فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - کانی شناسی و ژئوشیمی گنیسهای کمپلکس گلگوهر، جنوب استان کرمان
حسین فاتحیگنیسهای کمپلکس دگرگونی گلگوهر در جنوب استان کرمان و در جنوب شرق زون دگرگونی سنندج-سیرجان با پروتولیت گرانیتوئیدی درجاتی از رخساره شیست سبز تا آمفیبولیت زیرین را در اثر فاز کوهزایی سیمرین پیشین تحمل کردهاند. آنها دارای ترکیب کانیشناسی فلدسپات پتاسیم، پلایوکلاز، بیوت چکیده کاملگنیسهای کمپلکس دگرگونی گلگوهر در جنوب استان کرمان و در جنوب شرق زون دگرگونی سنندج-سیرجان با پروتولیت گرانیتوئیدی درجاتی از رخساره شیست سبز تا آمفیبولیت زیرین را در اثر فاز کوهزایی سیمرین پیشین تحمل کردهاند. آنها دارای ترکیب کانیشناسی فلدسپات پتاسیم، پلایوکلاز، بیوتیت، کوارتز و گارنت میباشند و آپاتیت، ایلمنیت، اسفن، کلریت و موسکویت نیز از فازهای فرعی موجود در آنها میباشند. محاسبات ژئوترموبارومتری دمای 600 تا 610 درجه سانتی گراد همراه با فشار 8 تا 10 کیلوبار را برای دگرگون شدن آنها نشان میدهد که منطبق بر رخساره آمفیبولیت زیرین میباشد. غنیشدگی جزئی عناصر LREE نسبت به HREE و عدم تهی شدگی نمونهها از HREE، مقادیرYbN بزرگتر از 10 (متوسط 70/12) همراه با ماهیت قلیایی ماگمای اولیه، نشانگر ماهیت پوستهای فاقد گارنت درون صفحهای برای گنیسهای مورد مطالعه میباشد. ضمن اینکه فرآیندهای دگرگونی به آنها ماهیت گنیس بخشیده ولی آثار ویژگیهای سنگ آذرین اولیه قابل تشخیص است. این جایگاه با محیط کششی کافتی حاکم بر بخش جنوبی زون سنندج-سیرجان در پالئوزوئیک زیرین در مراحل آغازین تشکیل و گسترش تتیس کهن سازگار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - منشأ سیال کانه¬ساز و عوامل مؤثر در ته¬نشست طلا در کانسار داشکسن (شمال¬خاور قروه): شواهد ساختاری، ریزدماسنجی و ایزوتوپ¬های پایدار O-H
محمد مرادی زهرا اعلمی نیا ابراهیم طالع فاضل رضا علیپورخطواره ماگمایی قروه-تکاب، در میان پهنه های ارومیه-دختر و سنندج-سیرجان، مهم ترین معادن طلا مانند داشکسن و زرشوران را در بردارد. کانسار داشکسن در استان کردستان قرار گرفته است و یکی از بزرگترین کانسارهای طلا در سطح خاورمیانه است. داسیت پورفیری و برش عمدتا میزبان طلا هستند چکیده کاملخطواره ماگمایی قروه-تکاب، در میان پهنه های ارومیه-دختر و سنندج-سیرجان، مهم ترین معادن طلا مانند داشکسن و زرشوران را در بردارد. کانسار داشکسن در استان کردستان قرار گرفته است و یکی از بزرگترین کانسارهای طلا در سطح خاورمیانه است. داسیت پورفیری و برش عمدتا میزبان طلا هستند. برخلاف مطالعات تفصیلی گذشته، هنوز در ارتباط با ژنز داشکسن اختلاف نظر وجود دارد. در اینجا منشا و تکامل سیالات کانسارساز را به کمک بررسی های میانبار سیال و ایزوتوپ های پایدار نشان می دهیم. در داشکسن، برش و کانه زایی توسط گسل های پرشیب با روند شمال شمال خاور-جنوب جنوب باختر تحمیل شده است. و منطقه معدنی داشکسن در یک پهنه برشی حاصل از عملکرد دو گسل راستگرد قرار گرفته است. نواحی دگرسانی در سطح، فیلیک، سیلیسی، تورمالینی، آرژیلیک و کمتر پروپلیتیک هستند. کانی های سولفیدی عبارتند از پیریت، مارکازیت، آرسنوپیریت، استیبنیت، کالکوپیریت و کمتر بورنیت، اسفالریت، گالن همراه با کوارتز، تورمالین، سریسیت، کلسیت و کلسدونی. نتایج اندازه گیری میکروترمومتری یک بازه ای از درجات همگن شدگی بین 183 تا 260 درجه سانتی گراد با شوری 97/15 تا 06/17 درصد را نشان می دهد. ترکیب ایزوتوپ اکسیژن کوارتز و تورمالین به ترتیب در محدوده 6/6 تا 9/9 و 5/8 تا 3/12 پرمیل و مقدار دوتریم فلوید کوارتز و تورمالین بترتیب بین 51- تا 81- و 93- تا 111- پرمیل می باشد. در ادغام با مطالعات گذشته، همه این اطلاعات یک مهاجرت از یک سامانه طلای پورفیری (مرحله 1) با منشا ماگمایی را به گرمابی کم-سولفید (مرحله 3) پیشنهاد می کنند. مرحله 2 در طول ریزش و فوران دهانه آتشفشان رخ داده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تجزیه و تحلیل فرکتالی پسلرزههای زمینلرزه 1392 گشت-سراوان، شمال شرق مکران
عبدالرضا پرتابیان شجاع انصاری فریده جهاندیدهدر این پژوهش بعد فرکتالی پسلرزههای زمینلرزه سال 1392 گشت – سراوان و ارتباط آن با پارامترهای لرزهخیزی (b-value) همچنین نسبت انرژی منتشر شده توسط زمینلرزه اصلی و پسلرزهها مورد بررسی قرار گرفته است. زمینلرزه اصلی، یک زمینلرزه درون ورقه فرورونده با سازوکار نرمال بو چکیده کاملدر این پژوهش بعد فرکتالی پسلرزههای زمینلرزه سال 1392 گشت – سراوان و ارتباط آن با پارامترهای لرزهخیزی (b-value) همچنین نسبت انرژی منتشر شده توسط زمینلرزه اصلی و پسلرزهها مورد بررسی قرار گرفته است. زمینلرزه اصلی، یک زمینلرزه درون ورقه فرورونده با سازوکار نرمال بوده و ناشی از فعالیت گسل سراوان نمیباشد. بررسی بعد فرکتالی پسلرزهها و ارتباط آن با b-value وجود یک منبع لرزهای خطی نظیر پهنه فرورانش را تایید مینماید. از طریق بعد فرکتال میتوان نسبت لغزش در گسلهای اصلی و ثانویه را نیز برآورد نمود. این نسبت نشان میدهد که بخش کمی از لغزشها از طریق گسلهای نزدیک به سطح زمین صورت گرفته است که این موضوع از طریق عمق پسلرزههای رخ داده در نزدیکی این گسلها قابل تایید میباشد. بنابراین وقوع زمینلرزه اصلی در عمق زیاد موجب آزاد شدن انرژی و انتقال آن به اعماق کم و فعال نمودن گسلها و شکستگیها شده است که رخداد پسلرزهها هم در اعماق نزدیک به زمینلرزه اصلی و هم در اعماق کم و نزدیک به سطح زمین میتواند تایید کننده آن باشد. نسبت کل انرژی منتشر شده در طی توالی پسلرزههای زمینلرزه گشت-سراون به انرژی منتشر شده توسط زمینلرزه اصلی نشان می دهد که قسمت اعظم انرژی منتشر شده مربوط به زمینلرزه اصلی بوده و تنها درصد کمی مربوط به پسلرزهها میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - بررسی شواهد تشکیل دوپلکس ترافشارشی در باختر شاهرود، البرز خاوری
علی رادفر عزیز رحیمیمنطقه مورد مطالعه در مرز جنوبی البرز خاوری و درحدواسط گسلهای شمال شاهرود و آستانه قرار گرفته و دارای رخنمون هایی با محدوده سنی پالئوزوئیک تا عهد حاضر می باشد. بررسی های ساختاری متعددی از قبیل تحلیل هندسی چین ها و تحلیل هندسی و حرکتی گسل ها در منطقه صورت گرفته است. داده چکیده کاملمنطقه مورد مطالعه در مرز جنوبی البرز خاوری و درحدواسط گسلهای شمال شاهرود و آستانه قرار گرفته و دارای رخنمون هایی با محدوده سنی پالئوزوئیک تا عهد حاضر می باشد. بررسی های ساختاری متعددی از قبیل تحلیل هندسی چین ها و تحلیل هندسی و حرکتی گسل ها در منطقه صورت گرفته است. داده های صحرایی و تحلیل های نرم افزاری نشان می دهد که اکثر چین خوردگی ها در بخش خاوری منطقه دارای محورهای شمال خاوری- جنوب-باختری و در بخش باختری دارای محورهای خاوری- باختری می باشند. چین های کوچک مقیاس نیز به دلیل قرار گرفتن در فرادیواره گسل رانده طزره، ساختارهای مرتبط با گسلش هستند. چین های بزرگ مقیاس با داشتن سطح محوری متمایل به جنوب خاوری با ساختار گل مانند درنظر گرفته شده برای البرز مطابقت دارند. همچنین گسل های موجود در منطقه دارای دو روند شمال خاوری- جنوب باختری برای خاور منطقه و خاوری- باختری در باختر منطقه بوده و به نحوی آرایش یافته اند که به منطقه، آرایش فلسی داده اند. با توجه به وجود ساختارهای فشارشی می توان پیشنهاد کرد که دوپلکس فشارشی دهملا در ارتباط با گسلش امتداد لغز در حدفاصل گسلهای شاهرود و آستانه توسعه یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - کانهزایی طلای اپیترمال با سنگ میزبان کربناتی کاوند، جنوبغرب زنجان
نادیا پرتاک مسعود علیپوراصلمحدوده کاوند در جنوبغرب زنجان و در بخش سلطانیه از پهنه ایران مرکزی قرار دارد. توالیهای سنگی پرکامبرینپسین-کامبرینپیشین سنگ میزبان کانهزائی هستند، در این میان بخش عمده کانهزائی با سنگهای دولومیتی سازند سلطانیه همراه است. کانهزائی به شکلهای انبوههای، رگه-رگچهای چکیده کاملمحدوده کاوند در جنوبغرب زنجان و در بخش سلطانیه از پهنه ایران مرکزی قرار دارد. توالیهای سنگی پرکامبرینپسین-کامبرینپیشین سنگ میزبان کانهزائی هستند، در این میان بخش عمده کانهزائی با سنگهای دولومیتی سازند سلطانیه همراه است. کانهزائی به شکلهای انبوههای، رگه-رگچهای و پرشدگی فضاهای خالی کارستی مشاهده میشود. دگرسانیهای اکسیدآهنی، کربناتی و سیلیسی در منطقه غالب است. هماتیت، اسپکیولاریت، طلا، کالکوپیریت، پیریت، کالکوسیت، مالاکیت، آزوریت، گوتیت و لیمونیت کانی های معدنی، درحالیکه کوارتز، باریت، کلسیت و دولومیت کانی های باطله کانه زایی را تشکیل می دهند. آهن و طلا عناصر مهم کانسارساز در این منطقه هستند. مقدار متوسط آهن و طلا در کانهزایی کاوند بهترتیب 7/15 درصد (بیشینه 4/28 درصد) و 3/1 گرم در تن (بیشینه 6/14 گرم در تن) است. دادههای زمینشیمیایی همبستگی مثبت بالایی را میان طلا با نقره، آرسنیک، آنتیموان، مس، روی، کادمیم، و باریم نشان میدهد. مطالعات میانبارهای سیال بر روی کوارتز از نمونههایی با همیافتی کانیشناسی کوارتز+سولفید+طلا و اکسیدهایآهن+باریت+کوارتز+طلا متوسط درجه حرارت 84/277 درجهسانتیگراد و شوری 67/3 درصد وزنی معادل نمک طعام را ثابت میکند. کانهزائی بهاحتمال در فشار کمتر از 200 اتمسفر و عمق بیش از 700 متری تشکیل شده است. تجزیه میکروپروبی چندعنصری دانه های طلا از رسوبات بستر آبراهه ای نشان می دهد که در ترکیب طلای کاوند مقادیر طلا و نقره غالب است. مقایسه ترکیب شیمیایی ذرات طلای کاوند با آنهایی از انواع مختلف کانسارهای طلا، منشا اپیترمالی آنها را ثابت میکند. کانهزایی کاوند را میتوان یک کانسار طلای اپیترمال با سنگ میزبان کربناتی در نظرگرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - اثر بارش و لیتولوژی در هیدروشیمی چشمه¬های کارستی استان خراسان شمالی
آبخوانهای کارستی بهعنوان مهمترین منبع آب شرب و کشاورزی در مناطق خشک و نیمهخشک محسوب می شود. شناخت رفتار هیدروژئولوژیکی این چشمه ها و ردیابی کیفی این منابع آبی، اولین مرحله در جهت مدیریت بهتر آنها می باشد. در منطقه مورد مطالعه واقع در استان خراسان شمالی، رخنمون گسترد چکیده کاملآبخوانهای کارستی بهعنوان مهمترین منبع آب شرب و کشاورزی در مناطق خشک و نیمهخشک محسوب می شود. شناخت رفتار هیدروژئولوژیکی این چشمه ها و ردیابی کیفی این منابع آبی، اولین مرحله در جهت مدیریت بهتر آنها می باشد. در منطقه مورد مطالعه واقع در استان خراسان شمالی، رخنمون گسترده ای از آهک های کارستی سازند تیرگان وجود دارد. در این منطقه تعداد معدودی چشمه کارستی با دبی بین 50 تا 500 لیتربرثانیه وجود دارد. منطقه تغذیه این چشمه ها از لحاظ ارتفاع، اندازه حوضه آبگیر، ضخامت اپی کارست و درجه کارستی شدن متفاوت می باشند. در این مطالعه سری زمانی و تغییرات مکانی هیدروژئوشیمیایی در 5 چشمه ارناوه، رزقانه، اسطرخی، قردانلو و سرانی و سه ایستگاه بارش و همچنین تاثیر بارش و لیتولوژی بر شیمی آب چشمه های کارستی برای یک دوره یکساله بررسی شده است. ترکیب بارش ها دارای رخساره Ca-SO4-Cl و Ca-HCO3 بوده که این ترکیب توسط فرآیند انحلال در طول جریان آب زیرزمینی به آبخوان کارستی تغییر کرده و Ca-Mg-HCO3 شده است. قسمت عمده تغذیه در اثر بارش های زمستانه و بهصورت برف صورت می گیرد. میانگین هدایت الکتریکی بارشها از 70 در ایستگاه نامانلو تا 100 و 150 میکروموس بر سانتیمتر به ترتیب در ایستگاه اسطرخی و قلعه بربر متغیر است. بارش های تابستانه منشا گرفته از سمت غرب به دلیل تماس بیشتر با ذرات معلق در مناطق کویری ایران، دارای مقادیر هدایت الکتریکی بیشتری نسبت به بارشهای زمستانه نشات گرفته از جبهه شمالی کشور هستند. بهطورکلی در اکثر چشمه های کارستی مورد مطالعه، تغییرات مقدار دبی در طول زمان بهجز در چشمه های سرانی و اسطرخی، وجود ندارد. ترکیب هیدروشیمیایی چشمه های سرانی و قوردانلو و اسطرخی که در ارتفاع بالاتری قرار دارند و عمده تغذیه آن ها از طریق برف صورت می-گیرد، بیشتر تحت تاثیر ترکیب هیدروشیمیایی بارش ها می باشند، درصورتیکه چشمه ارناوه و رزقانه با توجه به یکسان بودن ترکیب بارش در این منطقه، دارای هدایت الکتریکی بالاتری بوده که به دلیل وجود پوشش خاک در حوضه آبگیر این چشمه ها، انحلال کانی های رسی و جریان افشان آن ها بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - اثر بارش و لیتولوژی در هیدروشیمی چشمه¬های کارستی استان خراسان شمالی
فاطمه باقری غلامحسین کرمی رحیم باقری جواد مشکینیآبخوانهای کارستی بهعنوان مهمترین منبع آب شرب و کشاورزی در مناطق خشک و نیمهخشک محسوب می شود. شناخت رفتار هیدروژئولوژیکی این چشمه ها و ردیابی کیفی این منابع آبی، اولین مرحله در جهت مدیریت بهتر آنها می باشد. در منطقه مورد مطالعه واقع در استان خراسان شمالی، رخنمون گسترد چکیده کاملآبخوانهای کارستی بهعنوان مهمترین منبع آب شرب و کشاورزی در مناطق خشک و نیمهخشک محسوب می شود. شناخت رفتار هیدروژئولوژیکی این چشمه ها و ردیابی کیفی این منابع آبی، اولین مرحله در جهت مدیریت بهتر آنها می باشد. در منطقه مورد مطالعه واقع در استان خراسان شمالی، رخنمون گسترده ای از آهک های کارستی سازند تیرگان وجود دارد. در این منطقه تعداد معدودی چشمه کارستی با دبی بین 50 تا 500 لیتربرثانیه وجود دارد. منطقه تغذیه این چشمه ها از لحاظ ارتفاع، اندازه حوضه آبگیر، ضخامت اپی کارست و درجه کارستی شدن متفاوت می باشند. در این مطالعه سری زمانی و تغییرات مکانی هیدروژئوشیمیایی در 5 چشمه ارناوه، رزقانه، اسطرخی، قردانلو و سرانی و سه ایستگاه بارش و همچنین تاثیر بارش و لیتولوژی بر شیمی آب چشمه های کارستی برای یک دوره یکساله بررسی شده است. ترکیب بارش ها دارای رخساره Ca-SO4-Cl و Ca-HCO3 بوده که این ترکیب توسط فرآیند انحلال در طول جریان آب زیرزمینی به آبخوان کارستی تغییر کرده و Ca-Mg-HCO3 شده است. قسمت عمده تغذیه در اثر بارش های زمستانه و بهصورت برف صورت می گیرد. میانگین هدایت الکتریکی بارشها از 70 در ایستگاه نامانلو تا 100 و 150 میکروموس بر سانتیمتر به ترتیب در ایستگاه اسطرخی و قلعه بربر متغیر است. بارش های تابستانه منشا گرفته از سمت غرب به دلیل تماس بیشتر با ذرات معلق در مناطق کویری ایران، دارای مقادیر هدایت الکتریکی بیشتری نسبت به بارشهای زمستانه نشات گرفته از جبهه شمالی کشور هستند. بهطورکلی در اکثر چشمه های کارستی مورد مطالعه، تغییرات مقدار دبی در طول زمان بهجز در چشمه های سرانی و اسطرخی، وجود ندارد. ترکیب هیدروشیمیایی چشمه های سرانی و قوردانلو و اسطرخی که در ارتفاع بالاتری قرار دارند و عمده تغذیه آن ها از طریق برف صورت می-گیرد، بیشتر تحت تاثیر ترکیب هیدروشیمیایی بارش ها می باشند، درصورتیکه چشمه ارناوه و رزقانه با توجه به یکسان بودن ترکیب بارش در این منطقه، دارای هدایت الکتریکی بالاتری بوده که به دلیل وجود پوشش خاک در حوضه آبگیر این چشمه ها، انحلال کانی های رسی و جریان افشان آن ها بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - نقش کنترلکنندههای ساختاری در هیدروژئوشیمی چشمه¬های تراورتن ساز منطقه آذرشهر، شمالغرب ایران
کریم تقی پور محمد مهدی خطیب محمودرضا هیهات عبدالرضا واعظی هیر اسماعیل شبانیاننهشته های تراورتن منطقه آذرشهر، واقع در شمالغرب ایران، یکی از مجموعه های منحصربهفرد تراورتن در دنیا می-باشد. فرایند نهشت تراورتن در حال حاضر نیز در تعدادی از چشمههای فعال تراورتن ساز ادامه دارد. در این پژوهش با تلفیق داده های ساختاری و تکتونیکی، مطالعات ژئوفیزیکی و مط چکیده کاملنهشته های تراورتن منطقه آذرشهر، واقع در شمالغرب ایران، یکی از مجموعه های منحصربهفرد تراورتن در دنیا می-باشد. فرایند نهشت تراورتن در حال حاضر نیز در تعدادی از چشمههای فعال تراورتن ساز ادامه دارد. در این پژوهش با تلفیق داده های ساختاری و تکتونیکی، مطالعات ژئوفیزیکی و مطالعات هیدروژئوشیمیایی به مطالعه منشا آب و جایگاه چشمه های فعال تراورتن ساز پرداخته شد. نتایج حاصل از اندازهگیریهای برجا و تیپ تراورتن ها نشان داد که این چشمه ها از نوع ترموژن و با منشا هیدروترمال هستند. بررسی دیاگرام های هیدروژئوشیمیایی و نسبت های یونی نشان داد که تیپ آب چشمه ها از نوع کربناته کلسیک می باشد که در اثر اختلاط با آب های شور، میزان یون سدیم و کلر افزایش یافته است. مجاورت این نهشته ها با دریاچه ارومیه و بررسی نتایج حاصل از مطالعات ژئوفیزیک نشان داد که منشا این آب های شور، آب دریاچه ارومیه و یا شورابه های مرتبط با آن می باشد که از طریق سیستم های شکستگی هدایت شده و در پهنه های کششی بین گسل ها با سیالات هیدروترمال اشباع از بی کربنات اختلاط یافته اند. این پدیده نشان می دهد که هیدروژئوشیمی چشمه های مزبور تحت تاثیر آب دریاچه ارومیه و یا شورابه های مرتبط با آن در قاعده تراورتن ها میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - پترولوژی و ژئوشیمی سنگهای بازیک مجموعه افیولیتی پیرانشهر در زون زاگرس، شمال غرب ایران و مقایسه آن با سنگ¬های معادل از مجموعه افیولیتی زاگرس عراق
مریم یزدانیمجموعه افیولیتی پیرانشهر در شمال غرب شهرستان پیرانشهر، شمال غرب ایران واقع شده است. این مجموعه بهشدت ملانژ شده بوده و مرز بین واحدهای مختلف در آن قابل تفکیک نیست. انواع سنگهای تشکیلدهنده ملانژ افیولیتی پیرانشهر شامل سنگهای اولترابازیک، سنگهای بازیک، سنگهای رسوبی و چکیده کاملمجموعه افیولیتی پیرانشهر در شمال غرب شهرستان پیرانشهر، شمال غرب ایران واقع شده است. این مجموعه بهشدت ملانژ شده بوده و مرز بین واحدهای مختلف در آن قابل تفکیک نیست. انواع سنگهای تشکیلدهنده ملانژ افیولیتی پیرانشهر شامل سنگهای اولترابازیک، سنگهای بازیک، سنگهای رسوبی و سنگهای دگرگونی می باشند. سنگ-های بازیک با ترکیب بازالت و دیاباز در بخشهای مختلف بهصورت پراکنده رخنمون دارند. در این مقاله شیمی سنگ کل و پتروژنز سنگهای بازیک مجموعه افیولیتی پیرانشهر (در محدوده ماشکان و گردکاوالان) مطالعه شده و با شیمی سنگهای بازیک معادل در ادامه غربی مجموعه افیولیتی ماوات در عراق (در محدوده حسن باغ، نئوپوردان-والاش) مقایسه شده است. ترکیب سنگهای بازیک ماشکان در مجموعه افیولیتی پیرانشهر و سنگهای بازیک حسن باغ عراق، کالکوآلکالن بوده و تهی شدگی مشخصی از عناصر MREE, HREE, Zr, Hf, Y, Ti، غنیشدگی از عناصر Rb, Cs, Ba, U, Th, pb, LREE و آنومالی منفی Ta, Nb نشان داده است. این ویژگی ژئوشیمیایی نشان می دهد ماگما در محیط زمین ساختی مرتبط با سوپراسابداکشن تشکیل شده است. ترکیب سنگهای بازیک گردکاوالان مشابه با سنگهای معادل در نئوپوردان-والاش مجموعه افیولیتی عراق، تولئیتی است. سنگهای تولئیتی این مناطق هر دو ویژگی مورب و قوسی را توام نشان داده است که بر این اساس به نظر میرسد مذاب تولئیتی در محیط کششی بالای زون فرورانش تشکیل شده و وِیژگی سوپراسابداکشن تشکیل سنگهای بازیک در مجموعه افیولیتی پیرانشهر و نیز سنگهای بازیک معادل در ادامه غربی آن در مجموعه افیولیتی عراق را تایید میکند. پرونده مقاله