، 16، 77-55. ##- صالحی، ر.، غفوری، م.، لشکریپور، غ.، دهقان، م.، 1392. بررسی فرونشست دشت مهیار جنوبی با استفاده از تداخلسنجی راداری، فصلنامه علمی پژوهشی آبیاری و آب، 11، 57-47##- فرهودی، ق. و محبی، م.، 1389. بررسی برخی از وقایع تکتونیکی حاکم بر جنوبشرقی دریای خزر و بلوک خزر جنوبی، فصلنامه زمینشناسی کاربردی، 6، 1، 41-27. ##- قاسمی، م.ر.، محمدخانی، ح. و عبداللهی، ع.، 1386. گذر از برپایی در کپهداغ به فرونشینی در کاسپین جنوبی، معرفی گسلهای نوشناخته گنبدکاووس و یساقی، بیست و ششمین گردهمایی علوم زمین، سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی، 6 . ##- لشکری پور، غ.، باقریان، ع.، غفوری، م. و پژمان، ح.، 1385. بررسي نشست زمين و ايجاد شكاف در دشت سبزوار، هشتمین همایش انجمن زمینشناسی مهندسی و محیطزیست ایران، دانشگاه فردوسی مشهد. ##- میرشاهی، ف.، ولدانزوج، م.ج.، دهقانی، م. و هاشمی امینآبادی، س.م.، 1392، اندازهگیری فرونشست سطح زمین به کمک تکنیک تداخلسنجی راداری با استفاده از تصاویر Terra SAR-X، بیستمین همایش ملی ژئوماتیک. ##- Amelung, F., Jonsson, S., Zebker, H. and Segall, P., 2000. Widespread Uplift and trapdoor faulting on Galapagos Volcanoes Observed with Radar Interferometry, Nature, 407, 993-996##- Amig Pe, M. and Arabi, S., 2009. Report of Research Project of Yazd Subsidence Survey Using Radar Interference And Precision Algnment Technique, National Mapping Agency, 46. ##- Beradio, p., Fornaro, G., Lanari, R., and Sansosti, E., 2002. A New Algorithm for Surface Deformation Monitoring Based on Small Baseline Differential SAR Interferograms. IEEE Trans. On Geoscience and Remote Sensing, 40, 2375-2383. ##- Daniel, R., C., Maisons, C., Carnec, S., Le Mouelic, C., and King S. H., 2003. Monitoring of slow ground deformation by ERS radar interferometry on the Vauvert salt mine (France) Comparison with ground-based measurement, Remote Sensing of Environment, 88, 468-478. ##- Dehghani, M., Valadan Zoej, M.J., Entezam, I., Mansourian, A., Saatchi, S., 2009. InSAR monitoring of progressive land subsidance in Neyshabour, northeast Iran. Geophysical Journal International, 178(1) 47-56. ##- Gabriel, A. K. and Goldstein, R. M., 1988. Crossed Orbit Interferometry: Theory and experimental results from SIR-B, Int. J. Remote Sensing, 9, 5, 857-872. ##- Goldstein, R., Zebker, H., and Werner, C., 1988. Satellite radar interferometry: Two-dimensial phase unwrapping, Radio Science, 23, 4, 713-720. ##- United States Geological Survey of America, http://usgs.gov. ##- Gsof, 2016, What Is Suppressingg?, Geological Survey of Iran, 7. ##- Larson, K. J., Başaǧaoǧlu, H., Marino, M. A., 2001. Prediction of optimal safe ground water yield and land subsidence in the Los Banos-Kettleman City area, California, using a calibrated numerical simulation model, Journal of hydrology, 242, 1-2, 79-102. ##- Lillesand, T.M. and Kiefer, R.W., 2000. Remote sensing and image interpretation. 4th ed. John Wiley and Sons, New York, NY, USA, 20–180. ##- Motagh, M., Djamour, Y., Walter, T. R., Wetzel, H. U., Zschau, J. and Arabi, S., 2006. Land subsidence in Mashhad Vally, northeast Iran: results from InSAR, level in and GPS, International Journal of Geophysics, 168, 518-526##- Nasiri Khaneghah, A., Khosrawi, Q., Ghafourian, H. and Islami, R., 2014, Comparison of Behavioral Conduct of the Rosshest Isfahan with GPS Network and Radar Interference Testing: Early National Conference on Water, Human, Earth. ##- National Iranian Oil Company (NIOC), 1977. Geological Map of North East of Iran, Scale: 1/1000000. ##- Sabins Floyd, F., 1996. Oil exploration in Central Arabian Arch using Landsat images. AAPG Bulletin, 5(CONF-960527--).##- Safari, H., Pirasteh, S., and Shattri, B.M., 2011. Role of Kazerun Fault for Localizing Oil Application of GiT, International Journal of Remote sensing, 32, 1, 1-16. ##- Torres, M. A., 2007. The petroleum geology of western Turkmenistan: The Gograndag-Okarem province, in P. O. ##
[1] * نویسنده مرتبط: safari.ho@gmail.com
[2] - Interferometric Synthetic Aperture Radar (InSAR)
[3] - Differential Interferometric Synthetic Aperture Radar (D-InSAR)
[4] - Diffusion
[5] - Directional filter
[6] - Digital Elevation Model (DEM)
[7] - Interferogram
[8] - Slant range
[9] - Noise
[10] - Registered
[11] - Line of Sight (LOS)
[12] -Adaptive
[13] - Unwrapping
[14] - Hase unwrapping
[15] - High coherence
[16] - Shape file