فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - مطالعه حوزه رسوبي شمال غرب ايران با استفاده از مدل¬سازي سه¬بعدي دادههاي گرانيسنجي
مجتبی توکلی علي نجاتي كلاتهمدل سازی وارون داده های گرانی ، یکی از جالب ترین ابزارهای عددی به منظور به دست آوردن تصاویر سه-بعدی از ساختارهای زمین شناسی است. در این مقاله از مدل سازی وارون غیرخطی داده های گرا نی سنجی جهت تعیین توپوگرافی سه بعدی سنگ بستر استفاده می شود. در فرآیند مدل سازی سه بعدی آن چکیده کاملمدل سازی وارون داده های گرانی ، یکی از جالب ترین ابزارهای عددی به منظور به دست آوردن تصاویر سه-بعدی از ساختارهای زمین شناسی است. در این مقاله از مدل سازی وارون غیرخطی داده های گرا نی سنجی جهت تعیین توپوگرافی سه بعدی سنگ بستر استفاده می شود. در فرآیند مدل سازی سه بعدی آنومالی-های گرانی، یک سنگ بستر عموما به وسیله یک سری از بلوک های راست گوشه کنارهم چیده شده، مدل شده و سپس ضخامت آن ها محاسبه میشود. الگوریتم تهیه شده بر مبنای روش تجزیه مقادیر تکین، طی تکرارهای مختلف با مقایسه داده های واقعی و داده های مدل تعدیل یافته، مدل اولیه را بهبود می دهد. به-منظور نشان دادن کارایی زیر برنامه های کامپیوتری ارائه شده، ابتدا مدل سازی وارون برای داده های مصنوعی بدون نوفه و حاوی نوفه صورت گرفت. در پایان مدل سازی روی قسمتی از داده های گرانی سنجی ناحیه مغان در شمال غربی ایران انجام شد. حوضه رسوبی مغان به علت نزدیکی به مناطق نفت خیز باکو و ضخامت زیاد سنگ های رسوبی جهت اکتشافات هیدروکربوری مورد توجه می باشد. یک فاکتور مهم در بحث اکتشاف نفت و گاز، بررسی سنگ های رسوبی به ویژه از لحاظ ضخامت می باشد. در منطقه مورد مطالعه هدف پیداکردن ضخامت رسوبات یا به عبارت دیگر مرز میان سازند اجاق قشلاق و سنگ بستر غیر رسوبی است که نتایج با واقعیات زمین شناسی، مقاطع لرزه ای و مطالعات گرانی سنجی قبلی هم خوانی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بهینهسازی مدل DRASTIC جهت ارزیابی آسیبپذیری آب زیرزمینی آبخوان کاشان به آلودگی نیترات با استفاده از روشهای آماری و تحلیل حساسیت
فائقه صمدیدر این تحقیق از بهینهسازی پارامترهای مدل DRASTIC و لایه کاربری اراضی (LU) جهت ارزیابی آسیبپذیری ویژه آبخوان کاشان با استفاده از روشهای آماری استفاده گردیده است. لایههای اطلاعاتی در محیط GIS تهیه، رتبهبندی (قطعی و فازی-آماری)، وزندهی (اصلی و آماری) و بهروش همپوشا چکیده کاملدر این تحقیق از بهینهسازی پارامترهای مدل DRASTIC و لایه کاربری اراضی (LU) جهت ارزیابی آسیبپذیری ویژه آبخوان کاشان با استفاده از روشهای آماری استفاده گردیده است. لایههای اطلاعاتی در محیط GIS تهیه، رتبهبندی (قطعی و فازی-آماری)، وزندهی (اصلی و آماری) و بهروش همپوشانیشاخص تلفیق گردیدند. برای بهینهسازی مدل DRASTIC، از رگرسیون غیرخطی جهت رتبهبندی فازی-آماری (هممقیاسسازی) و از ضرایب همبستگی پیرسونی بین غلظت نیترات با پارامترهای هممقیاسشده مدل DRASTIC و تحلیل حساسیت (حذف پارامتری و تک پارامتری) جهت تعیین و تصحیح وزن مناسب پارامترها استفاده شد. در نتیجه مدل RASIC-LU براساس رتبهبندی و وزندهی آماری و تحلیل حساسیت تک پارامتری، ضريب همبستگی 1/61 درصد و سطح معنیداری آماری 001/0 را نشان داده و با پارامترهای نرخ تغذیه خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، اثر منطقه غیراشباع، هدایت هیدرولیکی و کاربری اراضی بهترتیب با وزنهای 50/2، 63/4، 15/4، 03/3، 96/1، 00/2 بهعنوان بهترین مدل انتخابی مشخص شد. براساس این مدل، قسمتهای غربی و جنوبی آبخوان بهدلیل نرخ تغذیه بالا، کاربری اراضی آلاینده و مواد درشتدانه در ناحیه غیراشباع، خاک و محیط آبخوان دارای خطرپذیری آلودگی زیاد و بسیار زیاد میباشد. همچنین حساسیت این مدل براساس میانگین مجذورات خطا (MSE) نسبت به حذف و یا افزایش وزن پارامترهای کاربری اراضی، محیط خاک، اثر منطقه غیراشباع، محیط آبخوان، نرخ تغذیه خالص و هدایت هیدرولیکی بهترتیب روند کاهشی نشان داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - بررسی کانی¬سازی و منشأ مس رسوبی چینه¬کران با میزبان کنگلومرای پلیوسن در منطقه قره¬آغاج ماکو
مهدی مرادی سجاد مغفوری محسن مؤید مهدی عشرتیمنطقه مورد مطالعه در شمال غرب ایران و در شمال کمربند افیولیتی خوی واقع شده است. مجموعه سنگ های موجود در منطقه قره آغاج شامل رسوبات سازند قم، توالی قرمز بالایی (URF) و کنگلومرای پلیوسن می باشد. مجموعه واحدهای سنگی پلیوسن شامل سیلتستون، ماسه سنگ (آرکوز، لیت آرنایت) و میکر چکیده کاملمنطقه مورد مطالعه در شمال غرب ایران و در شمال کمربند افیولیتی خوی واقع شده است. مجموعه سنگ های موجود در منطقه قره آغاج شامل رسوبات سازند قم، توالی قرمز بالایی (URF) و کنگلومرای پلیوسن می باشد. مجموعه واحدهای سنگی پلیوسن شامل سیلتستون، ماسه سنگ (آرکوز، لیت آرنایت) و میکروکنگلومرا و کنگلومرا می باشد. میزبان کانی سازی مس چینه کران در منطقه قره آغاج میکروکنگلومرا و کنگلومرای پلیوسن است ولی در واحد ماسه-سنگی نیز کانی زایی به صورت جزئی دیده می شود. بخش اعظم کانسار سازی به صورت پرکننده فضای خالی می باشد. کانی شناسی کانسار مس قره آغاج بسیار ساده بوده و شامل مس طبیعی، کوپریت و تنوریت می باشد. نبود سولفیدهای مس، عدم وجود فسیل های گیاهی بعنوان عامل احیا کننده، عدم رخداد فرآیند جانشینی مس به جای بافت های گیاهی، وجود کانی زایی بصورت پرکننده فضای خالی و سیمان بین دانه ای و تشکیل کانی زایی به صورت مس طبیعی نشان-دهنده عدم تشابه کانی زایی مس قره آغاج با کانسارهای مس رسوبی تیپ Redbed می باشد. بنابراین سیالات درون حوضه ای طی فرآیندهای دیاژنز از توالی قرمز بالایی نشأت گرفته و باعث شسته شدن مس از توالی مزبور و تشکیل کمپلکس کلریدی مس می شود. افزایش سطح ایستابی باعث ایجاد شرایط احیایی در کنگلومرای پلیوسن شده و سیالات مس دار در طی ورود به این شرایط احیایی، مس خود را در زیر سطح ایستابی به صورت مس طبیعی ته-نشست داده اند. با کاهش سطح ایستابی و افزایش فوگاسیته اکسیژن(Eh بالا)، مس طبیعی تشکیل شده در مرحله قبل توسط کانی های اکسیدی مانند کوپریت و تنوریت جانشین شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تحلیل تنش دیرینه گستره منصورآباد (جنوب باختر رفسنجان- استان کرمان) به روش وارونسازی چندگانه
لیلا عبادی سید احمد علوی محمدرضا قاسمیدر این مقاله به ارزیابی و تحلیل تنش دیرینه در گستره منصورآباد، به روش وارونسازی چندگانه با اندازه گیری سطوح برشی دارای خطخش و صفحات گسلی در واحدهای سنگی مختلف، پرداخته میشود. به این منظور، در 18 ایستگاه براساس سن چینهشناسی واحدها، دادههای برشی برداشت شدند که مهمتر چکیده کاملدر این مقاله به ارزیابی و تحلیل تنش دیرینه در گستره منصورآباد، به روش وارونسازی چندگانه با اندازه گیری سطوح برشی دارای خطخش و صفحات گسلی در واحدهای سنگی مختلف، پرداخته میشود. به این منظور، در 18 ایستگاه براساس سن چینهشناسی واحدها، دادههای برشی برداشت شدند که مهمترین معیارهای مورد استفاده در تعیین سوی برش پلههای کانیایی، برشهای ریدل و بازشدگیهای کششی میباشند. براساس روش وارونسازی چندگانه که تنسور تنش را از دادههای گسلی ناهمگن (دادههایی بدون هیج شناخت قبلی از جهتگیری تنشها و یا طبقهبندی گسلها) آشکار میسازد، چهار پارامتر شکل بیضوی و محورهای تنش محاسبه گردید. در تفکیک فازهای صورت گرفته با این روش، عملکرد سه فاز تنش فشاری، کششی- برشی و برشی- فشاری مشخص گردید که جهتگیری محورهای تنش بیشینه در موقعیتهای مختلف گستره، تغییر روند از˚24N به˚ 162N را در دوره زمانی اواخر کرتاسه – نئوژن نشان میدهد در حالیکه تغییرات جهتگیری محور تنش کمینه از ˚ 79N به ˚116 Nمیباشد. براساس روند شمالباختری – جنوبخاوری گسلهای معکوس بهنظر میرسد که این گسلها، تحت تاثیر تنش فشاری بیشینه جهتگیری نمودهاند. با تغییر سازوکار فشاری به کششی- برشی، جایگیری رسوبات محلی صورت گرفته و در ادامه فرایند برش و تغییر جهتگیری تنش، چرخش بلوکی سبب ایجاد شکستگیها شده است و در اثر افزایش چرخش، ابعاد شکافها افزایش یافته و محل مناسبی جهت تزریق ماگما فراهم گردیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - طراحي و ساخت مينيپيزومتر براي اندازهگيري ميزان تبادل آب سطحي و زيرزميني
بهزاد حمامی پور بارنجی غلامعباس فنایی خیرآباد بهزاد دلخواهي راحله هاتفي مختار کرمی سيد محمد امين نجيبيبررسي تبادل آبهاي سطحي و زيرزميني يکي از چالشهاي مهم هيدروژئولوژيستها است. براي محاسبه ميزان تبادل آب سطحي و زيرزميني، برآورد شيب هيدروليکي بين دو منبع آب سطحي و زيرزميني و تخمين هدايت هيدروليکي رسوبات کف رودخانه مورد نياز است. مينيپيزومترها تجهيزات سادهاي براي اند چکیده کاملبررسي تبادل آبهاي سطحي و زيرزميني يکي از چالشهاي مهم هيدروژئولوژيستها است. براي محاسبه ميزان تبادل آب سطحي و زيرزميني، برآورد شيب هيدروليکي بين دو منبع آب سطحي و زيرزميني و تخمين هدايت هيدروليکي رسوبات کف رودخانه مورد نياز است. مينيپيزومترها تجهيزات سادهاي براي اندازهگيري جهت جريان و شيب هيدروليکي بين منابع آب زيرميني و آب سطحي هستند. مينيپيزومترها که غالباً بهصورت موقت نصب ميشوند، کوچک مقياس شده همان پيزومترهايي هستند که بهطور معمول براي اندازهگيري سطح آب زيرزميني بهکار ميروند و با تلفيق اندازهگيريهاي سطح آب رودخانه ميتوان از آنها براي تعيين جهت جريان استفاده کرد. مينيپيزومترها بهويژه در جاهايي که اندازهگيريهاي زيادي مورد نياز است، کاربرد دارند. نمونههاي خارجي و تجاري مينيپيزومترها از بازار قابل تهيه هستند که مستلزم صرف هزينههاي زيادي است. هدف اصلي مقاله حاضر، طراحي و ساخت مينيپيزومتر براي تعيين ميزان تبادل آب بين رودخانه و آب زيرزميني است. در اين مطالعه، براساس طرح تهيه شده از مينيپيزومتر و استفاده از وسايلي ساده و در دسترس نظير لوله استيل، لوله آهني، ميله فولادي، شيلنگ شفاف پلاستيکي، شير گازي، پمپ مکش دستي، چکش، لوله شيشهاي U شکل، تخته مدرج مانومتر و استوانه مدرج پلاستيکي شفاف، اقدام به ساخت آن شده و با موفقيت در رودخانه سولقان در غرب تهران مورد آزمايش قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - ردیابی منشاء گوگرد کانی¬های سولفیدی و سولفاتی در معادن فلوریت سازند الیکا (شرق استان مازندران): کاربردهایی از ایزوتوپ گوگرد
شهربانو ذبیحی¬تبار بهمن شفیعی حسن میرنژادردیابی منشاء گوگرد بر پایه ایزوتوپ گوگرد در کانی سازی سولفیدی (گالن و پیریت) و سولفاتی (باریت) کانسارهای فلوریت سازند الیکا (شرق استان مازندران) موضوع پژوهش حاضر بوده است. مقادیر δ34Sبرای گالن از 82/1- تا 49/12+ در هزار، در پیریت از 22/13+ تا 83/25+ در هزار و برای بار چکیده کاملردیابی منشاء گوگرد بر پایه ایزوتوپ گوگرد در کانی سازی سولفیدی (گالن و پیریت) و سولفاتی (باریت) کانسارهای فلوریت سازند الیکا (شرق استان مازندران) موضوع پژوهش حاضر بوده است. مقادیر δ34Sبرای گالن از 82/1- تا 49/12+ در هزار، در پیریت از 22/13+ تا 83/25+ در هزار و برای باریت از 69/22+ تا 91/32+ در هزار متغیر بوده است. دامنه گسترده δ34S سولفیدها در مقیاس ناحیه ای به ناهمگنی ایزوتوپی در منبع یا فرآیندهای تامین کننده گوگرد احیایی برای کانی سازی سولفیدی در منطقه مورد مطالعه تفسیر شده است، لیکن هر کانسار از دامنه محدودی از δ34S برخوردار بوده است. در مقایسه با سولفیدها، باریت ها همگنی ایزوتوپی در مقادیر سنگین تر δ34S را نشان داده است که منطبق بر تبخیری های آب دریای همزمان (تریاس میانی-پایانی؛ سازند پالند) بوده است. براساس داده های چینه شناسی و کانی شناسی سنگ های میزبان، تبخیری های هم زمان با آب دریای تریاس و سولفات های اولیه دیاژنتیکی در زمینه سنگ میزبان (انیدریت، ژیپس، باریت) محتمل ترین منابع گوگرد برای کانی سازی سولفیدی در کانسارهای شش رودبار و اراء معرفی شدند. در مقایسه، مشارکت ماده آلی یا پیریت های اولیه دیاژنتیکی در ایجاد مقادیر سبک δ34S سولفیدهای کانسارهای پاچی میانا و کمرپشت نقش داشته اند. احیای حرارتی- شیمیایی سولفات های اولیه دیاژنتیکی و تجزیه حرارتی سولفیدهای اولیه دیاژنتیکی و پیوندهای گوگردی در لامینه های واجد مواد آلی مهم ترین فرآیندهای تامین کننده گوگرد احیایی برای کانی سازی سولفیدی معرفی شده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - چینهشناسی و محیطهاي رسوبی سازند شوریجه در برشهاي باغك، مزدوران و چاه خانگيران، خاور حوضه کپهداغ
امیرمحمد جمالي احمد احمدی خلجی سمانه فلاحرسوبات آواری- تبخیری سازند شوریجه در اواخر ژوراسیک پسین- اوایل کرتاسه پیشین، در اثر عملکرد فاز زمینساختی سیمرین پسین در نواحي وسيعي از خاور و مرکز حوضه كپهداغ نهشته شده است. بهمنظور شناسايي تغييرات رخسارهاي و تعيين محيطهاي رسوبي اين سازند در خاور كپهداغ، 3 برش چي چکیده کاملرسوبات آواری- تبخیری سازند شوریجه در اواخر ژوراسیک پسین- اوایل کرتاسه پیشین، در اثر عملکرد فاز زمینساختی سیمرین پسین در نواحي وسيعي از خاور و مرکز حوضه كپهداغ نهشته شده است. بهمنظور شناسايي تغييرات رخسارهاي و تعيين محيطهاي رسوبي اين سازند در خاور كپهداغ، 3 برش چينهشناسي شامل 2 برش سطحي باغك و مزدوران و يك برش تحتالارضي در یکی از چاههای خانگيران انتخاب و مطالعه شده است. بررسی شواهد روی زمین و مطالعه میکروسکوپی 311 مقطع نازک نشان میدهد که محيط رسوبي قسمت زيرين سازند شوریجه در برشهاي مورد بررسي بهطور عمده از نوع رودخانهاي، بهويژه رودخانه بريده بريده و همچنين رودخانه مئاندري است. در قسمت بالايي اين سازند، رخسارههاي ساحلي و در نهايت رخسارههاي پهنه جزر و مدی ديده میشود كه بهطور محلي داراي رسوبات مربوط به محيطهای لاگونی و سدی ميباشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - پترولوژی و مدل¬سازی تشکیل اسکارن در منطقه تنگ حنا (منطقه نیریز فارس)
بابک سامانی بهمن رحیم زاده مهشید مرادی پورمنطقه تنگ حنا در زون ساختاري سنندج - سيرجان و در شمال غرب نيريز، در شرق استان فارس واقع شده است. سنگ-های منطقه عموما از نوع الترامافيک (هارزبورژيت، دونيت، ورليت)، مافيک (گابرو) ، مرمر و اسکارن است. مرمر و اسكارن های منطقه در اثر همبري سنگ هاي الترامافيك با واحدهاي آهكي چکیده کاملمنطقه تنگ حنا در زون ساختاري سنندج - سيرجان و در شمال غرب نيريز، در شرق استان فارس واقع شده است. سنگ-های منطقه عموما از نوع الترامافيک (هارزبورژيت، دونيت، ورليت)، مافيک (گابرو) ، مرمر و اسکارن است. مرمر و اسكارن های منطقه در اثر همبري سنگ هاي الترامافيك با واحدهاي آهكي كرتاسه به وجود آمده است. گارنت (گروسولار- آندراديت)، کلينوپيروکسن (ديوپسيد- هدنبرژيت)، وزوويانيت، اسکاپوليت، ولاستونيت و مگنتيت در اسکارن ها دیده می شود. پاراژنز کانی ها در اسكارن ها از لحاظ مكاني متفاوت است، به گونه اي كه از جنوب شرق به شمال غرب بر ميزان تشکیل ولاستونيت افزوده شده و گارنت كاهش مي يابد. حضور ولاستونيت در اسكارن هاي شمال تنگ حنا را مي توان در ارتباط با دمای بالاتر و بيشتر در اسكارن هاي اين منطقه دانست. براساس تجزيه هاي ميكروپروپ و مطالعات صحرايي، دماي تشكيل اسكارن ها بين 400 تا 600 درجه سانتي گراد برآورد شده است. همچنين مقدار فشار موثر اکسيژن در محدوده کاني های موجود بين 15-10 تا 25-10 اتمسفر در تغيير بوده است. پرونده مقاله