معرفي نشريه
علمی
Iranian Journal of Geology
License Holder:
Research Institute of Applied Sciences (ACECR)
Editorial Director:
Dr. Khodaei, K., Associate Professor - Research Institute of Applied Sciences
Editor in Chief:
Dr. Adabi, M.H., Professor - Shahid Beheshti University
Assistant Editor:
Dr. Nassery, H.R., Professor - Shahid Beheshti University
Editorial Board:
Dr. Adabi, M.H., Professor - Shahid Beheshti University
Dr. Nassery, H.R., Professor - Shahid Beheshti University
Dr. Rezaei, M.R., Professor - Curtin University of Australia
Dr. Raeisi, E., Professor -Shiraz University
Dr. Saeedi, A., Associate Professor -Geological Survey of Iran
Dr. Ghazban, F., Professor -Tehran University
Dr. Fatemi Aghda, S.M., Professor - Kharazmi University
Dr. Gharshi, M., Associate Professor - Geological Survey of Iran
Dr. Ghavidel, M., Professor of Institute of Petroleum Engineering – Tehran University
Dr. Moore, F., Professor -Shiraz University
Dr. Mousavi Harami, R., Professor -Ferdowsi University Mashhad
Dr. Mirzaei, S., Professor - Research Institute of Applied Sciences (ACECR)
Dr. Vossoughi Abedini, M., Associate Professor - Shahid Beheshti University
Dr. Kohandel, A., Associate Professor - Research Institute of Applied Sciences (ACECR)
Dr. Khodaei, K., Associate Professor - Research Institute of Applied Sciences (ACECR)
Manager: Hatefi, R., Assistant Professor - Research Institute of Applied Sciences (ACECR)
Executive Director: Esmaili, E.
Editors: Dr. Nassery, H.R. and Faezi, N.
Designer: Ansari, A.
Published: Every Season
Print: Toos
Print address: No. 22, 16 Azar Avenue, Keshavariz Boulevard, Tehran, Iran
Office address: Shahid Beheshti University, Evin, Tehran, Iran, P.O.Box. 196151171
Tel: +98(21)29902594 – 22431933-4
E-mail: zaminshenasiiran@yahoo.com
Website Journal: Journal.rias.ac.ir
Website: www.rias.ac.ir
This Quarterly Review of Science - Research to Number 3/309 and History 16 April 2008 from the Ministry of Science, Research and Technology.
This journal is indexed in the following sites:
http://www.isc.gov.ir ; http://www.srlst.com ; http://www.sid.ir ; http://www.magiran.com
فصلنامه زمين شناسي ايران دارای رتبه علمی _ پژوهشی و ضریب تاثیر در زمینه علوم پایه می باشد و مقالات با گرایش های مختلف زمین شناسی را در روند داوری قرار داده و پس از تایید داوران و اعمال اصلاحات پیشنهادی توسط نویسنده(گان) در نوبت چاپ قرار میدهد. فصلنامه زمينشناسي ايران هر سه ماه يك بار منتشر ميشود و در زمينههاي تخصصي زمينشناسي مقاله ميپذيرد.
نشاني دفتر فصلنامه: تهران، اوین، دانشگاه شهیدبهشتی، پژوهشکده علوم پایه کاربردی جهاددانشگاهی، صندوق پستي: 196151171 تلفن: 29902594 ، 4 ـ 22431933 پست الكترونيك: zaminshenasiiran@yahoo.com وب سايت: www. rias.ac.ir سایت: journal.rias.ac.ir
این فصلنامه دارای مجوز علمی ـ پژوهشی به شماره 309/3 مورخ 28/1/87 از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری میباشد. این نشریه در پایه استنادی علوم جهان اسلام و نیز ایران ژورنال (نظام نمایهسازی مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری) نمایه شده است و دارای ضریب تاثیر میباشد.
نشریه در پایگاههای اطلاعرسانی زیر قابل دسترس است: http://www.isc.gov.ir http://www.srlst.com http://www.sid.ir http://www.magiran.com https://civilica.com/profile/
- همچنین فصلنامه زمین شناسی ایران از سال 1398 تاکنون با انجمن رسوب شناسی ایران تفاهم نامه علمی امضا کرده اند.
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - تعیین ارتباط میان خطواره¬های حاصل از روش مغناطیس¬سنجی با کانه¬زایی مس در کانسار سبزسنگ براساس اکتشافات مستقیم
رضا احمدیشماره 68 , دوره 17 , زمستان 1402در کانسار مس سبزسنگ واقع در استان مرکزی فعالیت¬های اکتشافی غیرمستقیم ژئوفیزیکی و اکتشافات مستقیم سطحی گسترده¬ای شامل برداشت نمونه¬های لیتوژئوشیمیایی، آبراهه¬ای، حفر و برداشت نمونه از ترانشه¬ها در تمام سطح محدوده مورد مطالعه صورت گرفته است. همچنین تعداد پنج حلقه گمانه اک چکیده کاملدر کانسار مس سبزسنگ واقع در استان مرکزی فعالیت¬های اکتشافی غیرمستقیم ژئوفیزیکی و اکتشافات مستقیم سطحی گسترده¬ای شامل برداشت نمونه¬های لیتوژئوشیمیایی، آبراهه¬ای، حفر و برداشت نمونه از ترانشه¬ها در تمام سطح محدوده مورد مطالعه صورت گرفته است. همچنین تعداد پنج حلقه گمانه اکتشافی در یک محدوده مربع شکل به¬ابعاد 115×100 متر در بخش خاوری کانسار، حفاری شده است. در پژوهش حاضر ابتدا خطواره¬های موجود در کانسار سبزسنگ با استفاده از روش مغناطیس¬سنجی شناسایی شد. برای این منظور بر روی داده¬های برداشت مغناطیسی انواع فیلترهای مورد نیاز بویژه فیلترهای تشخیص لبه شامل مشتق افقی، سیگنال تحلیلی و زاویه تیلت اعمال شد. سپس، براساس اکتشافات مستقیم انجام¬شده، میزان ارتباط میان خطواره¬ها با کانه¬زایی مس مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا میزان همبستگی کیفی میان خطواره¬ها با کانه¬زایی سطحی مس برای کل محدوده سبزسنگ و میزان همبستگی کیفی و کمی میان خطواره¬ها با کانه¬زایی مس انواع کارهای اکتشافی سطحی و عمیق در محدوده حفر گمانه¬های اکتشافی تعیین شد. نتایج پژوهش نشان می¬دهد که تمرکز ماده معدنی در محدوده سبزسنگ، بیشتر سطحی است و تطابق کیفی بسیار زیادی بین خطواره¬ها و حضور ماده معدنی در کل سطح منطقه مورد مطالعه وجود دارد. برای تعیین همبستگی کمی، ابتدا نقشه دوبعدی مبتنی بر شبکه خطواره¬ها تولید شد، سپس داده¬های عیارسنجی مس و تعداد خطواره¬ها درون یك محـدوده هم¬اندازه، بعد از شبكهبندی یکسان درون¬یابی شدند. در نهایت بین داده¬های عیارسنجی مس و خطواره¬ها در بخش خاوری کانسار، میزان همبستگی بسیار ضعیف با ضریب همبستگی برابر با 02/0- بدست آمد. نتایج این پژوهش، به¬عنوان کلید و راهنمایی به¬منظور تصمیم¬گیری برای چگونگی مرحله اکتشاف تفصیلی کانسار می¬باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - نگاهی نو به چرخش ایران مرکزی: مطالعه موردی گسل انار،شرق بلوک یزد
حمیدرضا افخمی اردکانی فرزین قائمی فریبا کارگران بافقی احد نوریشماره 68 , دوره 17 , زمستان 1402گسل انار در شرق شهر یزد با امتداد شمال شمال غرب- جنوب جنوب شرق گسلی است پی سنگی که بلوک یزد را ازبلوک پشت بادام جدا نموده است و فعالیت عهدحاضر آن امتدادلغز راستگرد با مولفه معکوس می¬باشد. تحلیل تنش دیرین بر روی این گسل به این منظور انجام گرفت تا سرگذشت زمین ساختی ایران چکیده کاملگسل انار در شرق شهر یزد با امتداد شمال شمال غرب- جنوب جنوب شرق گسلی است پی سنگی که بلوک یزد را ازبلوک پشت بادام جدا نموده است و فعالیت عهدحاضر آن امتدادلغز راستگرد با مولفه معکوس می¬باشد. تحلیل تنش دیرین بر روی این گسل به این منظور انجام گرفت تا سرگذشت زمین ساختی ایران مرکزی در بازه زمانی دونین تا کرتاسه بدست آید. پس از بررسی 110 داده گسلی در 13 ایستگاه 2 فاز زمین ساختی تشخیص داده شد که بیشینه تنش بدست آمده بین آزیموت های 90 تا 110 و 190 تا 220 قرار دارد و زاویه تغییرات جهت تنش را در بازه زمانی دونین تا کرتاسه 130 درجه نمایش می دهد. بر اساس مطالعاتی که روی رگه های باریت و جابجایی های راستگردی که روی آنها دیده می شد تفکیک فازهای تنش صورت گرفت که نشان دهنده قدیمی¬تر بودن جهت تنش NNE می باشد. در ادامه باتوجه به مطالعات پیشین رسوب شناسی و زمین ساختی که در ایران مرکزی صورت گرفته این نتیجه حاصل گردید که علت این تغییر جهت در تنش، حرکت به سمت شمال شرق توام با چرخش 130 درجه ای پادساعتگرد ایران مرکزی بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - بررسی کانه¬زایی، زمین¬شیمی و ژنز کانسار مس کهدلان، بستان آباد، آذربایجان شرقی
علیرضا یوسفی شجاعالدین نیرومند عبدالرحمان رجبی محمد امینیشماره 68 , دوره 17 , زمستان 1402ذخیره معدنی مس کهدلان در استان آذربایجان شرقی و در 27 کیلومتری خاور شهر بستان آباد، در کمان ماگمایی ارومیه – دختر و در قسمت شمال ورقه زمین¬شناسی قره¬چمن واقع شده است. به لحاظ چینه¬شناختی قدیمی¬ترین واحدهای سنگی منطقه معدنی را شیل، مارن و سنگ آهک¬های کرتاسه بالایی – پالئ چکیده کاملذخیره معدنی مس کهدلان در استان آذربایجان شرقی و در 27 کیلومتری خاور شهر بستان آباد، در کمان ماگمایی ارومیه – دختر و در قسمت شمال ورقه زمین¬شناسی قره¬چمن واقع شده است. به لحاظ چینه¬شناختی قدیمی¬ترین واحدهای سنگی منطقه معدنی را شیل، مارن و سنگ آهک¬های کرتاسه بالایی – پالئوسن تشکیل دادهاند. بر روی واحدهای فوق، توالی آتشفشان – رسوبی ائوسن شامل لیتیک توف، آندزیت، بازالت قرار می¬گیرد. این مجموعه با بیشترین تنوع سنگی تحت تاثیر توده¬های نفوذی و نیمه آتشفشانی الیگوسن با ترکیب مونزوسینیت تا گابرو قرار گرفته است. تودههای مونزوسینیتی میزبان کانه¬زایی مس در این منطقه می¬باشند. در این ذخیره، کانه¬زایی از نوع رگه¬ای است که به شدت توسط ساختار کنترل می¬گردد. کانی¬شناسی رگه¬ها ساده و به دو صورت هیپوژن و سوپرژن رخداد دارد. مهم¬ترین کانی¬های بخش هیپوژن شامل کانی¬های سولفیدی کالکوپیریت، پیریت و مگنتیت و همچنین بخش سوپرژن شامل کانی¬های کالکوسیت، کوولیت و ثانویه (مالاکیت، هماتیت و گوتیت) میباشد. از مهم¬ترین دگرسانی¬های موجود در همراهی با کانه-زایی می¬توان به دگرسانی¬های آرژیلیک، سیلیسی، کربناتی و پروپیلیتیک اشاره کرد. بر اساس مطالعات زمین¬شیمی، سنگ میزبان کانه¬زایی، با ترکیب مونزوسینیت و در سری کالک آلکالن تا شوشونیتی و در محدوده متاآلومین قرار دارد؛ همچنین محیط تشکیل توده میزبان کانه¬زایی کمان آتشفشانی حاصل از زون فرورانش می¬باشد که نمودارهای بهنجار شده عناصر کمیاب خاکی نیز مصداق این موضوع می¬باشد. با توجه به آنالیزهای صورت گرفته، مقدار عیار مس در نمونه¬های برداشت شده، از 20.7 پی¬پی¬ام الی 6 درصد و عیار مولیبدن از 8/0 تا 5/5 پیپیام متغیر است. بر اساس کلیه بررسی¬های زمین-شناختی، کانهزایی مس در محدوده معدنی کهدلان، در زون غنی شده کالکوسیت و در بخش سوپرژن یک کانسار پورفیری قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - مطالعه آزمایشگاهی وضعیت انحلال پذیری و مقاومتی خاکهای مجاور گنبدهای نمکی
میثم محبوبی نیازمندی سهراب میراثیشماره 68 , دوره 17 , زمستان 1402يكی از مهمترين منابع بالقوه شوری در جنوب ايران، انحلال گنبدهای نمكی می¬باشد كه در اغلب موارد موجب تخريب كيفيت آب¬های سطحی و آبخوان¬های كارستی و آبرفتی مجاور می¬گردد. با وجودی كه آب-های كارستی و آبرفتی عموماً دارای كيفيت مطلوبی می¬باشند، در موارد متعددی در جنوب كشور كيفي چکیده کامليكی از مهمترين منابع بالقوه شوری در جنوب ايران، انحلال گنبدهای نمكی می¬باشد كه در اغلب موارد موجب تخريب كيفيت آب¬های سطحی و آبخوان¬های كارستی و آبرفتی مجاور می¬گردد. با وجودی كه آب-های كارستی و آبرفتی عموماً دارای كيفيت مطلوبی می¬باشند، در موارد متعددی در جنوب كشور كيفيت اين آب¬ها به دليل تماس با گنبدهای نمكی كاهش يافته است. نظر به اینکه برخی از نقاط استان هرمزگان همچون جزيره هرمز متشکل از خاک¬های انحلال¬پذیر نمکی و دارای درصد زیادی سولفات و گچ مي باشد احتمال رخداد مشکلاتی چون انحلال پذیری زياد مي باشد. لذا، در اين مقاله به بررسی و ارزیابی تعیین میزان انحلال پذیری و مشخصات مقاومتي خاکهاي مناطق واقع در مجاورت گنبدهای نمکی جزيره هرمز پرداخته شده است. تعیین مشخصات مقاومتي و انحلال پذيري بر اساس نتايج آزمايشات فيزيكي، شيميايي، فني و مكانيكي با استفاده از حفر گمانه¬ها و نمونه¬برداری انجام پذيرفته است. برخي از اين خصوصيات شامل طبقه بندي خاك، حدود اتربرگ خاك، درصد نمك، كلرور و فسفات، درصد تراكم حداكثر، زاويه اصطكاك، چسبندگي خاك و مدول الاستيسيته خاك منطقه مي باشند. نتايج بدست آمده نشان دادند كه وجود نمک، باعث کاهش پارامترهاي مقاومتي (زاویه اصطکاک داخلی و چسبندگی) خاک گردیده است. همچنين وجود نمک، باعث افزایش درصد رطوبت بهینه و كاهش قابل ملاحضه ميزان دانسيته خشك حداكثر خاک¬های انحلال پذیر در مقایسه با نمونه خاک طبیعی مي گردد. در نهایت بر اساس داده هاي بدست آمده و شناسايي دقيق خاك هاي انحلال پذير و نظز به ساخت و سازهاي آتي در اين مناطق، راهکارهای پيشنهادي جهت جلوگيري و كنترل خسارت به سازه واقع بر روی اين نوع خاکها ارايه شده است. پرونده مقاله
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - معرفی کانسار مس ماری بعنوان یک ذخیره چینه¬کران نوع مانتو در زون طارم، شمال غرب ایران
مهدی مرادی سجاد مغفوری محسن موءید وحید فریداصلشماره 38 , دوره 10 , تابستان 1395کانسار مس ماری در شمال غرب ایران و در منطقه طارم در شمال زنجان واقع شده است. این کانی سازی از نوع چینه کران و سنگ درونگیر آن، تراکی آندزیت مگا پورفیری به سن ائوسن است. سولفیدهای اصلی مس شامل بورنیت، کالکوسیت و کالکوپیریت عمدتا همراه با پیریت می باشند. بافت های موجود در چکیده کاملکانسار مس ماری در شمال غرب ایران و در منطقه طارم در شمال زنجان واقع شده است. این کانی سازی از نوع چینه کران و سنگ درونگیر آن، تراکی آندزیت مگا پورفیری به سن ائوسن است. سولفیدهای اصلی مس شامل بورنیت، کالکوسیت و کالکوپیریت عمدتا همراه با پیریت می باشند. بافت های موجود در کانی سازی شامل پرکننده فضای خالی، دانه پراکنده، رگه- رگچه ای و جانشینی است. سنگهاي آتشفشانی محدوده مورد مطالعه بيشتر دارای تركيب حدواسط تا اسيدي با سرشت شوشونیتی و پتاسیم بالا بوده و یک محيط کششی ریفتی درون کمانی را نشان می دهند. دگرسانی های کربناتی، کلریتی، اپیدوتی و سریسیتی در سنگ میزبان دیده می شوند. فراوانی مس و نقره در تراکی آندزیت مگاپورفیری سالم به ترتیب تا 3200 و 216 قسمت در میلیون می باشد. بر اساس ویژگیهای اساسی توده کانه دار ماری از جمله محیط تکتونیکی، سنگ دربرگیرنده، حالت چینه کران، کانیشناسی، محتوای فلزی و دگرسانی و مقایسه این ویژگی ها با ذخایر مس تیپ مانتو (Manto- type)، کانسار مس ماری میتواند به-عنوان یک ذخیره مس تیپ مانتو در شمال غرب ایران معرفی شود. همانند سایر کانسارهای مشابه این تیپ در دنیا، سه مرحله اصلی برای کانی سازی در کانسار ماری می توان در نظر گرفت. مرحله اول شامل فعالیت آتشفشانی زیردریائی و فوران گدازه تراکی آندزیت مگا پورفیری به همراه دگرسانی ناحیه ای پروپیلیتی می باشد. در مرحله دوم، دیاژنز اولیه و فعالیت میکروارگانیسم های احیاکننده سولفات باعث تشکیل پیریت هم به صورت پرکننده فضای خالی و هم به صورت دانه پراکنده در واحد تراکی آندزیتی میزبان شده است. نهایتاً در مرحله سوم، افزایش ضخامت رسوبات، فرونشست حوضه و دیاژنز تدفینی به همراه ورود سیالات غنی از مس به داخل واحد میزبان احیایی موجب جانشینی سولفیدهای مس به جای پیریت های اولیه و کانی زایی در کانسار ماری شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بررسی روش های تفسیر پمپاژ پله ای تک چاهی برای محاسبه قابلیت انتقال آبخوان
راحله هاتفي بهروز اعتباری بهزاد دلخواهي غلامعباس فنایی خیرآباد علی اکبر شهسواریشماره 32 , دوره 8 , زمستان 1393با توجه به اینکه افت اندازه گیری شده در آزمون هاي تک-چاهي و در چاه پمپاژ، منعکس کننده افت آبخوان نبوده و در برگیرنده مجموعه عوامل خطی و غیر خطی ایجاد کننده افت می باشد، محاسبات مبتنی بر افت مشاهده شده در چاه پمپاژ نمی تواند برآورد دقیقی از پارامترهای هیدرودینامیک آبخوان چکیده کاملبا توجه به اینکه افت اندازه گیری شده در آزمون هاي تک-چاهي و در چاه پمپاژ، منعکس کننده افت آبخوان نبوده و در برگیرنده مجموعه عوامل خطی و غیر خطی ایجاد کننده افت می باشد، محاسبات مبتنی بر افت مشاهده شده در چاه پمپاژ نمی تواند برآورد دقیقی از پارامترهای هیدرودینامیک آبخوان ارائه کند. ولي وقتي که يک تخمين ارزان و سريع از قابلیت انتقال آبخوان مورد نياز باشد، استفاده از داده های جمع آوری شده از پمپاژ تک چاهی جزو گزينه هاي جذاب به شمار مي آيند. روش های مختلفی برای برآورد مولفه های افت درون چاهی از سوی محققین مختلف پیشنهاد شده است. در این مطالعه با بررسی آزمونهای پمپاژ انجام شده بر روی تعدادی از چاه های اکتشافی استان خراسان رضوی و جنوبی و بکار گیری داده های اندازه گیری شده در چاه پمپاژ و پیزومتر مجاور، روشهای Eden-Hazel، Hantush-Biershenk، Kasinow، Miller-Weber و Karami-Younger برای محاسبه مولفه های افت در چاه و تصحیح داده های افت اندازه گیری شده در چاه پمپاژ (CQn ) برای محاسبه قابلیت انتقال آبخوان مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل از بکارگیری روش های غیر مستقیم Eden_Hazel، Hantush-Biershenk ، Kasenow و Miller-Weber اختلاف قابل توجهی با پارامتر های محاسبه شده به کمک داده های پیزومتری نشان می دهند. روش Karami-Younger در مجموع چاه های آنالیز شده قادر بوده تا مقدار CQn را بطور میانگین با اختلاف 25% محاسبه نماید. این در حالی است که دقت قابلیت انتقال برآورد شده به کمک تصحیح داده ها با یک افت چاه برآورد شده دقیق، لزوما به محاسبه مقدار قابلیت انتقال قابل قبول منجر نمی شود. حساسیت نتایج به نوع رسوبات خصوصاً در رسوبات با تراوایی زیاد که افت چاه در آنها کم می باشد و مقدار CQn چاه در مقایسه با BQ ناچیز می باشد بستگی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - مقایسه شبکههای عصبی MLP و RBF در تخمین پارامترهای آبخوانهای محبوس
طاهره آذری نوذر سامانیشماره 36 , دوره 9 , زمستان 1399در این مقاله، شبکههای عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) و تابع پایه شعاعی (RBF) جهت تعیین پارامترهای آبخوان محبوس (قابلیت انتقال آبخوان و ضریب ذخیره) طراحی گردیده است. تابع چاه مربوط به آبخوانهای محبوس به این شبکهها آموزش داده شده است. با اعمال تکنیک آنالیز مولفه چکیده کاملدر این مقاله، شبکههای عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) و تابع پایه شعاعی (RBF) جهت تعیین پارامترهای آبخوان محبوس (قابلیت انتقال آبخوان و ضریب ذخیره) طراحی گردیده است. تابع چاه مربوط به آبخوانهای محبوس به این شبکهها آموزش داده شده است. با اعمال تکنیک آنالیز مولفه اصلی بر مجموعه دادههای آموزش، ساختار شبکه MLP و RBF به ترتیب با آرایش (1×12×1) و (1×14×1) صرف نظر از تعداد دادههای آزمون پمپاژ ثابت گردید. این شبکهها با دریافت هر مجموعه داده آزمون پمپاژ واقعی، مختصات نقطه انطباق بهینه را تولید میکند. سپس مختصات نقطه انطباق با حل تحلیلی تایس (1935) ترکیب شده و مقادیر پارامترهای آبخوان محاسبه میشود. توانایی تعمیم و عملکرد این شبکهها با 100000 مجموعه داده سنتز شده ارزیابی گردید و دقت آنها با استفاده از دادههای دو آزمون پمپاژ واقعی با روش انطباق منحنی تیپ مقایسه شده است. نتایج حاصل از مدلسازی تابع چاه در آبخوان محبوس نشان داد که اگر چه هر دو مدل شبکه عصبی MLP و RBF میتوانند پارامترهای آبخوان را با دقت بالایی تعیین نمایند و خطاهای گرافیکی حاصل از روشهای انطباق منحنی تیپ را حذف کنند اما شبکه MLP طراحیشده از دقت بالاتری نسبت به شبکه RBF برخوردار میباشد به همین دلیل شبکه MLP پیشنهادی به عنوان یک روش خودکار، دقیق و سریع جهت تعیین پارامترهای آبخوان محبوس توصیه میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - ارزیابی خطر زمین¬لرزه و تحلیل ریسک زلزله در شهر خوی با استفاده از روش¬های قطعی و احتمالی
نسیم رحمانی علیرضا عباسفامشماره 30 , دوره 8 , تابستان 1393احداث شهرهای جدید یا توسعه شهرهای قدیمی در هر منطقه نیازمند مطالعات زمین شناسی و لرزه خیزی می باشد. شهرستان خوی نیز یکی از شهرستان های در حال توسعه است که انجام این مطالعات برای آن ضروری به نظر می رسد. به همین دلیل، در این پژوهش لرزه خیزی و ریسک زلزله در این شهر به روش چکیده کاملاحداث شهرهای جدید یا توسعه شهرهای قدیمی در هر منطقه نیازمند مطالعات زمین شناسی و لرزه خیزی می باشد. شهرستان خوی نیز یکی از شهرستان های در حال توسعه است که انجام این مطالعات برای آن ضروری به نظر می رسد. به همین دلیل، در این پژوهش لرزه خیزی و ریسک زلزله در این شهر به روش های قطعی و احتمالی تعیین گردیده و نتایج حاصل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با یکدیگر مقایسه شده اند. برای این منظور، ابتدا چشمه های لرزه زا و گسل های موجود در درون شهر و مناطق پیرامون آن به شعاع حدود 100 کیلومتر مورد شناسایی و مطالعه قرار گرفته اند و مشخصات آن ها نظیر طول، جهت یابی و فاصله آن ها تا مرکز شهر تعیین گردیده است. سپس بزرگترین زلزله قابل انتظار و شتاب بیشینه حرکت زمین به علت فعالیت این گسل ها با استفاده از دو روش قطعی و احتمالی محاسبه شده است.در این شهرستاناحتمال وقوع زمین لرزه هایی با بزرگای حدود 5/6 ریشتر و بزرگتر در مقیاس امواج درونی زمین وجود دارد که در این صورت شتاب بیشینه حرکت زمین در این شهر به علت فعالیت احتمالی این گسل ها ممکن است حداکثر به g31/0 نیز برسد. همچنین خطر وقوع زمین لرزه های با بزرگای بیشتر از 1/6 ریشتر، با احتمال 64 درصد وجود دارد. در این صورت دوره بازگشت آن ها 110 سال است و احتمال وقوع سالیانه این زمین لرزه ها در حدود 009/0 می باشد. احتمال وقوع زمین لرزه های با بزرگای بیشتر از 1/7 ریشتر، 10 درصد و برای زمین-لرزه های بزرگتر از 3/6 ریشتر، 50 درصد ارزیابی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بهینهسازی مدل DRASTIC جهت ارزیابی آسیبپذیری آب زیرزمینی آبخوان کاشان به آلودگی نیترات با استفاده از روشهای آماری و تحلیل حساسیت
فائقه صمدیشماره 35 , دوره 9 , پاییز 1394در این تحقیق از بهینهسازی پارامترهای مدل DRASTIC و لایه کاربری اراضی (LU) جهت ارزیابی آسیبپذیری ویژه آبخوان کاشان با استفاده از روشهای آماری استفاده گردیده است. لایههای اطلاعاتی در محیط GIS تهیه، رتبهبندی (قطعی و فازی-آماری)، وزندهی (اصلی و آماری) و بهروش همپوشا چکیده کاملدر این تحقیق از بهینهسازی پارامترهای مدل DRASTIC و لایه کاربری اراضی (LU) جهت ارزیابی آسیبپذیری ویژه آبخوان کاشان با استفاده از روشهای آماری استفاده گردیده است. لایههای اطلاعاتی در محیط GIS تهیه، رتبهبندی (قطعی و فازی-آماری)، وزندهی (اصلی و آماری) و بهروش همپوشانیشاخص تلفیق گردیدند. برای بهینهسازی مدل DRASTIC، از رگرسیون غیرخطی جهت رتبهبندی فازی-آماری (هممقیاسسازی) و از ضرایب همبستگی پیرسونی بین غلظت نیترات با پارامترهای هممقیاسشده مدل DRASTIC و تحلیل حساسیت (حذف پارامتری و تک پارامتری) جهت تعیین و تصحیح وزن مناسب پارامترها استفاده شد. در نتیجه مدل RASIC-LU براساس رتبهبندی و وزندهی آماری و تحلیل حساسیت تک پارامتری، ضريب همبستگی 1/61 درصد و سطح معنیداری آماری 001/0 را نشان داده و با پارامترهای نرخ تغذیه خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، اثر منطقه غیراشباع، هدایت هیدرولیکی و کاربری اراضی بهترتیب با وزنهای 50/2، 63/4، 15/4، 03/3، 96/1، 00/2 بهعنوان بهترین مدل انتخابی مشخص شد. براساس این مدل، قسمتهای غربی و جنوبی آبخوان بهدلیل نرخ تغذیه بالا، کاربری اراضی آلاینده و مواد درشتدانه در ناحیه غیراشباع، خاک و محیط آبخوان دارای خطرپذیری آلودگی زیاد و بسیار زیاد میباشد. همچنین حساسیت این مدل براساس میانگین مجذورات خطا (MSE) نسبت به حذف و یا افزایش وزن پارامترهای کاربری اراضی، محیط خاک، اثر منطقه غیراشباع، محیط آبخوان، نرخ تغذیه خالص و هدایت هیدرولیکی بهترتیب روند کاهشی نشان داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - بررسی تاثیر گسل شمال تبریز بر ویژگیهای کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی مجاور در شرق تبریز
ابراهیم رجب پور عبدالرضا واعظی هیرشماره 42 , دوره 11 , تابستان 1396بر اساس نتایج این مطالعه، گسل شمال تبریز بهعنوان ساختار تکتونیکی برجسته در شمال غرب ایران تاثیر زیادی بر شرایط هیدروژئولوژیک آبخوان محلی منطقه داشته است. بر اساس بررسی های هیدرواستراتیگرافی لاگ چاه های منطقه، از تجمع توف های تراوا، آبخوان غیر محبوسی تشکیل شده و در کل م چکیده کاملبر اساس نتایج این مطالعه، گسل شمال تبریز بهعنوان ساختار تکتونیکی برجسته در شمال غرب ایران تاثیر زیادی بر شرایط هیدروژئولوژیک آبخوان محلی منطقه داشته است. بر اساس بررسی های هیدرواستراتیگرافی لاگ چاه های منطقه، از تجمع توف های تراوا، آبخوان غیر محبوسی تشکیل شده و در کل منطقه بهصورت مستقیم بر روی مارن قرمز رنگ میوسن (سنگ کف)، قرار گرفته است. سنگ کف بخش شمالی آبخوان در ترازی بالاتر از سنگ کف بخش جنوبی قرار گرفته و می تواند دلیلی بر وجود حرکت شیبلغز معکوس گسل در این منطقه باشد که در اثر آن، بخش شمالی (فرادیواره) بر روی بخش جنوبی (فرودیواره) لغزیده است. اختلاف تراز سنگ کف در فاصله ای نسبتاً کم (کمتر از 200 متر)، می تواند نشانه ای بر شیب نزدیک به قائم برای گسل باشد. مجموع عمق چاه های بخش جنوبی، چهار برابر بخش شمالی و مجموع آبدهی سالانه چاه های بخش جنوبی در حدود هشت برابر بخش شمالی است. همچنین، اختلاف بین تراز سطح آب زیرزمینی طرفین گسل در برخی مقاطع در فاصله ای حدود 200 متر به بیش از هشت متر بالغ میشود. نتایج ارزیابی تغییرات کلر و EC، نشانه وجود تغییرات شدید کیفی آب زیرزمینی در عرض زون گسلی است. نتایج حاصله می تواند نشانه ای بر رفتار مانع وار گسل در مقابل جریان از عرض آن در این منطقه باشد. بررسي سختی کل و غلظت يون هاي موجود در آب هاي منطقه نشان میدهد كه اكثر نمونه-هاي بخش شمالی جهت مصارف شرب مناسب نمی باشند ولی نمونه های بخش جنوبی جهت شرب مناسب می باشند. درحالیکه تمامی نمونه های بخش شمالی دارای ضریب لانژلیه منفی (خورنده) می باشد. تمامی نمونه های بخش جنوبی دارای ضریب لانژلیه مثبت خیلی نزدیک به صفر بوده و حاکی از متعادل بودن این آب ها می باشد. این امر با واقعیت منطقه نیز تطابق کامل دارد چرا که اکثر صنایع موجود در منطقه در بخش جنوبی گسل متمرکز شده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - مطالعه شیمی کانی¬ها، زمین دما – فشار سنجی و جایگاه تکتونیکی گابروهای شمال غرب همدان، باختر ایران
عادل ساکی هوشنگ پورکاسب علیرضا زراسوندی میلاد جهانی مریم درانیشماره 53 , دوره 14 , بهار 1399منطقه مورد مطالعه از نظر زمین شناسی در ناحیه شمالی زون دگرگونی سنندج – سیرجان قرارگرفته است. بر اساس مطالعات پتروگرافی کانی های اصلی پلاژیوکلاز، پیروکسن، آمفیبول و بیوتیت و کانی های فرعی کلریت، مسکویت، ایلمنیت و زیرکن می باشند. نتایج بهدستآمده از بررسی شیمی کانی ها نش چکیده کاملمنطقه مورد مطالعه از نظر زمین شناسی در ناحیه شمالی زون دگرگونی سنندج – سیرجان قرارگرفته است. بر اساس مطالعات پتروگرافی کانی های اصلی پلاژیوکلاز، پیروکسن، آمفیبول و بیوتیت و کانی های فرعی کلریت، مسکویت، ایلمنیت و زیرکن می باشند. نتایج بهدستآمده از بررسی شیمی کانی ها نشان می دهد که آمفیبول های مورد مطالعه جزء آمفیبول های کلسیک می باشند. از نظر ترکیب شیمیایی می توان آن ها را پارگاسیت، چرماکیت و منیزیو هورنبلند نامگذاری نمود. پلاژیوکلازها نیز از نوع آندزین هستند. با توجه به نسبت پایین Na2O از نظر محیط تکتونیکی نیز این آمفیبول ها از نوع S-Amph هستند. میزان بالای Al2O3 بیانگر این است که منشا آمفیبول ها گوشته ای می باشد و بر اساس نسبت Fetot (Fetot + Mg+2) در برابر AlIv که کمتر از 6/0می باشد می توان نتیجه گرفت که گریزندگی اکسیژن بالا است. از سوی دیگر می توان گفت که میزان آب برای تبلور هورنبلند از 2 تا 3/2 متغیر است. برای انجام دماسنجی و فشارسنجی نیز از روش های مختلفی استفاده شده است که بهترین آن نشان می دهد دمای تشکیل توده گابرویی در محدوده 700 درجه سانتی گراد (بهطور میانگین) می باشد و فشار این سنگ ها نیز بین 45/4 تا 50/7 متغیر است. با توجه به فشار بهدستآمده ماگمای مورد نظر از عمق 25 تا 30 کیلومتری منشا گرفته است که در نزدیکی مرز موهو است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - کانی¬شناسی، ژئوشیمی و دگرسانی کانه¬ها در رگه¬های اپی¬ترمال کانسار گلوجه، شمال زنجان
مجيد قاسمي سياني بهزاد مهرابي محمد خان عزیزیشماره 42 , دوره 11 , تابستان 1396کانسار چند فلزي اپيترمال گلوجه در بخش مرکزی ايالت فلززايي طارم-هشتجين در منطقه ساختاری البرز-آذربایجان (البرزغربی) قرار دارد. کانسار گلوجه متشکل از چهار رگه اصلی در دو منطقه مجزا با نامهای گلوجه شمالی و گلوجه جنوبی است. آندزیت بازالت و داسیت به ترتیب سنگ میزبان کانهز چکیده کاملکانسار چند فلزي اپيترمال گلوجه در بخش مرکزی ايالت فلززايي طارم-هشتجين در منطقه ساختاری البرز-آذربایجان (البرزغربی) قرار دارد. کانسار گلوجه متشکل از چهار رگه اصلی در دو منطقه مجزا با نامهای گلوجه شمالی و گلوجه جنوبی است. آندزیت بازالت و داسیت به ترتیب سنگ میزبان کانهزایی در گلوجه جنوبی و گلوجه شمالی هستند. این منطقه دربردارنده سنگهاي نفوذي (گرانوديوريت، گرانيت و کوارتزمونزونيت)، دايکهای دیابازی و سنگهاي آتشفشاني- آذراواری (داسيت، ريوليت، آندزيتبازالت، بازالت، آندزيت و توف) است. بر اساس روابط ژنتیکی و متقاطع رگه و رگچه ها، کانهزايي در رگههاي گلوجه در سه مرحله (1) مرحله اول شامل مجموعه کانیهای حاوی آرسنیک-آنتیموان-مس-طلا-آهن، (2) مرحله میانی شامل مجموعه کانیهای حاوی سرب-روی-مس-نقره و (3) مرحله پایانی حاوی هماتیت، گوتیت و کانیهای حاوی نقره، بیسموت، طلا و سرب تشکیل شده است. مطالعات کانيشناسي و شيمي کانيها نشان داد که گالن در مرحله دوم (زیر مرحله 2B) حاوي ادخالهايي از کانيهاي نقرهدار است. مهمترین کانيهاي نقرهدار در گلوجه شامل آرژنتيت، نقرهطبيعي، تتراهدريتنقرهدار، پليبازيت، ماتيلديت و ماريت ميباشند. کانهزايي طلا در زیر مرحله 1B (مرحله اول) به همراه هماتيتهاي ورقهاي (اسپکيولاريت) بهصورت خالص و در زیرمرحله 3A (مرحله سوم) بهصورت ادخال طلای خالص و الکتروم در هماتيت و کوارتز رخ داده است. دگرسانيهاي منطقه گلوجه شامل پروپيليتی، آرژيليکی، سريسيتي و سيليسي شدن بوده، که بهصورت يک منطقهبندي مشخص تا 30 متر اطراف رگهها در سنگ ميزبان گسترش دارند. حرارتسنجي کلريت در پهنه آرژيليکی دماي 275 درجه سانتیگراد (مرحله دوم کانهزايي) و در پهنه پروپیليتي دماي 200 درجه سانتیگراد (مرحله سوم کانهزايي) را نشان ميدهد. تبادلات جرمی پهنه های دگرسان نشان داد که عناصر آلومینیم، زیرکنیم، تیتانیم، ایتریم، نیوبیم و عناصر نادر خاکی سنگین، عناصر غیر متحرک در طی دگرسانی هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - ریز رخساره، محیط رسوبی و چینهنگاری سکانسی سازند قم در برش ده نمک، شمال شرق گرمسار
جهانبخش دانشیان الهام اسدی مهماندوستی یوسف رمضانیشماره 41 , دوره 0 , بهار 1396برش ده نمک در شمالیترین نقطهای که سازند قم رخنمون دارد و به عبارتی در محلی که زون ایران مرکزی هممرز با زون البرز است، واقع شده است. مطالعه ویژگیهای ریز رخسارهای، محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی سازند قم در این محدوده میتواند به درک وضعیت حوضه رسوبی قم در شمالیت چکیده کاملبرش ده نمک در شمالیترین نقطهای که سازند قم رخنمون دارد و به عبارتی در محلی که زون ایران مرکزی هممرز با زون البرز است، واقع شده است. مطالعه ویژگیهای ریز رخسارهای، محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی سازند قم در این محدوده میتواند به درک وضعیت حوضه رسوبی قم در شمالیترین بخش آن و هممرز با زون البرز، کمک شایان توجهی نماید. در این مطالعه 166 نمونه از رسوبات سازند قم در برش ده نمک واقع در شمال شرق گرمسار مورد بررسی قرار گرفته است. آنالیز ریز رخسارهای منجر به شناسایی نه ریز رخساره شده و از نظر محيط رسوبگذاري به چهار كمربند رخسارهاي پهنه جزر و مدي، لاگون، رسوبات سدي/ریفی و شیب پلاتفرم تعلق دارند. به دلیل عدم گسترش نهشتههای ثقلی و توربیدایتی و وجود فراوان نهشتههای سدی/ریفی، محيط تشكيل نهشتههای کربناته سازند قم در برش ده نمک که بیشترین تهنشست آن در بخشهای کمعمق حوضه بوده یک شلف کربناته لبهدار پیشنهاد میشود. در این مدل، رخسارههای مربوط به ناحیه عمیق حوضه گسترش نداشته و عمیقترین رخساره مربوط به بخشهای شیب پلاتفرم میباشد. همچنین مطالعات چینه نگاری سکانسی نشان میدهد که برش ده نمک شامل چهار سکانس رسوبی رده سوم، سه مرز سکانسی از نوع اول و دو مرز سکانسی از نوع دوم میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - پهنهبندی تکتونیک فعال در گستره ساوه و پیرامون، جنوب غرب تهران
بیژن عبداللهی حسين حاجی علی بیگیشماره 49 , دوره 13 , بهار 1398شاخصهای زمینریخت ساختی برای بررسی تاثیر فعالیت زمینساخت فعال و تشخیص ناهنجاریهای مرتبط با آن بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی کمّی بر روی این نوع فعالیتها در آن صورت گرفته، میتواند ابزار مفیدی باشد. منطقه موردمطالعه، واقع در گستره ساوه، بخشی از زون ساختاری- رسو چکیده کاملشاخصهای زمینریخت ساختی برای بررسی تاثیر فعالیت زمینساخت فعال و تشخیص ناهنجاریهای مرتبط با آن بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی کمّی بر روی این نوع فعالیتها در آن صورت گرفته، میتواند ابزار مفیدی باشد. منطقه موردمطالعه، واقع در گستره ساوه، بخشی از زون ساختاری- رسوبی ایران مرکزی است. با مطالعه نقشههای زمینشناسی و توپوگرافی و بهکارگیری دادههای رقومی ارتفاعی، وضعیت فعالیت نسبی زمینساختی این گستره، با استفاده از برخی از شاخصهای ریخت زمینساختی ازجمله (Hi)، (Re) و(Bs) ، (AF)، (Vf)، (Vc) ،(V)، (SL) ، (Smf) و(Iat)، در هشت پیشانی و نه حوضه (شورپایینی، لار، بیدلو، امیرآباد، شوربالایی، اشتهارد، بوئینزهرا، عرب و خررود) با هم مقایسه شده است. شاخص انتگرال هیپسومتری ، بلوغ نسبی تمام حوضهها و فعالیت زمینساختی بیشتر حوضه عرب نسبت به سایر حوضهها را نشان میدهد. شاخص نسبت کشیدگی بیشترین کشیدگی برای حوضههای لار، شوربالایی و خررود و کمترین کشیدگی برای حوضه شور پایینی میباشد. شاخص عدم تقارن آبراههها بیشترین برافرازش را برای حوضه بیدلو نشان میدهد که برافرازش در سمت راست حوضه و ارتفاعات بین این حوضه و حوضه امیرآباد میباشد. شاخصهای نسبت پهنای دره به عمق، شکل دره و نسبت عرض دره به ارتفاع دره، همگی بیانگر بیشترین فعالیت زمینساختی در درههای واقع در مرز بین حوضههای شوربالایی و امیرآباد ، قسمت جنوبی حوضه لار و مرز بین امیرآباد و بیدلو میباشند. شاخص شیب آبراهه ، حوضههای خررود، بوئینزهرا و عرب را فعالترین حوضهها نشان میدهد. همچنین شاخص سینوسیتی پیشانی کوهستان، فعالیت زمینساختی بالا را برای تمام حوضهها بیان میکند. بر اساس نقشه پهنهبندی زمین ساختفعال نیز میتوان گفت، ارتفاعات موجود در مرز بین سه حوضه اشتهارد، شور بالایی و امیرآباد، حوضه لار و قسمتهایی از ارتفاعات موجود در بین حوضههای بیدلو و امیرآباد، دارای بیشترین فعالیت زمینساختی بوده و در کلاس زمینساختی 1 و بسیار فعال قرار گرفتهاند که متاثر از عملکرد گسلهای جارو، گمرکان،ایپک، تکیداق، علیشار میباشد. همچنین سایر قسمتها در امتداد پیشانی کوهستان نیز در کلاس زمینساختی 2 و فعال میباشند و مناطق پستتر حوضههایی مانند خررود و بوئینزهرا و عرب در کلاس زمینساختی 3 ، نسبتاً فعال و بخشهایی از حوضههای شور بالایی و شور پایینی در کلاس زمینساختی 4 و فعالیت کم قرار گرفتهاند. سه شاخص SL،Smf وVf حساسترین شاخصها نسبت به حرکات گسلها میباشند. بالاترین نرخ شاخص SL برای حوضههای خر رود ، بوئینزهرا و عرب است که منطبق با موقعیت گسل جنب و لرزه زاي ایپک میباشد. همچنین فعالترین حوضه از نظر شاخص Smf ، حوضه امیرآباد است که در امتداد گسل تکیداق میباشد. کمترین مقادیر شاخص Vf در مرز بین حوضههای شور بالایی و امیرآباد میباشد که در اطراف گسلهای گمرکان و جارو میباشد. پرونده مقاله